جوان آنلاین: بیشترین چیزی که در شرایط جنگی ذهن مردم و مسئولان را به خود مشغول میکند، موضوعات نظامی و چگونگی مقابله با دشمن است. در این میان یکی از افرادی که بیشتر از بقیه مورد بیتوجهی قرار میگیرند، معمولاً دانشآموزان کودک و نوجوانی هستند که از یک طرف متوجه شرایط اضطراب جنگ میشوند و از طرف دیگر به یکباره مشاهده میکنند بزرگسالان دیگر وقت و توان کافی برای توجه به آنها را ندارند. به منظور بررسی اقداماتی که نقشآفرینان مختلف از معلمان و والدین تا رسانهها و وزارت آموزش و پرورش میتوانند در شرایط جنگ و پس از جنگ انجام دهند تا از ظرفیتهای تربیتی موجود بهره برند یا با چالشهای پیشرو مقابله کنند بسته ایدههای عملیاتی برای تربیت در شرایط جنگ و پساجنگ از سوی مؤسسه مطالعات راهبردی تعلیم و تربیت برهان با عنوان بیتالغزل تهیه شده که بستر جمعسپاری نظرات فعالان تعلیموتربیت است. این بسته با مشارکت ۲۷۹ نفر تولید شده و شامل ۳۲۲ ایده تفکیک شده برای نقشهای مختلف است. «جوان» در گفتوگو با علیرضا هاشمیفر، پژوهشگر ارشد اندیشکده تعلیم و تربیت برهان به بررسی بیشتر بیتالغزل پرداخته است.
زمینه شکلگیری بسته ایدههای عملیاتی برای تربیت در شرایط جنگ و پساجنگ چه بود؟
پدیدههایی مانند جنگ و این تجربهای که کشور عزیز ما در جنگ ۱۲ روزه با رژیمصهیونیستی داشت، پدیدههای چند بعدی هستند. شاید آن بُعدی که دیده میشود بعد نظامی و امنیتی ماجراست و جنگ به این ابعاد شناخته میشود، ولی باید توجه کرد لایحههای دیگری هم است که در جامعه و در حین پدیدههایی مانند جنگ آن لایحهها هم به شدت متأثر از این پدیده میشوند؛ یکی از این لایهها، لایه نظام تعلیم و تربیت است. بالاخره حدود ۱۷ میلیون دانشآموز در این کشور در حال زندگی هستند و این سؤال کلیدی است که همگان باید به آن فکر کنند که نسبت پدیدهای مانند جنگ با نظام تعلیم و تربیت و با کنشگران و ذینفعان کلیدی این نظام مانند معلمان، مربیان و مدیران مدارس چیست؟ در سطح حاکمیت و ستاد وزارت آموزش و پرورش و در سطح صف، یعنی مدارس چه نسبتی با آن دارند یا اینکه در کنار دانشآموزان و اولیای آنها عوامل مؤثر بر نظام تعلیم و تربیت مانند صداوسیما و دیگر رسانهها چه نسبتی با جنگ از منظر تربیت و امر آموزش و پرورش باید برقرار کنند.
جنگ هم میتواند به چشم فرصتی برای تربیت دیده شود. اینکه تهدیدات و چالشهایی پیشروی نظام تعلیم و تربیت قرار دارد، اینکه هر کدام از این نقشآفرینانی که نام بردیم چه نسبتی میتوانند در این شرایط برقرار کنند تا از این فرصتها به خوبی استفاده شود یا برای مقابله با تهدیدات و چالشهای پیرامون این اتفاق چه کاری باید انجام داد، مسائلی که لازم است درباره آن صحبت شود، این مسئلهای بود که سعی کردیم در اندیشکده تعلیم و تربیت برهان در این ایام به آن بپردازیم و با یکی از پروژههایی که در اندیشکده برهان داریم، سعی کردیم جوابی به این مسئله بدهیم.
یکی از ابزارهایی که ما در اندیشکده تعلیم و تربیت برهان از آن استفاده میکنیم، برای اینکه بتوانیم کمکی به نظام تعلیم و تربیت کنیم، این است زمانی که این نظام با یک رخداد یا مسئلهای مواجه میشود با نظرخواهی عمومی از فعالان تعلیم و تربیت با ابزارهای پژوهشی و همچنین ابزارهای جمعسپاری تلاش میکنیم خروجیهای کاربردی و تحلیلی ناظر به اتفاقات و مسائل نظام تعلیم و تربیت تولید کنیم و این گزارشها، تحلیلها و راهکارها که از نظرات جمع قابل توجهی از فعالان گردآوری شده و در قالب یک کتابچه منتشر میشود برای این است که بتواند برای سیاستگذاران و تصمیمگیران نظام تعلیم و تربیت و عموم جامعه فعالان تعلیم و تربیت قابل استفاده باشد.
