جوان آنلاین:منصوره الزامی، روانشناس میگوید: «کارمندان با حجم بالای کار، ضرب الاجلهای فشرده، نگرانی از بیثباتی شغلی و تنشهای بین فردی دست و پنجه نرم میکنند و وقتی این شرایط با مشکلات خانوادگی و مالی همراه شود، فشارها چند برابر میشود.» او تأکید میکند نشانههای خستگی و اضطراب را نباید ساده گرفت. بیانگیزگی، افزایش خطاها، تغییر الگوی خواب و حتی دردهای جسمی بیدلیل میتواند زنگ خطری برای افسردگی باشد. به باور این روانشناس، سلامت جسم و روان کارمند بر پایه سه رکن «ورزش، استراحت و تغذیه» استوار است و تعادل واقعی میان خانه و کار، تنها با برنامه ریزی هوشمندانه، تقسیم مسئولیتها در خانواده و حمایت سازمانی از طریق قوانین منعطف به دست میآید.
متن زیرمشروح گفتوگو با وی است که میخوانید.
فشارهای شغلی و نگرانیهای اصلی کارمندان چیست و چه عواملی این فشارها را تشدید میکند؟
کارمندان با چالشهای متعددی از جمله حجم بالای کار، ضربالاجلهای فشرده، ابهام در نقش و مسئولیت ها، انتظارات سختگیرانه مدیران، تنشهای بین فردی و همچنین نگرانی دائمی از بی ثباتی شغلی و تعدیل نیرو روبهرو هستند. این فشارهای محیط کار زمانی به اوج خود میرسند که با دغدغههای شخصی مانند مشکلات خانوادگی، مالی یا مسائل مربوط به سلامت جسمی و روانی همراه شوند.
چگونه میتوان علائم خستگی، اضطراب یا افسردگی را در یک کارمند تشخیص داد؟
نشانههای هشداردهنده اولیه اغلب شامل کاهش محسوس انگیزه، بی قراری، افزایش خطاهای کاری، تغییر در الگوی خواب و تحریک پذیری است. در موارد حادتر، افسردگی میتواند به صورت بیعلاقگی به فعالیتها، انزوا، اختلال در تمرکز، تغییر اشتها و حتی دردهای جسمی بدون دلیل پزشکی ظاهر شود. هشیاری و توجه مدیران و همکاران به این تغییرات، همراه با ارائه حمایت و پیشنهاد راهکارهای روانشناختی، نقشی کلیدی در مداخله به موقع و پیشگیری از تشدید این شرایط دارد.
فعالیتهای روزمره مانند ورزش، استراحت و تغذیه چه تأثیری بر سلامت جسم و ذهن کارمندان دارند؟
این سه رکن اساسی، پایههای اصلی سلامت شغلی هستند. ورزش منظم نه تنها سلامت جسمی را ارتقا میدهد، بلکه یک ابزار قدرتمند برای کاهش استرس و بهبود خلق و خوست. استراحت کافی امکان ترمیم و بازیابی بدن و ذهن را فراهم و تغذیه سالم سوخت لازم را برای حفظ انرژی و عملکرد مطلوب مغز تأمین میکند. غفلت از هر یک از این موارد، به طور مستقیم بر بازدهی و رفاه کارمند تأثیر منفی میگذارد.
کارمندان چگونه میتوانند بین مسئولیتهای اداری و وظایف خانوادگی تعادل ایجاد کنند؟
ایجاد این تعادل نیازمند برنامهریزی هوشمندانه در هر دو سطح فردی و سازمانی است. در سطح فردی، تدوین فهرست کارها، اولویت بندی و تقسیم مسئولیتها بین اعضای خانواده راهگشاست. در سطح کلان، قوانین سازمانی منعطف مانند ساعات کاری شناور، دورکاری و تفویض اختیار در تیمها این امکان را به کارمند میدهد تا برنامه کاری خود را با نیازهای زندگی شخصی هماهنگ کند. این انعطافپذیری به ویژه برای والدین شاغل، عاملی کلیدی در کاهش استرس و افزایش رضایت و بهره وری آنان محسوب میشود.
