آموزشوپرورش زیربنای پیشرفت یک جامعه است. از کلاسهای ابتدایی تا تحصیل در آموزش عالی، همه و همه از مدارس آغاز میشود، با وجود این، اما سالهای سال است سیستم آموزشی کشور با چالشهای بزرگی روبهرو شده؛ از کمبود و فرسودگی فضاهای آموزشی گرفته تا مشکلات محتوای درسی که با نیازهای دنیای امروز همخوانی ندارد. در چنین شرایطی، مسعود پزشکیان، رئیسجمهور وعده داده است تمامی مدارس کشور را نوسازی میکند و روشهای آموزشی را تغییر میدهد. او میگوید: «همه مدارس را درست میکنیم، دولتیها را تجهیز خواهیم کرد و روشهای آموزشی را هم تغییر میدهیم.» این سخنان، در نگاه اول، نوید تحولی بزرگ در سیستم آموزشی کشور را میدهد، اما سؤال کلیدی این است، این تغییر چگونه و با چه برنامهای قرار است اجرا شود؟
پزشکیان در نشست با فعالان سیاسی و اجتماعی استان کرمانشاه تأکید کرده است: «همه مدارس در سراسر کشور را طی مدت دو سال درست میکنیم»، البته نکتهای که او بر آن اذعان دارد، کمبود بودجه است و دولت برای اجرای این طرح، بیشتر بر مشارکت مردم حساب باز کرده است، اما آیا چنین پروژهای بدون تأمین مالی پایدار، به نتیجه میرسد؟! تجربه نشان داده است طرحهای بزرگ نوسازی مدارس، به حمایتهای جدی دولتی نیاز دارند. تا زمانی که منابع مالی مشخص و برنامهریزی دقیق برای اجرا وجود نداشته باشد، بیش از آنکه شاهد تحول باشیم، با چالشهای اجرایی روبهرو میشویم.
بخش دیگری از وعده پزشکیان مربوط به تغییر در شیوه آموزش است؛ تغییری که چگونه محقق شدن آن نیز جای سؤال دارد. آیا قرار است نظام آموزشی کشور بر اساس استانداردهای نوین جهانی بازطراحی شود یا اینکه تغییرات صرفاً در سطح شیوه تدریس معلمان خلاصه میشود؟
پرواضح است که محتوای آموزشی کشور به تحول نیاز دارد. امروز در بسیاری از کشورها، مدارس بر مبنای مهارتآموزی و آموزش خلاقانه اداره میشوند، اما هنوز در ایران، تمرکز بیشتر بر حفظیات است، نه مهارتهای کاربردی. حال اگر قرار باشد وعده رئیسجمهور به اصلاحات جدی و عملیاتی در محتوای درسی منجر شود، باید انتظار داشته باشیم مدل یادگیری دانشآموزان تغییر کند و آموزش بر پایه مهارتهای آیندهمحور تنظیم شود.
عمده کارشناسان بر این باورند که آموزش، باید مهمترین بخش بودجه دولت باشد، همانطور که در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، آموزش اولویت اول است، با وجود این، اما آموزشوپرورش کشورمان، همواره با کمبود منابع، تغییرات مکرر مدیریتی و تصمیمات کوتاهمدت روبهرو شده است. حال اگر دولت چهاردهم واقعاً بر این تحول مصمم است، باید برنامهای عملیاتی، شفاف و دقیق برای آن ارائه کند. اصلاح نظام آموزشی تنها با وعدههای کلی محقق نمیشود، باید بودجه تأمین شود، محتوای آموزشی موردبازبینی کارشناسانه قرار گیرد و زیرساختهای لازم برای این اقدامات فراهم شود.
بیتردید این وعده، یک امید است؛ امیدی به بازسازی مدارس، امیدی به تغییر شیوههای آموزشی، امیدی به آیندهای که در آن، آموزش دیگر یک چالش نیست، بلکه یک فرصت برای پیشرفت است، اما این امید، بدون تصمیمات جدی و برنامههای عملی، به واقعیت تبدیل نمیشود. اجرای این تحول، نه تنها به اراده دولت، بلکه به عزم همه نهادهای مسئول و همراهی مردم بستگی دارد و اگر این تغییرات با عزم جدی همراه باشد، اگر آموزشوپرورش به جایگاه واقعی خود برسد، شاید در آینده، دیگر نیازی نباشد درباره مشکلات مدارس بنویسیم، بلکه از پیشرفتهای آن خواهیم گفت.