جوان آنلاین: چندین قرن پیش کتاب «تاریخ دلگشا» توسط توکل بیک و به منظور اجابت درخواست شمشیرخان، یکی از خاقانهای مغول و حاکم غزنین تألیف شده است. چند سال پیش چاپ اول این اثر با عنوان «شاهنامهنثر» و با تصحیح خانم احیا محمدآقازاده منتشر شد. انتشار چاپ دوم این اثر توسط انتشارات سوره مهر بهانهای شد تا «جوان» در مورد خصوصیات، محسنات و تفاوتهای محتوایی «شاهنامه نثر» با این محقق و پژوهشگر حوزه ادبیات گفتگو کند.
آیا کتاب «شاهنامه نثر» اثری در مقابل شاهنامه منظوم است؟
توکل بیک، نویسنده اصلی کتاب شاهنامه نثر که در اوایل قرن یازدهم هجری زندگی میکرده، گفته است در جلسهای که شمشیرخان به عنوان حاکم غزنین و یکی از سران مغول با وزرایش ترتیب داده میگوید خواندن شاهنامه (فردوسی) خیلی سخت است و من نمیتوانم همه آن را بخوانم، ضمن اینکه دوست دارم شاهنامه بهطور خلاصه نوشته شود. اگر کسی یا نویسندهای هست بگویید تا این کار را انجام بدهد. توکل بیک هم در واکنش به این درخواست اعلام آمادگی میکند که خودش این کار را انجام میدهد و این اثر جدید را «تاریخ دلگشا شمشیرخانی» نامگذاری میکند. او شاهنامه، اثر عظیم و جاودانه حکیم فردوسی را به نثر برمیگرداند.
نسخه اولیه این کتاب با عنوان «تاریخ دلگشا» منتشر شده، اما در چاپ جدید به صورت توأمان از عنوان شاهنامه نثر و تاریخ دلگشا استفاده شده است، وجه تسمیه و علت این تغییرات چه بود؟
من در چاپ اول پیشنهاد کردم که اسم کتاب همان شاهنامه نثر باشد، ولی به اسم تاریخ دلگشا (عنوان نسخه اصلی) منتشر شد. بعداً و در جریان انتشار چاپ دوم به دوستان گفتم با توجه به معنا و مفهوم کلمه تاریخ که یک بخش از اسم کتاب است مخاطبان به اشتباه میافتند و ممکن است گمان کنند که این کتاب یک اثر تاریخی است، در حالی که چنین نیست، به همین دلیل اگر عنوان کتاب را شاهنامه نثر بنویسیم به صواب نزدیکتر است که همینطور هم شد و در چاپ جدیدش که به تازگی منتشر شده، عنوان روی جلد کتاب شاهنامه نثر و در داخل پرانتز تاریخ دلگشا قید شده است. قبلاً افراد زیادی شاهنامه را برای اقشار مختلف در قالبهای متنوعی به نثر تبدیل و منتشر کردهاند، اما هیچکدام از آنها مانند اثر توکل بیک کامل و جامع نبودند.
کار تصحیح شاهنامه نثر از جایی به شما پیشنهاد شد یا اینکه بر اثر علاقه و سلیقه شخصی آن را انجام دادید؟
در سالهای پایانی تحصیلات دانشگاهی، یعنی حدوداً اواسط دهه ۶۰ انجام این کار از طرف یکی از دوستانم به من پیشنهاد و تقریباً اواخر دهه ۷۰ اولین چاپ آن منتشر شد. چون متن کتاب توکل بیک خیلی سخت، ثقیل و البته بسیار ناخوانا بود برای مشورت خدمت استاد شفیعی کدکنی رسیدم تا از این استاد برجسته برای تصحیح شاهنامه نثر راهنمایی بگیرم. ایشان هم گفتند سعی کن متن اصلی را حفظ کنی و چیزهایی را تغییر بدهی که لازم است، من هم همین کار را انجام دادم.
