بی تردید یکی از عوامل مؤثر در اشتباه محاسباتی رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران اسلامی و تخریب داراییهای راهبردی کشور، حساب روی شکافها و اختلافات و گرفتار شدن کشور به هرج و مرج داخلی پس از شوک سنگین ترور فرماندهان عالی نظامی و نخبگان علمی و همچنین وحشت ناشی از شهادت غیرنظامیان به ویژه کودکان در حمله به مناطق مسکونی بوده است.
نشانگانی که وزن بالای این عامل را در برآورد صهیونیستها برای جنایت ددمنشانه علیه ایران برملا میسازد، عبارتاند از:
۱- تلاش تبلیغاتی و رسانهای برای معرفی جنگ علیه نظام سیاسی ایران و نه ملت ایران.
۲- فعالسازی عناصر خائن و وطن فروش و گروهکهای مفلوک برانداز به پادویی و مشارکت در حملات پهپادی به برخی مراکز و تأسیسات دولتی و غیر دولتی و شعارنویسیهای شبانه.
۳- فراخوان گروهکهای برانداز و تجزیه طلب به آنچه قیام میخوانند، یعنی آشوب داخلی.
نگاه دشمن به اختلاف و بیانسجامی در داخل به عنوان پایه دوم و مکمل حمله ددمنشانه نظامی برای فروپاشی نظام یا برهم زدن تمرکز قوای نظامی و دفاعی کشور از روی رژیم و تضعیف قدرت پاسخ از سوی ایران که برای پیشبرد آن از تمامی ظرفیتهای خود بهره گرفته است.
لیکن برخلاف چنین تصور و برآوردی، به جز اقدامات ایذایی عوامل خائن، جاسوس و خود فروخته و با وجود اینکه بخشی از مردم با برخی مسائل ناشی از شروع جنگ و شوک ناشی از آن با سختیها و اذیتهایی هم مواجه شدند، اما شاهد وحدت و انسجام ملی در برابر دشمن و موج حمایت و همراهی مردم با رزمندگان اسلام در پاسخ جانانه به شرارتهای دشمن هستیم که از تجمعات خودجوش تا شرکت پرشکوه در نماز جمعه و راهپیماییهای حمایتی پس از آن و همچنین راه اندازی ستادهای مردمی برای کمک به نیروهای مسلح، شبیه دوران دفاع مقدس را شامل میشود.
علاوه بر این مشارکت مردم در شناسایی و معرفی عناصر خائن و ستون پنجم دشمن که منجر به دستگیری تعداد زیادی از آنهاگردید، نشان دهنده حمایت مردم از مدافعان نظام در عرصه نظامی و امنیتی و حفظ وحدت و یکپارچگی آنان در برابر تهدید و حمله به کشور عزیز و سربلندمان میباشد.
حمایت تمامی جناحها و فعالین سیاسی از نیروهای مسلح در گرفتن انتقام سخت از دشمن و همچنین ورود چهرههای مشهور اجتماعی به تحسین حملات کوبنده رزمندگان اسلام علیه صهیونیستها و تقبیح هرگونه همسویی با دشمن، بعد دیگری از انسجام و وحدت ملی در حمایت از نیروهای مسلح به حساب میآید.
در حالی که دشمن تصور کرده بود حمله به خاک ایران مقدمه بیانسجامی و بیثباتی در داخل خواهد شد و مردم با دیدن شدت حملات موضع بیتفاوتی یا همراهی با رژیم را خواهند گرفت، ملت بزرگ ایران به وحدت و انسجام بیشتر گرایش یافته و با کنار گذاشتن برخی اختلافات هم اکنون پشتیبان راهبردی اقتدار نیروهای مسلح و حامی حملات کوبنده فرزندان خود علیه رژیم سفاک و متجاوز صهیونی هستند.
آنچه به چنین انسجامی انجامیده و غافلگیری برای دشمن را رقم زده عبارتاند از:
ماهیت دشمن ستیز و غیرت ملی ایرانیان در دفاع از کیان و موجودیت کشور در برابر دشمنان.
آشکار بودن ماهیت تروریستی، تجاوزکارانه و توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی و نفرت و خشم عمومی از سابقه این رژیم که در سالیان اخیر به ویژه پس از قضایای غزه شدت نیز گرفته است.
آگاهی مردم از اهداف پلید رژیم صهیونیستی و متحدان داخلی و خارجی آن که به کمتر از تکرار سرنوشت لیبی و سوریه برای ایران رضایت نداشته و هرگونه ضعف در برابر آنها به معنای نابودی کشور خواهد بود.
مغایرت خواستههای دشمن با عزت و غرور ملی که در واقع تسلیم ذلیلانه و واگذاری و انهدام داراییهای راهبردی را طلب کرده و البته حد یقف و محدوده پایانی هم نخواهد داشت.
لو رفتن دام راهبردی دشمن در دوگانه جنگ یا مذاکره با اقدام تهاجمی ددمنشانه دشمن صهیونیستی همزمان با مذاکره که در واقع به معنای انسداد هر راه حل دیگر و ضرورت قطعی تابآوری و ایستادگی در برابر دشمن غدار و درندهخو میباشد.
ملت بزرگ و فهیم ایران که سابقه تمدنی و حافظه تاریخی دفاع از عزت در برابر متجاوز و خسارت سنگین از دست رفتن انسجام و کوتاه آمدن از ایستادگی را دارد، با نگاه به حوادث سالیان اخیر، منطق مقاومت را تنها گزینه عبور از شرایط پیش آمده یافته که مسئولیت آن بر عهده نیروهای مسلح میبینند و برای پیشبرد آن ید واحده هستند.
مردمی که به ظرفیتها و توانمندیهای نیروهای مسلح نیز اعتماد داشته و آنچه در روزهای گذشته از عملکرد میدانی نیروهای مسلح نیز دیدهاند، این امید و اعتماد را افزایش داشته و اطمینان به پیروزی و ثبت سند افتخار ایستادگی در برابر صلح تحمیلی به معنای سازش و تسلیم را رقم زده است.