برای جنگ اخیر چه کاری در جهت کمک به نظام تعلیم و تربیت انجام دادید؟
با توجه به اهمیت راهبردی اتفاقاتی که برکشور حاکم شد و ۱۲ روز سرنوشتسازی که کشور با هجمه بیسابقه در جنگ نظامی، اطلاعاتی و رسانهای روبهرو شد که در نهایت به لطف خدا به پیروزی دست یافت و همچنین با توجه به اینکه ممکن است شرایط مشابهی در کشور حکمفرما شود، این سؤال که نظام تعلیم و تربیت و نقشآفرینان آن هرکدام چه اقدامات مؤثری میتوانند در این شرایط انجام بدهند، یکی از سؤالاتی بود که احساس کردیم نیازمند ایدهپردازی است. ما نیازمند ایدههایی هستیم که متناسب با شرایط امروز بتواند پاسخگوی این سؤال باشد که یک معلم در شرایط کنونی چطور میتواند با این شرایط مواجه شود و نقشآفرینی کند، نسبت به دانشآموزان خودش چه وظایفی دارد؟ والدین چطور باید با پدیده جنگ مواجه شوند، آیا خود دانشآموزان میتوانند نقشآفرین این عرصه باشند و به تناسب سن و جنس و نقشی که دارند نقشآفرینی کنند، رسانهها و وزارت آموزش و پرورش چه تدارکی باید برای این ایام ببیند و چه فرصتهای تربیتی کشف نشدهای برای والدین و معلمان وجود دارد. حتی این سؤال به ذهن ما رسید که اگر جنگ در طول سال تحصیلی رخ دهد با چه روشهایی میتوان فرآیند آموزش را دنبال کرد که معلم برنامه درسی و فعالیتهای فوق برنامه خود را پیش نیز ببرد. ما تجربههایی از نقشآفرینی نوجوانان در زمان دفاعمقدس داریم، ولی سؤال این است که دانشآموزان امروز در شرایط مشابه چطور میتوانند نقشآفرینی کنند.
این سؤالاتی است که از جنبههایی نیازمند ایدهپردازی محسوب میشود و «بیتالغزل» با توجه به اینکه ظرفیت این را دارد که نظرات عمومی فعالان نظام تعلیم و تربیت را جمعآوری کند و با کار پژوهشی و استفاده از کارهای جمعسپارانه خروجی این دیدگاهها، تحلیلها و ایدهها را به شکل یک کتابچه قابل استفاده برای سیاستگذاران و عموم فعالان منتشر کند، شرایط را مناسب دیدیم که به عنوان مجموعهای که رسالتی در حوزه تعلیم و تربیت دارد به اندازه وسع خودمان کمکی در این فضا انجام دهیم. به همین دلیل ما یک فراخوانی را در ۲۸ خردادماه دادیم که در آن همه فعالان برای ایدهپردازی برای امر آموزشوتربیت در شرایط جنگی دعوت شدند تا ایدهای برای شرایط جنگی بدهند. در این فراخوان ۲۷۹ نفر مشارکت کردند که تعداد قابل توجهی از این افراد معلمان، مربیان و مدیران مدارس بودند، تعدادی از والدین، پژوهشگران تعلیم و تربیت و حوزه فرهنگ، فعالان فرهنگی، اجتماعی و رسانهای ما و تعدادی از اساتید حوزه و دانشگاه و کارشناسان و مدیران ستادی وزارت آموزش و پرورش افرادی بودند کهایدهها و نظرات خود را در بستر بیتالغزل ثبت کردند و ما شش نقش کلیدی را شناسایی کردیم و از این جمع ۲۷۹ نفره خواستیم که ایدههای خود را بیان کنند. آن شش نقش عبارتند از مربیان، معلمان و مدیران مدارس، وزارت آموزش و پرورش، دانشآموزان، صداوسیما و رسانهها، والدین و دیگر بخشها و نهادهایی است که میتوانند در نظام تعلیم و تربیت مؤثر باشند که در مجموع ما ۳۲۲ ایده گردآوری کردیم که در قالب یک کتابچه ۱۰۰ صفحهای گزارش این فراخوان منتشر شد و بسته ایدههای عملیاتی که از نظرات این افراد گردآوری و منتشر شد، شامل شش فصل اصلی است.
