کد خبر: 1320640
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
مهسا گربندی

جوان آنلاین: هدایت تحصیلی شبیه بازی مار و پله است، گاهی تاس به نفع دانش‌آموزان می‌افتد و می‌توانند پله‌های ترقی را چندتا یکی طی کنند، اما اگر بخت یاری نکند و به نیش مار گرفتار شوند، مسیرشان رو به عقب می‌رود. این تلخ‌ترین تجربه در دوران تحصیل است. دورانی که اگر به درستی و با مشاوره درست هدایت شود می‌تواند مسیر درخشانی را برایشان رقم بزند، در غیر این صورت مسیری دشوار در انتظارشان است. متأسفانه در نظام آموزشی کشور، عمدتاً از فرصت کشف استعداد‌ها غفلت می‌شود و دانش‌آموزان در پیچ‌های تحصیلی دچار سرگیجه و سردرگمی می‌شوند.

اغلب دانش‌آموزان به جای انتخاب بر پایه شناخت عمیق از خود، علاقه و آگاهی نسبت به بازار کار، زیر فشار خانواده، جامعه و نمرات‌شان مجبور به تصمیم‌گیری می‌شوند. یکی از چالش‌های بزرگ، فشار انتخاب رشته‌های پرطرفدار یا معتبر است. مثلاً رشته ریاضی به دلیل سختی و چالش‌هایش، اغلب ترسناک به نظر می‌رسد و خیلی‌ها از آن فاصله می‌گیرند، در حالی که رشته‌هایی مثل حقوق و روان‌شناسی به خاطر محبوبیت ظاهری و تصور آسان بودن، بیشتر انتخاب می‌شوند، حتی بدون اطلاع دقیق از آینده شغلی و ماهیت آنها. اصلاً هم مهم نیست که استعداد کدام دانش‌آموز مرتبط با کدام رشته است!

بسیاری از این انتخاب‌ها بر اساس هیجان، تقلید از دیگران یا کلیشه‌های رایج انجام می‌شود که نتیجه‌اش، بی‌انگیزگی، افت تحصیلی و حتی ترک تحصیل است. نمونه‌هایی که البته تعدادشان بسیار زیاد است. بدون شک یکی از ریشه‌های این بحران، نبود مشاوره تخصصی و کاربردی در مدارس است؛ مشاورانی که وقتی خود تجربه علمی و عملی در رشته‌ها و بازار کار ندارند، نمی‌توانند دانش‌آموز را به درستی راهنمایی کنند. به علاوه، سیستم آموزش و پرورش ما، سنتی و نمره‌محور است، جایی که خلاقیت و استعداد‌های فردی کمتر پرورش می‌یابد و دانش‌آموزان صرفاً دنبال نمره بهتر هستند و بعد از آن نیز موفقیت در امتحانات نهایی و همچنین کنکور! که همه اینها، محصلان را در یک باتلاق فرو می‌برد، باتلاقی که بیرون آمدن از آن کار بسیار دشوار و سختی است. نتیجه این روند معیوب، پس از چند سال تحصیل در رشته‌ای نامناسب، احساس سردرگمی و ناامیدی است. ماجرایی که فقط مشکل یک فرد نیست، بلکه تبعات اجتماعی و اقتصادی سنگینی به دنبال دارد. وقتی انتخاب‌ها بر پایه اطلاعات ناقص یا فشار‌های بیرونی باشد، نه‌تنها منابع انسانی و مالی کشور هدر می‌رود، بلکه نارضایتی فردی و اجتماعی هم بالا می‌رود. دانشگاه‌ها با ظرفیت‌های خالی یا پرشدن رشته‌های کم‌کاربرد مواجه می‌شوند و بازار کار از تعادل خارج می‌شود.

بی‌تردید برای حل این مشکل، نیاز به بازنگری اساسی در نظام آموزشی داریم. مشاوران باید آموزش‌های تخصصی ببینند و توانمند شوند تا استعداد و علاقه دانش‌آموزان را به درستی شناسایی کنند و اطلاعات واقعی و دقیق درباره رشته‌ها و بازار کار ارائه دهند. توجه ویژه به خودشناسی دانش‌آموزان و کشف علاقه‌هایشان باید محور فرآیند قرار گیرد تا تصمیمی آگاهانه گرفته شود. اطلاع‌رسانی درباره رشته‌ها باید بدون کلیشه و واقع‌بینانه باشد تا دانش‌آموزان به درستی با فرصت‌ها و چالش‌ها آشنا شوند. همچنین، باید فشار‌های بیرونی خانواده و جامعه کاهش یابد و نقش مدارس و مشاوران پررنگ‌تر شود تا انتخاب رشته بر اساس توانایی و خواست خود دانش‌آموزان باشد. در نهایت، باید ارتباط بین نظام آموزشی و بازار کار تقویت شود تا رشته‌ها و مهارت‌هایی آموزش داده شود که با نیاز‌های واقعی جامعه همخوانی داشته باشد و دانش‌آموزان پس از تحصیل بتوانند در زمینه‌ای موفق و فعال باشند.

پرواضح است که هدایت تحصیلی فقط انتخاب یک رشته نیست، انتخاب سرنوشت یک فرد است. اگر این سیستم اصلاح نشود، نسل‌های آینده همچنان در سردرگمی و هدررفت استعداد‌ها غرق خواهند شد، اما با نگاهی علمی، مشاوره تخصصی و تغییر نگرش‌ها، می‌توانیم آینده‌ای روشن‌تر برای دانش‌آموزان و جامعه بسازیم.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار