جوان آنلاین: ایران به خاطر برخورداری از جاذبههای طبیعی، تاریخی زیبا، دیدنی و دارابودن اقلیم چهار فصل، یکی از بهترین مناطق برای گردشگری در دنیاست. استانهای ایران هر کدام مجموعهای از دیدنیهای منحصربهفرد در زمینههای مختلف هستند که میتوانند با جذب گردشگر به رشد و توسعه این صنعت پولساز کمک کرده و کشور را از اقتصاد تک محصولی و متکی به نفت جدا کنند، اما مشخص نیست چرا هرگز برنامهای برای استفاده از این همه ظرفیت ارائه نمیشود و مسئولان ترجیح میدهند فقط با حلواحلواکردن دهانها را شیرین کنند.
سالهای زیادی است که هم مسئولان و هم کارشناسان عنوان میکنند «ایران به لحاظ جاذبههای گردشگری، در میان ۱۰ کشور برتر جهان قرار دارد.» این جمله کاملاً صحیح است. ایران با داشتن ۷۰۰ کیلومتر مرز آبی در دریای خزر و بیش از ۲ هزار کیلومتر در سواحل خلیج فارس و دریای عمان، همچنین مالکیت بیش از ۲۰ جزیره در خلیج فارس و قرارگرفتن آن در بین مدارات ۲۵تا۴۰ درجه عرض شمالی دارای طیف وسیعی از چشماندازها و همچنین آب و هواهای متفاوت است.
اگر بخواهیم کلکسیون داشتههای ایران در زمینه گردشگری را کامل کنیم، باید بگوییم این سرزمین با سابقه تمدنی چند هزار ساله و داشتن جاذبههای تاریخی مانند تخت جمشید، پاسارگاد، بیستون، چغازنبیل، ارگ بم، تختسلیمان، نقشجهان و گنبد سلطانیه که از سوی کنوانسیون میراث جهانی به ثبت رسیده و همچنین وجود اماکن مذهبی و قابل احترامش از جمله کشورهایی است که پتانسیل بسیار مناسبی برای جذب گردشگر و توریست خارجی را دارد.
با این حال، چشمانداز آینده گردشگری ایران بدون ایجاد زیرساختهای مناسب و برنامه بلندمدت امکانپذیر نخواهد بود. علاوه بر این آنچه ضعف مهم ایران را در حوزه جذب گردشگران خارجی رقم زده است، معرفی درست و اصولی تواناییهای کشور به گردشگران است که از آن به نام تبلیغات مدرن یاد میشود. طبق برنامه چشمانداز ۲۰ساله کشور در پایان برنامه چهارم توسعه باید حداقل پاسپورت ۴ میلیون گردشگر خارجی مهر ورود به ایران میخورد، این در حالی است که آمارهای ورودی نشان میدهد، تنها حدود یک میلیون و نیم گردشگر ورودشان را به ایران ثبت کردهاند.
رونق کشور با گردشگری
گردشگری میتواند در کمترین زمان ممکن نتایج مثبت خود را نشان داده و شرایط هر منطقه یا کشور را بهبود بخشد.
مثلاً براساس گزارش شورای جهانی سفر و گردشگری، با رونق گردشگری، میزان اشتغالزایی این صنعت در ایران طی سال ۲۰۲۲ میلادی با رشد ۲/۱۱ درصدی مواجه شده و جمعیت شاغلان در این صنعت به ۴۴/۱ میلیون نفر افزایش یافته است. به همین ترتیب، سهم صنعت گردشگری از کل اشتغال در ایران طی سال ۲۰۲۲ میلادی به ۱/۶ درصد رسیده است. همچنین، طبق گزارش مرکز ملی آمار از گردشگری داخلی ایران ۱۰ استان مازندران، تهران، خراسان رضوی، فارس، اصفهان، گیلان، کرمان، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی و خوزستان به ترتیب بیشترین تعداد مسافر داخلی را داشتهاند.