در این بسته چه نقشی برای معلمان و مدیران جنگی اندیشیده شده است؟
فصل اول ناظر به ایدهها و فعالیتهایی برای نقشآفرینی معلمان، مربیان و مدیران مدارس در شرایط مشابه جنگ و شرایط حال حاضر پس از جنگ است که معلمان و مربیان به عنوان کنشگران خط مقدم تربیت نسل آینده مسئولیت ویژهای در مواجهه با این وضعیت تاریخی دارند، معلم نه تنها منتقلکننده دانش است، بلکه در روحیه، هویت و باورهای دانشآموزان نقش دارد. در فضای تهدیدآمیز جنگ حفظ آرامش روانی و تقویت امید و هویت ملی، تقویت ایمان به پیروزی و توانمندسازی دانشآموزان برای ایفای نقش فعال میتواند از جمله وظایف حیاتی معلمان، مدیران و مربیان مدارس باشد. طبیعتاً فرصتهای تربیتی فراوانی در دل این وضعیت نهفته است که از تقویت روحیه ایثار و همبستگی گرفته تا آموزش واقعی مسئولیتپذیری و استقامت که معلمان میتوانند با گفتوگوهای کلاسی در طول سال تحصیلی، تبیین شرایط کشور با زبان قابل فهم برای نوجوانان، استفاده از ابزارهای خلاقانه مانند نمایش، هنر، داستان، رسانه در طراحی فرآیند آموزشی خود بذر خودآگاهی و تعهد را در جان دانشآموزان ما بکارند و خود مدرسه میتواند با فضاسازی مناسب و با نقش دادن به دانشآموزان و تبدیل این موقعیتهای بحرانی به فرصتی برای همدلی و آرامش و عمل مشترک دانشآموزان نقش سرنوشتسازی در این اتفاقات ایفا کند.
در این فراخوانی که بیتالغزل انجام داده بود در مجموع ۱۱۳ ایده براساس نظرات فعالان تعلیم و تربیت ناظر بر نقشآفرینی معلمان، مربیان و مدیران مدارس گردآوری شد که در این سند قابل استفاده است این ۱۱۳ ایده شامل مواردی مانند ایدههای روایتگری از شهدای این ایام، افزایش روحیه میهندوستی، ایجاد روحیه آرمانگرایی در دانشآموز، ایدههای پرورش غیرت ملی یا ایدههایی است در مورد تفکر عمیقی که بچهها میتوانند نسبت این اتفاقات داشته باشند. کمک به تحلیل اخبار و افزایش آگاهی رسانهای دانشآموزان و روایتسازی متقابل در مواجهه با جنگ رسانهای هم از جمله این ایدههاست؛ ایدههایی برای آرامسازی روانی دانشآموزان و تمریناتی برای مقابله با ترس و فشار روانی، ایدههایی برای تداوم آموزش در شرایط جنگی و استفاده از ابزارهای آموزشی برای پیشبرد آموزش در کنار ایدههایی برای تربیت سیاسی و آگاهی بخشی تاریخی به دانشآموزان، ایدههایی برای درگیرکردن فعال دانشآموزان در پروژههای اجتماعی، رسانهای یا فعالیتهای داوطلبانه برای تقویت حس مسئولیتپذیری آنها و ایدههایی درباره حضور معنادار معلم در کلاس، مدرسه و جامعه برای الگودهی، آرامش بخشی و آموزش غیرمستقیم، ایدههایی برای آگاهی بخشی، مدیریت استرس، امداد، سلامت جسم و روان به زبان ساده و کاربردی، ایدههایی برای استفاده از ظرفیت شعر، داستان، نقاشی، نمایش و ابزار هنری برای انتقال مفاهیم وطندوستی، پایداری، دشمنشناسی و در نهایت ایدههایی برای برنامههای مناسبتی، آئینی و برنامههای جمعی مدرسهای در قالب سرودها، صبحگاهها و نمایشگاهها دیگر عناوین این ۱۱۳ ایده را تشکیل میدهند که میتوانند برای همه معلمان، مربیان پرورشی، مدیران مدارس و کادر مدارس قابل استفاده باشند تا بتوانند مواجهه فعالی در شرایط مشابه شرایط جنگی داشته باشند.
درخصوص دانشآموزان چه نقشی اندیشیده شده است؟
طبیعتاً دانشآموزان به عنوان جمعیت وسیع و آیندهساز کشور صرفاً مخاطبان منفعل نیستند، بلکه میشود به آنها به چشم ظرفیتهای پویا و مؤثر برای ساخت آینده کشور نگاه کرد که در شرایط جنگی هم به تناسب شرایط جنگ و رعایت محدودیتهایی که وجود دارد میتوانند در سطوح مختلف فکری، فرهنگی، هنری و اجتماعی نقشآفرینی کنند و از فعالیتهای نمادین و معنابخش مانند پویشهای دانشآموزی، تولید محتواهای فرهنگی و مشارکت در کارهای داوطلبانه گرفته تا گفتوگو و تفکر در کلاس و خانواده آنها را میتوان به سفیرانی برای مقاومت و ایستادگی و افزایش روحیه هویت ملی قلمداد کرد. در این بستهای که تولید شده ۵۴ ایده براساس نظرات فعالان شرکتکننده در فراخوان ناظر به نقش دانشآموز بیان شده که این ۵۴ ایده در این دستهبندیها؛ دسته اول ایدههایی در راستای سواد رسانهای و جنگ روایتها، ایدههایی برای روایتگری و مستندسازی دانشآموزی است، ایدههایی برای پویشهای هنری نمادین و فرهنگی، مانند نقاشی، نامهنویسی، اجرای سرود خیابانی، تئاتر، مسابقات قصهگویی و شاهنامهخوانی از این جمله است و همچنین ایدههایی برای تربیت دینی و هویتی با محوریت مقاومت، آموزشهایی برای تابآوری و مهارتهای زندگی در شرایط بحران، ایدههایی برای کنشگری اجتماعی و مسئولیتپذیری دانشآموزان، ایدههایی برای ارتباطات بین نسلی، ایدههایی برای خلاقیتهای علمی و نوآوریهایی از سمت دانشآموزان که میشود در شرایط جنگی انجام بگیرد و ایدههایی برای ثبت روایت جنگ و ثبت نشانههای امید و بیان حس مثبتی که از سمت دانشآموز میتواند به سمت جامعه منعکس شود، از جمله ایدههایی است که میتواند برای کنشگری نوجوان باشد که عناوین آنها عرض شد و ۵۴ ایده با جزئیات آن در این سند تولید و قابل مطالعه است.
درخصوص نقش والدین در این بسته جنگی چه مواردی اندیشیده شده است؟
خانواده به عنوان یک نهاد تربیتی اصیل به ویژه در روزهای بحرانی نخستین پناهگاه روانی و فکری کودکان و نوجوانان به شمار میرود. در شرایط جنگی آن چیزی که بیش از هرچیز دیگری به فرزندان آرامش و امید میدهد لزوماً حجم اطلاعات یا آموزشهای رسمی زیاد نیست، بلکه حضور امن و گفتوگوی سنجیده و الگوی رفتاری والدین است که میتوانند با رفتار، لحن و حتی سکوتشان در این شرایط نقشی بیبدیل در شکلدهی برداشتهای ذهنی و هیجانی فرزندانشان از واقعیتها داشته باشند. در این بسته ۳۱ ایده برای نقشآفرینی والدین و مواجهه با شرایط جنگی در مواجهه با دانشآموزانشان بیان شده که براساس این ایدهها هفت محور مطرح شده است که در آنها والدین میتوانند نقشآفرینی کنند. محور اول ناظر به مدیریت هیجانات و اضطراب کودکان آنهاست، محور دوم ایدهها و رفتارهایی است که برای الگوسازی رفتاری و تربیت معنوی دانشآموزانشان و فرزندانشان میتوانند انجام دهند، ایدهها و اقداماتی برای ایجاد فضای امن، نشاطبخش و پایدار در خانه و خانواده خودشان، آموزشهایی که برای تربیت نسل شجاع و مقاوم میتوانند برای فرزندان خودشان داشته باشند. طبیعتاً خانوادهها هم نیازمند توانمندسازی در این زمینهها هستند. ایدههایی هم برای همکاری در مدرسه و مشارکت با فرآیند نهادهای رسمی دیگری که نسبت با فرزندان آنها وظایفی را عهدهدار هستند، وجود دارد. از سوی دیگر ایدههایی هم برای آگاهیبخشی فرزندان نسبت به شرایط جنگ از سوی والدین اندیشیده شده که چطور در این شرایط با فرزندان خود روبهرو شوند. ایدههایی برای سبک زندگی مقاوم در شرایط بحران نیز از دیگر عناوین کلی این ۳۱ ایده را تشکیل میدهند.
