کد خبر: 1208557
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۴۰۲ - ۰۲:۲۰
خاطراتی از عملیات کربلای ۴ و ۵ در گفتگو با یک رزمنده دفاع مقدس
خروج سریع از منطقه عملیاتی موجب کاهش تلفات نیروی خودی شد تقریباً تمام پاییز سال ۶۵ را برای ورود به عملیات کربلای ۴ آموزش دیدیم. ما نیروی آبی- خاکی بودیم، اما آموزش‌های شنا را هم پشت سرگذاشتیم تا در صورت لزوم، به بچه‌های غواص کمک کنیم. آموزش در سرمای پاییزی بسیار سخت بود، ولی به هیچ وجه به سختی شب عملیات نمی‌رسید

جوان آنلاین: متن زیر خاطره رضا عبداللهی یکی از رزمندگان دفاع مقدس درباره روز‌های مابین عملیات کربلای ۴ و سپس شروع عملیات کربلای ۵ در ۱۹ دی ۱۳۶۵ است.


شباهت کربلا‌ها با والفجر ۸
تقریباً تمام پاییز سال ۶۵ را برای ورود به عملیات کربلای ۴ آموزش دیدیم. ما نیروی آبی- خاکی بودیم، اما آموزش‌های شنا را هم پشت سرگذاشتیم تا در صورت لزوم، به بچه‌های غواص کمک کنیم. آموزش در سرمای پاییزی بسیار سخت بود، ولی به هیچ وجه به سختی شب عملیات نمی‌رسید. خصوصاً آنکه من در عملیات والفجر ۸ حاضر بودم و دیدم که عبور غواص‌ها از اروند و سپس عبور قایق‌ها از این رودخانه وحشی با چه سختی‌هایی انجام می‌گیرد و تازه آن طرف ساحل دشمن نیز اصل درگیری شروع می‌شد.
کربلای ۴ و ۵ از جهات بسیاری به والفجر ۸ شباهت داشتند. عبور از آب و نیاز به نیرو‌های غواص و آبی- خاکی در هر سه این عملیات‌ها به چشم می‌خورد. اما نهایتاً والفجر ۸ و کربلای ۵ با پیروزی همراه شدند و کربلای ۴ با عدم‌الفتح رو‌به‌رو شد.

بمباران شدید عقبه خودی
در عملیات کربلای ۴ چند لشکر خط شکن بودند و ما که در لشکر سید الشهدا (ع) بودیم، به عنوان نیروی پشتیبان وارد عمل می‌شدیم. لشکر‌های امام حسین (ع)، هشت نجف، ۲۵ کربلا و... خط شکن بودند. آن‌ها همان شب اول به خط دشمن زدند و بعد که مشخص شد عملیات لو رفته است، فرماندهان تصمیم گرفتند آن را به سرعت تمام کنند، بنابراین ما تا مرحله سوار شدن به ایفا‌هایی که قرار بود گردان را به خط برسانند هم پیش رفتیم، اما در همین لحظات گفتند عملیات تمام شده است! در اولین لحظات خبر نداشتیم چه شده است، ولی بعد‌ها فهمیدیم به دلیل لو رفتن کربلای ۴، از ورود یگان‌های پشتیبان جلوگیری شده است. بعد از لغو عملیات، چون تجربه والفجر ۸ و بمباران عقبه خودی از سوی دشمن وجود داشت، فرماندهان از ما خواستند همان شب به سرعت چند کیلومتر عقب برویم و به سرعت خط را تخلیه کنیم. تا آنجا که می‌شد نیرو‌ها با ماشین‌ها و اگر هم وسیله‌ای نبود، پیاده به عقب رفتند. مثل والفجر ۸، بعثی‌ها همان شب خطوط ما را بمباران کردند. اگر تدبیر فرماندهان نبود، همان شب و در عقبه خودی، تلفات بسیار زیادی می‌دادیم.

روز‌های مابین دو عملیات
از روز چهارم دی تا نوزدهم همین ماه که عملیات کربلای ۴ شروع شد، حدود دو هفته زمان برد. در اولین روز‌ها هنوز مشخص نبود عملیات دیگری قرار است انجام گیرد، اما چند روز که گذشت و مرخصی‌ها لغو شد، فهمیدیم که انگار خبر‌هایی در راه است. کمی بعد فرماندهان گردان و گروهان به جلساتی رفتند و توجیه شدند. در این زمان دیگر مشخص شده بود که ایران می‌خواهد حرکتی بزند، اما کسی از حجم و گستردگی این حرکت خبر نداشت.
نهایتاً دو یا سه روز قبل از شروع عملیات کربلای ۵، دیگر همه فهمیدیم که قرار است عملیات دیگری در پیش داشته باشیم. مجدد به سمت شلمچه رفتیم و این بار هم لشکر ما موج بعدی بود، اما به محض شکستن خط دشمن از سوی لشکر‌هایی مثل فجر شیراز، ما به نونی شکل‌ها ورود کردیم و به عمق رفتیم. لشکر ۱۰ سیدالشهدا (ع) در کربلای ۵ کاری کرد کارستان و ضربه بسیار سختی به دشمن وارد آورد.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار