کد خبر: 1115132
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۴۰۱ - ۲۱:۰۰
شهید حسن طهرانی‌مقدم مردی که با دست خالی واحد موشکی سپاه را راه‌اندازی کرد
مردان بزرگ کاشف انسان‌های بزرگ هستند. این از بختِ خوشِ زمانه ماست که بسیاری از این بزرگان در جبهه‌های نبرد به همدیگر رسیدند و کاشف هم شدند. بخش مهمی از پیشرفت‌های نظامی کشور در دفاع مقدس به همین اصل برمی‌گردد. نگاه همه متعالی و رو به بالا بود و همه خواهان رشد همدیگر بودند.
آرمان شریف

مردان بزرگ کاشف انسان‌های بزرگ هستند. این از بختِ خوشِ زمانه ماست که بسیاری از این بزرگان در جبهه‌های نبرد به همدیگر رسیدند و کاشف هم شدند. بخش مهمی از پیشرفت‌های نظامی کشور در دفاع مقدس به همین اصل برمی‌گردد. نگاه همه متعالی و رو به بالا بود و همه خواهان رشد همدیگر بودند. فرماندهان می‌خواستند نیروهایشان مثل خودشان بزرگ شوند و رشد کنند و بسیاری از استعداد‌های ناب به همین طریق کشف شدند.

شهید حسن طهرانی‌مقدم در همان اولین روز‌های تشکیل سپاه به عضویت این نهاد انقلابی درآمد و مدت کوتاهی پس از شروع جنگ خودش را به جبهه‌ها رساند. آن زمان جوانی ۲۰ ساله، کم تجربه ولی پر از امید و شور بود. وضعیت جبهه‌ها در ماه‌های اول جنگ چندان خوب نبود و همین کمبود امکانات بیش از هر چیزی ذهن حسنِ جوان را درگیر کرده بود. کمبود‌های نظامی و تسلیحاتی ایران را می‌دید و از توازن نابرابر تسلیحاتی کشور ناراحت بود. آن زمان سنگین‌ترین سلاحی که در اختیار سپاه بود، تعدادی خمپاره‌انداز، آرپی‌جی و تیربار بود، در حالی که ضد انقلاب در کردستان، به توپخانه مجهز بود.