درخصوص نظام آموزش و پروش چه برنامهریزی انجام شده است؟
وزارت آموزش و پرورش به عنوان بزرگترین نهاد تربیتی کشور مأموریت راهبردی در شکلدهی به نسل آینده را برعهده دارد که میتواند در شرایط جنگی و بحرانی نقش محوری در هدایت روانی و فکری جامعه و به خصوص نسل آینده ایفا کند. مدیریت حدود ۱۷ میلیون دانشآموزان و صدها هزار نیروی فرهنگی تنها یک مسئولیت اجرایی نیست، بلکه میتوانند به آن به چشم یک مأموریت تمدنی نگاه کرد که نیاز به تدابیر چندلایه و رویکردهای دقیقی دارد که تصمیمات وزارتخانه میتواند در این شرایط نقطه امید و اتکایی برای خانوادهها و دانشآموزان آنها و در راستای کاهش آسیبهای احتمالی و بسترسازی برای پرورش روحیه امید و مشارکت ملی در نسل جدید مؤثر باشد.
در این فراخوان ۷۵ ایده عملیاتی براساس نظرات فعالان شرکتکننده در فراخوان ناظر به نقش وزارت آموزش و پرورش بیان شده که این ۷۵ ایده در این دستههایی که عرض میکنم، طبقهبندی شدهاند. ایدههایی برای آموزش ترکیبی و برنامهریزیهایی که آموزش و پرورش میتواند برای ارائه آموزش در زمان جنگ و شرایط بحرانی داشته باشد. ایدههایی برای بازنگری در کتب درسی و محتوای رسمی ناظر به شرایط جنگ از جمله گنجاندن مفاهیم و اتفاقات و روایتهایی که در این جنگ تجربه کردیم، نقش مهمی که آموزش و پرورش میتواند در سواد رسانهای و جنگ شناختی بازی کند، نقشی که میتواند در تربیت و تقویت هویت ملی دانشآموزان ایفا کند یا نقشی که میتواند در ارائه یکسری از مهارتها و آموزشهای بحرانمحور برای دانشآموزان و در لایه بعد برای والدین آنها ایفا کند، از جمله این ایدههاست. طبیعتاً توانمندسازی معلمان و مدیران و آگاهیبخشی درست به آنها نسبت به شرایط جنگ برای اینکه آنها بتوانند در گام بعد دانشآموزان خود را برای پاسخگویی به شرایط امروز کمک کنند میتواند از وظایفی باشد که آموزش و پرورش در آن نیازمند نقشآفرینی است. برنامهها و جشنوارههای پرورشی، فرهنگی و هنری از دیگر ایدههاست که میتواند دانشآموزان را برای جشنوارههای فرهنگی، فیلمسازی، نقاشی، بازی، روایتگری و تولیدات هنری با محوریت پیام مقاومت، ایستادگی، پیروزی و علاقهمندی به آینده کشور درگیر کند. در کنار اینها پشتیبانی روانی است که وزارت میتواند از دانشآموزان و خانوادهها کند. برگزاری پویشها و مشارکت رسانهای با دانشآموزان، هماهنگی با نهادهای حمایتی و فرهنگی دیگر نظیر شهرداریها، کانونها، هلالاحمر، صداوسیما و دیگر نهادها هم میتوانند، انجام دهند و همه اینها سرفصلهای ایدههایی را تشکیل میدهند که آموزش و پرورش میتواند نسبت به آن کنشگری کند.
درخصوص رسانهها چه رسالتی برای شرایط جنگی اندیشه کردید؟
این بسته ایدهپردازی همچنین ناظر به ایدهها و فعالیتها درخصوص نقشآفرینی صداوسیما و رسانههاست. طبیعتاً در هر شرایطی به ویژه در شرایطی که کشور درگیر جنگ نظامی، روانی، اطلاعاتی و امنیتی است رسانهها به ویژه صداوسیما میتوانند نقشی بیبدیل در هدایت افکار عمومی، حفظ انسجام ملی و ظرفیت پردازی برای تربیت نسل آینده ایفا کنند. طبیعتاً رسانه ملی و دیگر رسانهها میتوانند به عنوان بازوی فرهنگی و تربیتی بسترسازی تابآوری اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی در شرایط بحران باشند که در این شرایط بیش از هر زمان دیگری نیازمند امید، آرامش، آگاهی و اعتماد به نهادهای رسمی و ملی است. طبیعتاً صداوسیما با گستره مخاطبان کودک و نوجوان تا خانوادهها میتواند با ابزارهای متنوع رسانهای مانند مستند، انیمیشن، سریال، برنامههای زنده، پویشهای مردمی، تولیدات مشارکتی و روایتهایی که از شرایط دارد روحیه مقاومت و امید را در دل عموم جامعه به ویژه قشر کودک و نوجوان افزایش دهد و در مقابل جریانسازیهای مسموم رسانهای آن گفتمان حقیقت و صحیح را تقویت کند. در این فصل ۳۴ ایده برای نقش صداوسیما و رسانهها بیان شده که در اینها ایدهای برای مقابله با جنگ اطلاعاتی و شناختی نادرست وجود دارد که مثلاً چطور میتوانند با نسل جدید رسانهها مواجه شوند و ارتباط برقرار کنند یا برای بازسازی اعتماد، انتقال امید و پشتیبانی از روایتهای درستی که از دل بحران میشود، کمک کنند و تحلیل رسانهای صحیحی به مخاطبان خود به ویژه دانشآموزان ارائه دهند. این ۳۴ ایدهای که برای نقشآفرینی صداوسیما و رسانهها بیان شده در چند طبقهبندی است؛ اول ایدههایی برای اطلاعرسانی درست و مقابله با جنگ روانی، ایدههایی برای تولید برنامههای تربیتی با محوریت هویت ملی و روحیه مقاومت برای نوجوانان، ایدههایی برای تولید محتوای ویژه کودکان و نوجوانان، ایدههایی برای ایجاد پویشهای مشارکتی و جمعی برای مشارکت دانشآموزان در خلق محتوا مانند سرودخوانی، خاطرهنویسی و غیره، ایدههایی برای ترویج سوادرسانهای و آموزش رسانهای به دانشآموزان و مقابله با محتوای رسانههای معاند، برنامهسازهای تلویزیونی آموزشی مکمل برنامههای وزارت آموزش و پرورش و ایدههایی برای رسانه به مثابه ابزار پشتیبانی روانی خانواده و جامعه و همینطور برجستهسازی برنامهها و الگوهای الهامبخشی که رسانه میتواند برای الگوسازی نسل آینده داشته باشد محور این ایدهها را تشکیل میدهند.
برای جاهایی مانند مساجد یا شهرداریها ایدهای اندیشیدهاید؟
فصل ششم و فصل آخر این بسته عملیاتی ایدهپردازی ناظر به ایدههای مبنیبر نقشآفرینی دیگر بخشها و نهادهای مؤثر در نظام تعلیم و تربیت مانند شهرداریها و مساجد است. فصلها و عناوین اصلی این بخش که ۱۵ ایده را دربرمیگیرند، شامل ایدههایی برای ظرفیتهای محلهمحور و مساجد، ایدههایی برای فعالیتهای اجتماعی و خدمات داوطلبانه، ایدههایی برای تقویت هویت ملی و روحیه مقاومت از طریق برنامهها و مناسک اجتماعی، ایدههایی برای تولید محتوای نمادین و هنری در فضاهای عمومی و فضاهای مردمی، ایدههایی ناظر به نیازمندی به آموزش سایبری و امنیتی برای مقابله با نفوذ نسبت به آحاد مردم و دانشآموزان و ایدههایی برای مشارکت مالی داوطلبانه مردمی برای پشتیبانی از جریانات نظامی کشور و نقشآفرینی که عمومی مردم میتوانند در این قسمت داشته باشند، دستههای اصلی هستند.
به عنوان جمعبندی مطلبی اگر هست، استفاده میکنیم.
امیدواریم دستاوردهایی که ما از این جنگ ۱۲ روزه که تجربه کردیم ناظر به فرصتهای تربیتی که برای نسل آینده وجود دارد و ظرفیتهایی که نظام تعلیم و تربیت میتواند نسبت به آنها واکنش نشان دهد مواجهه هوشمندانه و فعالانه داشته باشد و بتوانیم به خوبی از این ظرفیتها استفاده کنیم و نقشآفرینان کلیدی ما مثل مدیران مدارس، نهادهایی مانند سازمان صداوسیما و وزارت آموزش و پرورش بتوانند آمادگی خوبی برای مواجهه با شرایط مشابه داشته باشند و امیدواریم این بسته عملیاتی که تولید شده بتواند به کمک همه نقشآفرینان کلیدی نظام تعلیم و تربیت بیاید.