غرب سالهای متمادی است که محصولات فرهنگی خود را در قالب فیلم، سریال، تئاتر وکتاب به کشورهای دیگر میفرستد، البته در سالهای اخیر کشورهای دیگر از جمله جمهوری اسلامی نیز به اهمیت این کار پی بردهاند. حجتالاسلام محمد اسدیموحد، مدیرعامل مؤسسه فرهنگی و انتشاراتی الهدی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و همچنین رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی در چندین کشور آفریقایی و عربی از جمله تونس، زیمبابوه، تانزانیا و کنیا در گفتگو با «جوان» به موضوع دیپلماسی فرهنگی از طریق پخش فیلم و سریالهای ایرانی در خارج از کشور پرداخته است.
کارکرد دیپلماسی فرهنگی چیست؟
هر کشوری برای معرفی تمدن و فرهنگ خود به دیگر کشورها از ابزارهای مختلف فرهنگی استفاده میکند. پیش از این اغلب کشورهای اروپایی در دیپلماسی فرهنگی پیشرو بودند، اما اکنون چین، ترکیه، هند و اخیراً هم کرهجنوبی با معرفی کالاهای فرهنگی و هنری خود، بهخصوص در قالب فیلم و سریال، سعی در توسعه دیپلماسی فرهنگی خود دارند. قدرتی که فیلم و سریال برای معرفی فرهنگ و تمدن یک کشور در دیگر کشورها دارد با هیچ ابزار فرهنگی دیگری قابل مقایسه نیست.
شما سالها در کشورهای عربی و آفریقایی حضور داشتید، کدام کشور در آنها پیشتاز مسئله دیپلماسی فرهنگی بوده است؟
اغلب کشورهای غربی سالهاست که در آن کشورها فعالانه حضور دارند، اما فرانسه حضورش بیش از دیگران است، بهخصوص اینکه برخی از این کشورها فرانسویزبان هم هستند. پس از آن امریکا و انگلیس از طریق مراکز فرهنگی با آموزش زبان، برگزاری جلسات اکران فیلم، سخنرانیها و نمایشگاه فعالیت گستردهای دارند.
در این رقابت که کشورهای آسیایی هم به آن وارد شدهاند، وضعیت دیپلماسی فرهنگی ما چگونه است؟
وظیفه ما در دیپلماسی فرهنگی در عرصه بینالمللی، ارائه روایت صحیح و منصفانه از جمهوری اسلامی، دستاوردها و ظرفیتهای آن به معنای تام است. معرفی ظرفیتهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران و اینکه آن را با یک روایت صحیح ارائه دهیم. یکی از مشکلات ما این است که روایتهای مغرضانه از ایران در رسانههای معاند منتشر میشود که کاملاً ظالمانه و غیرصحیح است. برای نمونه، یکی از مواردی که روایتهای مغرضانه زیادی درباره آن وجود دارد، وضعیت زنان در ایران است. با وجود اینکه حضور زنان در عرصههای مختلف با دستاوردهای بزرگی همراه بوده، نگاه مغرضانهای باعث شده یک روایت عقبمانده و ضعیف از حضور زنان بیان شود. در دورهای که من در تونس بودم، گروهی از زنان را که اساتید دانشگاه بودند برای بازدید به ایران آوردم. آنها از دانشگاه الزهرا بازدید کردند و همگی از سطح پیشرفت زنان در ایران تعجب کردند. خانم «فاطمه بن محمود» از اندیشمندان تونسی، چهار مقاله در این باره نوشت و گفت تصورش از ایران و زنان ایرانی به کل تغییر کرده است و خانم «محجوب» از اساتید فلسفه تونس هم مطلب مشابهی را منتشر کرد. ما در خصوص جمهوری اسلامی باید روایت صحیح را منتشر کنیم.