کاهش دخالت دولت، افزایش کارایی
به گفته دکتر اسماعیل میرزایی، کارشناس حوزه گردشگری تحقیقات نشان میدهد کشورهایی که سلطه دولت را از فعالیتها و عرصههای گردشگری کاهش دادهاند با تقاضای فزایندهای در این صنعت مواجه شدهاند. او میگوید: «روزبهروز بر تعداد کارشناسانی که اثربخشی مشارکت و دخالت دولت در صنعت گردشگری را مورد تردید قرار میدهند، افزوده میشود.»
میرزایی ادامه میدهد: «کاهش دخالت دولت در این عرصه به افزایش کارایی در مشاغل وابسته به این صنعت انجامیده که خود عامل دستیابی به رشد اقتصادی همه جانبه است. زمینهسازی جهت حضور پررنگتر بخش خصوصی ایران در صنعت گردشگری بدون شک میتواند از عوامل مهم اثرگذار بر رونق گردشگری در سالهای آتی باشد.»
این کارشناس به عواملی که میتواند در توسعه صنعت فراموش شده گردشگری کمک کند، گریزی زده و میگوید: «رعایت حقوق و برقراری امنیت جانی و مالی گردشگران خارجی بهوسیله پلیس گردشگری، گسترش فرهنگ جهانگردی و گردشگری در کشور و دادن آموزشهای لازم به مردم برای برخورد مناسب با گردشگران، ایجاد امکانات رفاهی مناسب و رسیدگی به وضعیت هتلها، ارائه خدمات بانکی پیشرفته به گردشگران و پذیرش کارتهای بینالمللی آنان، تبلیغات منظم و هماهنگ از سوی سازمان مربوطه و وزارت امور خارجه در دیگر کشورهای جهان، راهاندازی و تقویت شبکههای ماهوارهای و رادیو و تلویزیونی، احداث زیرساختها، مرمت و احیای اماکن تاریخی و ایجاد جاذبههای طبیعتگردی بخش کوچکی از این عوامل هستند.»
میرزایی تأکید میکند که ایجاد هرگونه تحول در صنعت گردشگری ایران نیازمند برنامهریزیهای کلان و بلندمدت است و استانداردسازی و استفاده از تجربههای جهانی در بومیسازی خدمات و سرویسهای صنعت گردشگری میتواند کمک شایانی به فعالان این عرصه کند.
چالشهای حوزه گردشگری
در مبحث توریسم و گردشگری، فرودگاه ویترین هر کشور است. چون فرودگاهها اولین ایستگاهی هستند که گردشگران برای بازدید از کشور به آن پای میگذارند، به همین دلیل شرایط فرودگاهها از نظر ظرفیت و زیرساختها نقش بسیار مهم و تأثیرگذاری در معرفی وضعیت گردشگری در کشور دارند.
باید بپذیریم که این ویترین در ایران چهره زیبایی ندارد و بسیاری از گردشگران خارجی از شرایط، امکانات و ظرفیتهای فرودگاههای بینالمللی کشور رضایت ندارند؛ دلیل این امر این است که ظرفیت فرودگاهها در ایران با حجم گردشگرانی که از این طریق جابهجا میشوند، متناسب نیست. چالش دیگر در ورود گردشگر به ایران، مربوط به مراکز اقامتی میشود.
موضوعی که همواره انتقادات زیادی از طرف فعالان گردشگری داشته است. مراکز اقامتی مناسب برای اسکان گردشگران در طول مدت حضور در کشور نسبت به حجم مسافران، بسیار اندک است. این موضوع را میتوان در تعطیلات و سفرهای ایرانیان به استانهای مختلف به راحتی مشاهده کرد. کمبود مراکز اقامتی استاندارد در شهرهایی که مناطق دیدنی و جذاب زیادی دارند بیش از هر کجای دیگر به چشم میخورد.
در این شهرها میان زیرساختهای اقامتی و تقاضایی که از طرف گردشگر وجود دارد، تناسبی برقرار نیست. این موضوع به ویژه در فصولی که اوج سفر است بیش از پیش نمایان میشود.
ناگفته نماند مراکزی که به عنوان واحدهای اقامتی در کشور فعال هستند، هم از نظر کمیت و تعداد کمتر از میزان تقاضا هستند و هم از استانداردهای لازم برای یک مرکز اقامتی برخوردار نیستند.