کشف یک استعداد بزرگ!
شهید طهرانی‌مقدم در جبهه آبادان و در چند ماهی که این شهر در محاصره قرار داشت با خمپاره کار کرده و آشنایی خوبی در این زمینه پیدا کرده بود. به خاطر آشنایی قبلی‌اش با مین و خنثی‌سازی مین، دوست داشت به واحد تخریب برود ولی خودش هم نفهمید چگونه به سمت ادوات و خمپاره کشیده شد. دقت و حساسیت شهید طهرانی‌مقدم، نظر شهید حسن باقری را به خود جلب کرد. حسن باقری جوان بود و به جوان‌ها اعتماد زیادی داشت. شهید باقری که خودش از فرماندهان باهوش و مبتکر جبهه‌ها بود، فضای کار بیشتری به شهید طهرانی‌مقدم داد. شهید باقری آدم‌شناس قهاری بود و نیرو‌های کاربلد زیادی را کشف کرده بود. این بار هم شک نداشت که حسن طهرانی‌مقدم، یک فرمانده تمام عیار خواهد شد. مدت زیادی طول نکشید تا شهید طهرانی‌مقدم، جواب اعتماد حسن باقری را بدهد. خیلی زود، نبض دیده‌بانی، سرعت و خمپاره دستش آمد و با کمترین میزان خطا، دقیق‌ترین شلیک‌ها را داشت. اما حسن طهرانی‌مقدم به چند شلیک در روز راضی نبود و به فرمانده‌اش گفت تا وقتی که چندین شلیک در روز نداشته باشیم، نمی‌توانیم تأثیرش را در جبهه‌ها ببینیم. خمپاره‌ها باید هدفمند و با هم باشند و فرماندهی آتش داشته باشند. کمی بعدتر شهید طهرانی‌مقدم، نخستین فرمانده توپخانه سپاه و بنیانگذار واحد توپخانه در سپاه شد. سردار احمد حق‌طلب به خوبی نحوه راه‌اندازی این واحد توسط پدر موشکی ایران را توضیح می‌دهد: «بعد از فتح‌المبین این شهید بزرگوار، توپخانه سپاه را راه‌اندازی کرد. منظور اینکه یک جوانی ۱۹، ۲۰ ساله، اول سال ۱۳۶۰ به جبهه آمده و اول سال ۱۳۶۱ توپخانه سپاه را راه‌اندازی کرده؛ شهید حسن طهرانی‌مقدم بنیانگذار توپخانه سپاه است. یادم است ایشان رفته بودند از بین اسرای عراقی کمک می‌گرفتند، چون بعضی از اسرا به زور و تهدید به میدان جنگ آورده شده بودند. بعضی از اسرا هم عمدتاً مسلمان و از شیعیان علاقه‌مند به حضرت امام (ره) و انقلاب بودند. شهید طهرانی‌مقدم از بعضی از اسرا که چنین زمینه‌هایی داشتند استفاده کرده و آن‌ها را آنجا آورده بودند و به خودی‌ها آموزش می‌دادند. یعنی ایشان یک مجموعه پراکنده و نامنظم بدون تشکیلات و امکانات و سلاح کم را شروع به سازماندهی کردند.»
شروع یک کار مهم
برای شهید طهرانی‌مقدم این تازه اول راه بود. او اهداف بلند دیگری در سر داشت و افق دیدش بسیار وسیع بود. پس از پا گرفتن توپخانه، او مسئولیت این واحد را به شهید حسن شفیع‌زاده واگذار کرد و به یگان موشکی سپاه پاسداران رفت و مسئولیت این یگان را برعهده گرفت. به این نتیجه رسیده بود در این دو سال و اندی که سنگ بنای توپخانه را گذاشته و تلاش کرده تا توپخانه بتواند گوشه‌ای از بار جنگ را به دوش بکشد، نمی‌تواند نسبت به ادامه کارش بی‌تفاوت باشد. به همین خاطر این مدنظرش بود که اگر می‌خواهد مدتی که حضور ندارد، کار توپخانه لنگ نشود، هرطور شده نباید شفیع‌زاده از آن جدا شود. پس وقتی خیالش از بابت حضور شهید شفیع‌زاده راحت شد به یگان موشکی رفت. تشکیل واحد موشکی در دهه شصت نیز به این سادگی نبود. کار بسیار سختی بود. بعضی‌ها دو دل بودند و نمی‌دانستند که این ایده قابلیت اجرایی شدن دارد یا نه. انگار در تاریکی بودند و چیزی نمی‌دیدند. اما ایمان و انگیزه حسن طهرانی‌مقدم به این موضوع خیال بسیاری را راحت کرد. آن‌ها وقتی ثبات قدم فرمانده را می‌دیدند، ایمان می‌آوردند که این کار شدنی است. طهرانی‌مقدم همیشه نظرش بر این بود: «فقط آدم‌های ضعیف به اندازه امکانات‌شان کار می‌کنند!» شهید طهرانی‌مقدم وقتی از انجام کاری مطمئن نمی‌شد به سراغش نمی‌رفت. همان زمان همواره به اطرافیان و نیرو‌ها می‌گفت: «اون‌هایی که یاد گرفتن و حالا دارن موشک پرتاب می‌کنن از اون عالم که نیومدن. اهل این کره خاکی‌اند، این بچه‌هایی که من توی جنگ دیدم، اگه بهشون فرصت داده بشه خیلی از غیر ممکن‌ها رو ممکن می‌کنن. من به همشون ایمان دارم.» این فرمانده همواره این نکته را به همکاران و نیروهایش گوشزد می‌کرد که «کشور‌های جهان اسلام باید قابلیت تولید موشک پیدا کنند...» برای همین ایده‌اش را در سه نکته خلاصه کرد: «۱- در فضای بسته مثل یک کارگاه کوچک هم می‌شود کار کرد. احتیاج به کارخانه نداریم و فناوری ساخت نباید پیچیده باشد. ۲- در زیر پله و با وسایل آشپزخانه هم می‌توان سوخت درست کرد. ۳- باید هزینه ساخت موشک را پایین بیاوریم.»

