جوان آنلاین: اصلاحطلبان بنا بر شرایط مختلف تعریف جدیدی از وفاق ملی بر اساس منافع جناحی خود ارائه میدهند؛ موضوعی که در بلندمدت ممکن است این رویکرد سیاسی را از معنای اصیل و اصلی خود تهی کند.
به گزارش فارس، بازی اصلاحطلبان با اصطلاح «وفاق ملی» یکی از موارد برخورد شرایطی و منفعتطلبانه با موضوعات مهم سیاسی است. وفاق ملی از جمله شعارهای رئیسجمهوری است که سعی کرده در کابینه خود برای حضور سلایق سیاسی مختلف به آن جامه عمل بپوشاند، اما جریان اصلاحات بر اساس منافع جناحی خود سعی میکند این کلمه را دستاویزی برای رسیدن به اهداف سیاسی خود قرار دهد.
هر روز اصلاحطلبان بر اساس شرایطی که در آن قرار دارند، تعریف جدیدی از وفاق ملی ارائه میدهند؛ یک روز در بحبوحه انتخابات برای جذب آرای مردمی با صدای بلند دم از وفاق ملی میزنند و روز دیگر در زمان معرفی کابینه با سهمخواهی خاصی وفاق ملی را به طور کل مردود میشمرند و مطرح میکنند که این مسئله اصلاً وجود خارجی ندارد و بیهوده در کتابهای سیاسی به آن پر و بال دادهاند و روز دیگر در زمان بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی با همین اصطلاح سیاسی به مجلس فشار میآورند که وفاق ملی به این معناست که همه اعضای کابینه رأی بیاورند و به طور جمعی مورد تأیید خانه ملت قرار گیرند.
وقتی فهرست اعضای کابینه پیشنهادی پزشکیان رسانهای شد، اصلاحطلبان با فشار بر دولت سعی کردند نیروهای خاص خود را با اسامی غیراصلاحطلب جایگزین کنند، از این رو بود که از اساس منکر بحث وفاق ملی شدند؛ برخی با کنایه نسبت به رئیسجمهور اعلام کردند قرار بود صدای بیصدایان شوید، اما خودتان نیز بیصدا شدید.
یکی از روزنامههای اصلاحطلب نیز اعلام کرد دولت وفاق ملی، تعاونی نیست و روزنامهای دیگر عنوان کرد که کابینه وفاق ملی یک تعارف سیاسی بود که اطرافیان آقای پزشکیان مطرح کردند و کابینه حاصل زورآزمایی و نه وفاق ملی است و در دنیا نیز کابینه ائتلافی میان احزاب شکل میگیرد.
اما پس از شروع فرایند بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت چهاردهم اصلاحطلبان رویه دیگری پیش گرفتند و در همین راستا «الیاس حضرتی» فعال اصلاحطلب عنوان کرد: «انتظار میرود مجلس با نگاه به مصالح ملی با رأی اعتماد به تمامی کابینه پیشنهادی به راهبرد وفاق ملی لبیک بگوید.» به دنبال وی برخی اصلاحطلبان دیگر نیز همین خواسته را از مجلس ابراز کردند.
اعضای این جریان سیاسی که گویی ابزاری جدید برای پیشبرد اهداف سیاسی خود پیدا کردهاند، سعی میکنند هر موضوع جناحی و سیاسی را به مسئله وفاق ملی وصله و پینه و از درون آن منافع خود را حاصل کنند. نمونه این موضوع نیز درخواست جدید «آذرمنصوری»رئیس جبهه اصلاحات است که وفاق ملی را بدون رفع حصر سران فتنه ناکام خوانده است.
اصلاحطلبان، اما موارد اولیه وفاق ملی را رعایت نمیکنند و با منتقدان به تندی برخورد میکنند. این رفتار تا جایی بود که «محمدجواد آذریجهرمی»وزیر ارتباطات دولت روحانی طی یادداشتی در کانال تلگرامیاش نوشت: «تذکری مصلحانه به خودم و عزیزان همراه دولت چهاردهم: وفاق ملی، با به سخره گرفتن رسانهای سخنان عدهای که با نگرش ما مخالفند، امکانپذیر نیست. اگر رفتار حذفی مؤثر بود تا الان پاسخ داده بود. ضرورت دارد همه باهم گفتگو کنند. راه وفاق ملی، از گفتگو میگذرد. گفتگو با مناظره و جدل متفاوت است!»
این رفتار دستمالیشده با اصطلاحات مختلف سیاسی که در دورههای گذشته نیز انجام شده است، تبعات خطرناک و هشدارآمیزی را به دنبال دارد. اول اینکه این اصطلاحات که مورد توجه دورههای مختلف قرار میگیرد و اغلب به سبب شرایط سیاسی- اجتماعی کشور مطرح میشود، کمکم به یک امر سیاسی در دوره خود تبدیل شدهاند و مردم نیز نسبت به اجرای آن امیدوار میشوند، اما برخوردهای گترهای و بههمریخته سبب میشود کمکم بعضاً رویکردهای سیاسی به جای اجرای صحیح و ایجاد ظرفیت به مشکل و معضلی برای کشور تبدیل شوند. همچنین عدمتحقق چنین عواملی در آینده سبب نوعی بدبینی اجتماعی نسبت به رویکردهای آینده میشود.
نکته قابل توجه در رویکرد و نوع برخورد اصلاحطلبان با اصطلاحات روزآمد و مثبت سیاسی این است که بعضاً آنقدر منفی با این مقولهها برخورد میکنند که این موارد را از معنا و ظرفیت خود تهی و به یک موضوع لوث و بیسروسامان تبدیل میکنند. این موضوع بعدها در فضای سیاسی کشور باعث تهیشدن مبانی سیاسی میشود و در بلندمدت باورمندی اجتماعی و اعتماد جامعه را سلب میکند و سد راهی بر سر تحقق این موارد میشود، با این حال آنچه مثبت ارزیابی میشود، اقدام دولت خارج از قیل و قالهای سیاسی است و دولت پزشکیان در این امر سعی کرده است صادقانه به شعار خود عمل کند و مجلس نیز وظایف خود را بر اساس قانون عمل میکند و باید منتظر نتیجه بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی دولت باشیم.