در حوزه عمومی، استفاده از ابزاری مانند فیلم و سریال تا چه حد به کمک روایت صحیح از ایران در کشورهای عربی و آفریقایی آمده است؟
هر وقت ما توانستیم کار هنری فاخر در این عرصه ارائه دهیم، نتایج آن را دیدهایم. مثلاً سریال حضرت یوسف تا سال ۹۷ که آخرین سال حضور من در تونس بود، ۳۳ بار از شبکههای مختلف تلویزیونی این کشور پخش شد. مردم تونس به شدت سریال حضرت یوسف را دوست داشتند. زمانی آقای داود میرباقری به این کشور آمده بود، مردم تصور میکردند که وی کارگردان سریال حضرت یوسف است، دور او را گرفته بودند و میگفتند کارگردان «سیدنا یوسف» در بین ماست. زمانی هم که مرحوم سلحشور از دنیا رفته بود با درخواست جامعه سینمایی آن کشور، مراسم بزرگداشتی برای وی برپا کردیم که با استقبال خوبی روبهرو شد.
به نظرتان چرا فقط تکنمونههایی مثل یوسف پیامبر (ع) با استقبال بینالمللی مواجه میشود؟
باید از صداوسیما بخواهیم در سیاستهای تولید سریالش بازنگری کند. من تجربه حضور در ۱۰ تا ۱۵ کشور را دارم. صداوسیما باید در کنار مخاطب خارجی در تولیداتش به مخاطب بینالمللی هم توجه کند. در مرحله اول مخاطب بینالمللی مسلمان و غیرمسلمان مثل سریال اصحاب کهف یا ملک سلمان در مرحله بعد سریالهایی که مخاطب داخلی و مخاطب مسلمان خارجی دارد، مثل سریال حضرت یوسف یا فیلم سینمایی محمد رسولالله (ص) که با ملاحظاتی در تمام کشورهای اسلامی قابل پخش است. در مرحله آخر مخاطب داخلی و جوامع شیعی، مثل سریال امام علی (ع) یا مختارنامه که هر دو با وجود اینکه کارهای بینظیری هستند، صرفاً در جوامع شیعی خارج از کشور مخاطب دارند.
به غیر از تولیدات مذهبی و تاریخی، چه آثاری از ایران میتواند در کشورهای عربی و آفریقایی مخاطب داشته باشد؟
تجربه من میگوید کارهایی که به ارزشهای خانواده میپردازد با استقبال روبهرو میشود. در یکی از هفتههای فیلم ایرانی که در همان تونس داشتیم از یکی از شرکتکنندگان پرسیدم «چرا فیلم ایرانی نگاه میکنید؟» پاسخ داد: «چون لازم نیست در بین فیلم جلوی چشم فرزندم را بگیرم که صحنه غیراخلاقی نبیند!» وی ادامه داد: «در اینجا هفته فیلم فرانسه هم هست، ولی نمیتوانم بگذارم فرزندم فیلمهای فرانسوی دارای صحنههای غیراخلاقی را نگاه کند.» ما هرچه درباره تحکیم خانواده کار تولید کنیم، مخاطب خارجی هم خواهد داشت. البته امیدوارم بعضی از سریالهای شبکه نمایش خانگی ایران هیچ وقت به عربی دوبله نشود. این کارهایی که از روی سریالهای ترکی کپی کردهاند بر ضد اساس خانواده است.
تجربهای از انتقاد به آثار ایرانی هم داشتید؟
در فستیوال فیلم تونس، چند کار از ایران حضور داشتند، چند اثر ایرانی هم از آن سوی آب به این فستیوال آمده بود. در آنجا با اعتراض تونسیها مواجه شدم که این چه فیلمهای ضداخلاقی است که به نام ایران به نمایش درآمده است؟! متوجه شدم منظورشان فیلم «تاکسی» و یک فیلم دیگر است که در آن سوی مرزها، ولی به زبان فارسی ساخته شده بود. آنها سینمای ایران را برای خانوادهمحور بودنش دوست دارند.