برای جلوگیری از تأثیر فشار کار بر زندگی خانوادگی والدین شاغل، چه راهکارهایی پیشنهاد میکنید؟
راهکارهای عملی شامل برنامهریزی مشترک و تقسیم عادلانه وظایف خانه، درخواست کمک از شبکه حمایتی مانند خانواده و دوستان و مهارت بسیار مهم «نه» گفتن به درخواستهای غیرضروری برای جلوگیری از فرسودگی است. علاوه بر این، اختصاص «زمان کیفی» حتی به صورت کوتاه، اما بدون حواس پرتی برای اعضای خانواده میتواند به تقویت پیوندهای عاطفی و جبران کمبود وقت کمک شایانی کند.
روابط با همکاران و فضای سازمانی چه تأثیری بر آرامش ذهنی کارمندان دارد و چگونه میتوان این فضا را دوستانهتر کرد؟
یک محیط کاری حمایتگر و محترم، حس تعلق و ارزشمندی را در کارمندان تقویت میکند و عاملی حیاتی برای سلامت روان آنان است. برای تقویت این فضا، سازمانها میتوانند با ایجاد فرصتهایی برای گفتوگوهای غیررسمی، برگزاری فعالیتهای تیم سازی و طراحی فضاهای استراحت مناسب، بستر تعامل و صمیمیت را فراهم آورند. همچنین آموزش مهارتهای ارتباطی و دسترسی به خدمات مشاورهای نه تنها به کاهش استرس و افزایش انگیزه کمک میکند، بلکه منجر به کاهش غیبت و جابهجایی نیروها و خلق یک محیط کاری پویا و مثبت میشود.
چه مهارتهایی به کارمندان کمک میکند تا در هر دو عرصه کار و زندگی شخصی موفق عمل کنند؟
کلید موفقیت، توسعه مجموعهای از مهارتهای کلیدی است. یکی از این مهارتها مدیریت زمان است؛ برنامه ریزی، اولویت بندی و تمرکز بر یک کار یا وظیفه در هر زمان با استفاده از روشهایی مانند تعیین اهداف خاص قابل اندازهگیری، قابل دستیابی، مرتبط و زمانبندی شده. مهارت بعدی تصمیمگیری است، توانایی انتخاب گزینه بهینه در زمان مناسب برای استفاده کارآمد از منابع.
مهارتهای ارتباطی مانند بیان واضح نیازها، تعیین مرزهای سالم و پیشگیری از سوء تفاهم با همکاران و خانواده نیز ازجمله این مهارتهاست. البته انضباط فردی همچون حفظ تمرکز و پرهیز از به تعویق انداختن کارها هم میتواند عامل موفقی باشد. مدیریت استرس مانند به کارگیری تکنیکهای آرام بخش به صورت مستمر هم مؤثر است.
چه روشهایی برای مدیریت استرس، برنامه ریزی مالی و حفظ انگیزه در طول سال وجود دارد؟
برای مدیریت استرس ترکیبی از راهکارهای فردی مانند فعالیت بدنی، تغذیه سالم، خواب کافی و تکنیکهای آرامشبخش و سازمانی مانند ایجاد محیطی آرام، آموزش مهارتها و پشتیبانی از سوی مدیریت قابل پیشنهاد است. برای مدیریت پول، پایبندی به بودجهبندی ماهانه، پسانداز منظم حتی با مبالغ کم و بالا بردن سواد مالی از طریق مطالعه و استفاده از ابزارهای مدیریت هزینه و برای حفظ انگیزه میتوان به تعیین اهداف کوچک و کوتاه مدت برای تجربه حس موفقیت پیوسته، طراحی سیستمهای تشویق و پاداش اعم از مالی و غیرمالی و فراهم آوردن فرصتهای یادگیری و رشد برای کارمندان اشاره کرد.