آیا مخاطب در این اثر با شاهنامه به نثر برگردانده شده مواجه است یا اثری که شامل بخشهایی از شاهنامه منظوم فردوسی است؟
توکل بیک در «شاهنامه نثر» سعی کرده بهطریق اجمال و سهل و گزیده «شاهنامه» را به شکلی تألیف کند تا هر شخصی و در هر مقامی که هست، تصویری کلی از شاهنامه فردوسی و ابعاد و حوادث پرفراز و نشیب آن داشته باشد. اگرچه بعضی از حکایات و داستانهای جانبی شاهنامه فردوسی در «شاهنامه نثر» حذف شده، اما این حذف لطمهای به روند حکایات وارد نکرده است. بعضی از ابیات هم که میتواند لبکلام فردوسی و انگیزه او در بیان این حوادث و حکایات عبرتآموز باشد، در کتاب آورده نشده است، اما گزیدههای اشعار و بیان نثر شاهنامه منثور بسیار سنجیده، موجز و بجاست. در واقع مخاطب در این اثر با قصههای اصلی شاهنامه فردوسی مواجه است. البته همانطور که قبلاً عرض کردم آثار متعدد و متنوعی از روی شاهنامه منظوم فردوسی تهیه و تألیف شدهاند، اما هر کدام از این آثار به یک یا چند قصه از شاهنامه پرداختهاند، ولی آنچه در شاهنامه نثر پیشروی مخاطبان قرار میگیرد خیلی کاملتر از آنهاست و به نوعی میتوانیم بگوییم که قصهها و اتفاقات اصلی شاهنامه در آن وجود دارد. این اثر هم شروع خوبی دارد و هم نکات سنجیده و قابل توجهی از کتاب عظیم شاهنامه فردوسی را روایت میکند.
در واقع این نکاتی که به آنها اشاره کردید وجه تمایز این اثر با دیگر آثار مشابهی است که از روی نسخه منظوم شاهنامه فردوسی منتشر شدهاند؟
بله، من خودم قائل به این مسئله هستم و گاهی به برخی از این آثار رجوع میکنم و میبینم که خیلی از شخصیتها و داستانهای شاهنامه فردوسی در آنها گنجانده نشده است.
این اثر چه محسنات دیگری دارد؟
واقعیت این است که توکل بیک برای تهیه و تألیف «شاهنامه نثر» یا همان «تاریخ دلگشا شمشیرخانی» زحمت زیادی کشیده و خیلی از آن داستانها را در اثرش آورده است و کتابش برای افرادی مانند ما که اهل تحقیق و پژوهش هستیم، خیلی بهدردبخور است. حتی من به دنبال این بودم که این کتاب به عنوان یکی از منابع درسی دانشجویان رشته ادبیات فارسی معرفی شود. برخی از دانشجویان به دلیل سخت و مشکل بودن کتاب شاهنامه فردوسی سعی میکنند واحد درسی آن را نگیرند و از آنجایی که این اثر یک نسخه به نثر برگردانده شده از شاهنامه فردوسی است، قابلیت آن را دارد که به عنوان یکی از کتب دانشگاهی رشته ادبیات فارسی مورد توجه قرار بگیرد. در واقع میتوانم بگویم که شاهنامه نثر سایه و بدیل منثور شاهنامه فردوسی بزرگ است.
پیشنهادتان را با مسئولان مرتبط در میان گذاشتهاید یا صرفاً به عنوان یک موضوع محفلی در بین دوستانتان مطرح کردهاید؟
در واقع من این پیشنهاد را در ذهن خودم داشتم، اما وقتی مسئله را با یکی استادها و محققان کشورمان در میان گذاشتم بعد از اینکه کتاب شاهنامه نثر را مطالعه کردند، خیلی استقبال کردند تا چنین اتفاقی بیفتد. الان هم این درخواست را از طریق روزنامه شما خطاب به مسئولان و مدیران حوزه ادبیات فارسی در دانشگاهها مطرح میکنم و امیدوارم که چنین اتفاقی بیفتد.
آیا مخاطب میتواند آن جذابیتی را که در شاهنامه فردوسی وجود دارد در این اثر هم ببیند؟
من گمان میکنم که این مسئله به صورت صددرصدی در شاهنامه نثر وجود دارد و اثری بسیار جذاب است و با توجه به اینکه لغات و کلماتش به نسبت شاهنامه فردوسی سادهسازی هم شده است، مخاطبان میتوانند از مطالعه آن لذت زیادی ببرند.