مهندسی معکوس روی موشک‌ها
دکتر محمد جعفری از همرزمان شهید شروع به کار واحد موشکی را چنین بازگو می‌کند: «وقتی اولین سری موشک‌هایی را که از خارج خریدیم و وارد کردیم شهید طهرانی مقدم کندوکاو کردند تا بلکه از طریقه ساخت موشک و راه‌اندازی و توسعه صنعت موشک آگاهی پیدا کنند. همچنان که آقای محسن رفیق دوست که آن زمان وزیر سپاه بود هم نقل کرده شهید عزیزمان از آقای محسن رضایی خواهش کردند اجازه دهند که یک فروند از موشک‌ها را باز و آنالیز کنند تا به اصطلاح ببینند که چی‌به‌چی است. در آن زمان تهیه موشک کار خیلی سختی بود. از طریق بعضی از کشور‌ها هم که تهیه می‌کردیم خیلی راحت نبود تا اجازه داده شود مهندسی معکوس صورت بگیرد. بنابر این اینکه یکی از موشک‌هایی که به دشمن شلیک می‌شد مورد مطالعه قرار بگیرد اقدام قابل توجه و مهمی بود؛ لذا شهید مقدم وارد این عرصه شد.»
با تلاش‌های شبانه‌روزی شهید طهرانی‌مقدم، برخلاف انتظار دشمنان، ایران خیلی زودتر از آنچه که دیگر کشور‌ها فکر می‌کردند، صاحب توان موشکی شد. شهید طهرانی‌مقدم با دست خالی و با تکیه بر توان و دانش نیرو‌های خودی، یکی از بزرگ‌ترین دستاورد‌های نظامی کشور را رقم زد.
۲۱ اسفندماه ۱۳۶۳ اولین موشک ایران به کرکوک شلیک شد. دومین موشک هم در بامداد ۲۳ اسفند ۱۳۶۴ به بانک ۱۸ طبقه رافدین بغداد اصابت کرد و موشک بعدی در باشگاه افسران ارتش عراق در بغداد فرود آمد و حدود ۲۰۰ نفر از فرماندهان عراقی را به هلاکت رساند. پس از قدرت‌نمایی موشکی ایران، صدام به نتیجه رسید که اگر بخواهد جنگ موشکی و جنگ شهر‌ها را ادامه دهد، ایران چیز‌هایی دارد که ممکن است رو کند. این مسئله در توقف جنگ شهر‌ها و کوتاه آمدن عراق خیلی نقش داشت. پس از صدور فرمان تاریخی امام (ره) مبنی بر تشکیل نیرو‌های سه گانه سپاه پاسداران، شهید مقدم در سال ۱۳۶۴ به سمت فرماندهی موشکی نیروی هوایی سپاه منصوب شد. در دوران دفاع مقدس شهید طهرانی‌مقدم با وجود تمام کمبود‌ها در زمینه موشکی خستگی‌ناپذیر کار می‌کرد.

لقبش پدر موشکی ایران شد
البته فعالیت‌ها به گونه‌ای نبود که فقط معطوف به بحث موشکی باشد. برایش فرقی نمی‌کرد در کجای سلسله مراتب سازمانی باشد. در عملیات مرصاد که آخر جنگ بود، مثل روز‌های اول جنگ دوباره شد خمپاره‌انداز. حسن طهرانی‌مقدم در هر جبهه‌ای با عشق، اخلاص و اعتقاد حاضر می‌شد و اولویت نخستش، تأمین امنیت و افزایش قدرت نظامی کشور بود. به خانواده‌اش هم گفته بود «روی قبرم بنویسید این‌جا مدفن کسی است که می‌خواست اسرائیل را نابود کند.»
شهید طهرانی‌مقدم پس از دفاع مقدس به عنوان جانشین سردار علی زاهدی در نیروی هوا فضای سپاه پاسداران منصوب شد و کمی بعد به عنوان مشاور فرمانده کل سپاه در امور موشکی و رئیس سازمان خودکفایی سپاه انتخاب شد. این شهید والامقام تقریباً ۲۵ سال از عمر خود را در ایجاد و توسعه این بخش از توان دفاعی قرار داد و به عنوان پدر موشکی ایران لقب گرفت. سردار حسن طهرانی‌مقدم تا روز آخر عمر به عنوان مسئول این سازمان در ایجاد یک توان علمی و دانشی پایه و زیر بنایی مشغول کار‌های علمی و تحقیقاتی بود و در روز شهادتش (۲۱ آبان ۱۳۹۰) در پادگان امیرالمومنین (ع) شهرستان ملارد در حالی که برای آزمایش موشکی، آماده می‌شد، بر اثر انفجار زاغه مهمات، به یاران شهیدش (احمد کاظمی، حسن شفیع‌زاده، حسن غازی، غلامرضا یزدانی، علیرضا ناهیدی، مصطفی تقی‌خواه و ...) پیوست.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار