جوان آنلاین: انتخاب نماینده ایران برای اسکار، هر سال با بحثها و گمانهزنیهای فراوان همراه است؛ فرآیندی که گاهی بهجای تمرکز صرف بر شایستگیهای هنری فیلمها، بارها تحت تأثیر اختلافسلیقه اعضای کمیته و نگاههای بیرونی قرار گرفته و همین مسئله، آن را به موضوعی بحثبرانگیز در میان سینماگران بدل کردهاست.
امسال نیز بحثها و حاشیههایی درباره اعضای کمیته انتخاب نماینده سینمای ایران در اسکار پیش آمد و با کنار کشیدن خانه سینما، همچون گذشته این انتخاب از سوی بنیاد سینمایی فارابی انجام میشود. فارغ از تمام حاشیهها، این خوشبینی و امیدواری وجود دارد که اعضای کمیته بهترین و شایستهترین فیلم را انتخاب کنند.
انتخابهای پرحاشیه این سالها
سینمای ایران از سال ۲۰۱۶ که با فیلم «فروشنده» اسکار بهترین فیلم خارجی زبان را گرفت، دیگر نتوانسته نمایندهای قابل برای حضور در جشنوارههای جهانی معرفی کند. غلبه فیلمهای کمدی در چند سال اخیر، سینمای ایران را از فیلمهای خوب و باکیفیت تهی کرده و همین دست سینمای ایران را برای درخشش در رقابتهای جهانی بسته است.
انتخابهای چند سال گذشته هم انتقاداتی به همراه داشته است، چون فیلمهایی که به عنوان نماینده سینمای ایران معرفی شدند، در حد و اندازههای حضور در رقابتهای جهانی نبودند و امکان جذب مخاطب خارجی را نداشتند. سال گذشته فیلم «در آغوش درخت» در خوشبینانهترین حالت، فیلمی متوسط بود که از همان لحظه اعلام نمایندگیاش برای اسکار، میشد حدس زد شانسی برای رسیدن به جمع نامزدهای نهایی را نخواهد داشت. سال گذشته هم درباره انتخاب نماینده بین اعضای کمیته اختلافنظرهایی وجود داشت و در نهایت با نامه اعتراضآمیزی از سوی فریدون جیرانی به عنوان یکی از اعضای کمیته مواجه شدیم.
دو سال پیش هم باز یک انتخاب محافظهکارانه فرصت داشتن نماینده برای سینمای ایران را سوزاند. انتخاب فیلم «نگهبان شب» رضا میرکریمی که در گیشه داخلی هم شانسی برای دیدهشدن پیدا نکرد، این شائبه را به وجود آورد که اعضای کمیته بیشتر به دنبال به دست آوردن دل دوست و همکارشان بودهاند.
امیدواری به فیلمهای اجتماعی
امسال با رونق سینمای اجتماعی، اوضاع برای سینمای ایران کمی فرق میکند. فروش فیلمهای اجتماعی در سال ۱۴۰۴ و اکران فیلمهای خوب و باکیفیت، این امیدواری را به وجود آورده که شاید امسال فیلمی از ایران در لیست نهایی اسکار فیلم غیرانگلیسیزبان جایی داشتهباشد. به همین خاطر امسال انتخاب نماینده در سینمای ایران با حساسیتهای زیادی روبهرو است.
از میان فیلمهای اکرانشده تا الان نام فیلمهایی مثل «زیبا صدایم کن»، «پیرپسر»، «زن و بچه» و «رها» بیشتر به چشم میخورد و در صورت اکران «غریزه» باید این فیلم را هم به این لیست اضافه کرد. از میان پنج فیلم گفته شده، به احتمال زیاد «پیرپسر» و «غریزه» جزو انتخابهای نهایی باشند.
روند انتخاب فیلمهای برگزیده اسکار در بخش فیلم غیرانگلیسیزبان در طول دو، سه دهه اخیر نشان میدهد، داوران آکادمی بسیار به قدرت روایی و شیوه داستانگویی فیلم اهمیت میدهند. داوران آکادمی اسکار در کنار قابلیتهای فنی و کارگردانی استاندارد فیلم، روایت روان و بدون لکنت داستان و شخصیتپردازیهای درست کاراکترها برایشان از اهمیت زیادی برخوردار است.
نگاهی به فیلمهای برنده در سالهای گذشته به خوبی این مسئله را نشان میدهد. سال گذشته فیلم برزیلی «هنوز اینجا هستم» اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان را مال خود کرد. فیلم داستانی واقعی از سیاستمداری برزیلی را روایت میکند که به خاطر مسائل سیاسی خود و خانوادهاش اتفاقات بدی را پشت سر میگذارند.
فیلم کارگردانی قابل قبول و استانداردی دارد، اما چیزی که آن را متمایز میکند، فیلمنامه و داستان سرراست و جذابش است. فیلم خیلی خوب داستانش را تا پایان روایت میکند و اجازه نمیدهد جایی از ریتم بیفتد. این مسئله را در فیلمهای سالهای قبل هم دیدهایم.
اهمیت فیلمنامه و داستان
«منطقه دلخواه»، «در جبهه غرب خبری نیست»، «ماشینم را بران» و «یک دور دیگر» در سالهای اخیر جایزه اسکار بردهاند و ویژگی شاخص همهشان قدرت داستانگویی و شخصیتپردازیشان بودهاند. حالا گاهی روند داستانگویی در فیلمی مثل «منطقه دلخواه» کند بوده و گاهی در فیلمی «در جبهه غرب خبری نیست» شکلی کوبنده و پرشتاب داشتهاست.
بنا به عقیده بسیاری از نظریهپردازان و منتقدان، سینما محل داستانگویی است و فیلمی که در این زمینه ناتوان بماند، کارکرد خودش را از دست دادهاست. با توجه به این اصل، از همین حالا باید گفت فیلم «زن و بچه» شانس زیادی جهت انتخابشدن نخواهد داشت.
آخرین فیلم سعید روستایی مشکلات عدیدهای در فیلمنامه و شخصیتپردازی دارد و در روند داستان فیلمی آشفته و سردرگم است. این فیلم در جشنواره کن هم نمرات پایینی از منتقدان گرفت و برخلاف ژستهای منتقدانهاش، به ذائقه مخاطب خارجی هم خوش نمیآید.
چهار فیلم باقی مانده همگی در فیلمنامه و داستان، فیلمهایی خوشساخت و قابلقبول هستند، ولی سخت به نظر میرسد داوران آکادمی اسکار به فیلمی مثل «زیبا صدایم کن» و «رها» روی خوش نشان دهند. این فیلمها بیشتر برای مخاطبان داخلی ساخته شدهاند و مخاطب خارجی خیلی سخت بتواند با جهان آدمهای درون فیلم ارتباط برقرار کند. شاید اگر از روز اول، رسول صدرعاملی و حسام فرهمند، مخاطبان جهانی را مدنظرشان قرار میدادند، در داستان و روند اتفاقات تغییراتی اعمال میکردند تا زمینه حضورشان در رقابتهای جهانی مهیاتر شود.
تا الان بیش از ۲۰ کشور، نماینده خودشان را به اسکار معرفی کردهاند و بقیه کشورها باید تا اول اکتبر، که هفته دوم مهر ماه میشود، نمایندهشان را به اسکار معرفی کنند. پس کمیته انتخاب نماینده برای اسکار کمتر از یک ماه فرصت دارد تا به جمعبندی نهایی برسد و نماینده سینمای ایران را معرفی کند. نمایندهای که شاید اینبار و پس از گذشت نزدیک به یک دهه، بار دیگر بتواند پرچم سینمای ایران را در یکی از مهمترین رقابتهای جهانی بلند کند.