یازدهمین برد برای اسکوچیچ و ایران محقق نشد. کره جنوبی، نه سوریه بود و نه عراق و امارات. تیم ملی به صخره سخت کره جنوبی خورد. یک نیمه بد بود و وقتی به خودش آمد سون دروازه بیرانوند را گشوده بود.
ایران مغرور از سه برد قبلی با همان تفکرات مقابل کره جنوبی صفآرایی کرد و در نهایت در ورزشگاه آزادی به تساوی یک- یک رضایت داد. ایران خیلی زود توپ و میدان را به مهمان خود واگذار کرد و در نبود بازیگردان در میانه زمین، این منطقه حساس را به کره جنوبی داد.
نکته قابل تأمل اینکه ضعف احمد نوراللهی و سعید عزتاللهی در میانه میدان را همه دیدند، اما اسکوچیچ ندید و بهرغم حضور بازیکنان مؤثرتری، چون سامان قدوس، مهدی ترابی و مهدی قایدی حاضر به تعویض این دو بازیکن کماثر نشد تا دو امتیاز حساس را از دست بدهیم. دو امتیازی که اگر بنا باشد روند تیم ملی به همین صورت ادامه پیدا کند حتماً در بازیهای آینده حسرت از دست رفتن آن را خواهیم خورد. تساوی مقابل کرهجنوبی در حالی رقم خورد که گویا اسکوچیچ سرمست از ۱۰ پیروزی قبلی هنوز در رؤیاپردازی بسر میبرد و فکر میکند کار تمام شده است.
اتکا به یک سیستم لو رفته برای حریفان و اصرار بیجهت و سؤالبرانگیز بر ادامه آن از سوی کادر فنی، کار تیم ملی را به این نقطه رسانده که باید با ترس و لرز مقابل حریفان صفآرایی کند. خیلی راحت میتوان گفت که اگر دو شوت عزتاللهی و طارمی که هیچ ارتباطی با کارهای تاکتیکی و از قبل تمرین شده نداشت به جای تیر دروازه به تور مینشست الان اینگونه نمیگفتیم، اما قبل از بازی با کره جنوبی و بعد از نمایش ضعیف تیم ملی در امارات گفتیم کرهجنوبی، امارات نیست که از فرصتهایش استفاده نکند. نوشتیم که کره جنوبی حریفی نیست که اگر میانه میدان را تقدیمش کردیم از آن استفاده نکند. راستی باید از همانها که دو ضربه طارمی و عزتاللهی را علم کردهاند، پرسید که اگر موقعیت دقیقه ۹۳ کره گل میشد، آنوقت چه میگفتید.
سهشنبه شب کرهایها هر بار اراده کردند از دفاع ایران رد شدند و هر بار توپ پشت سر مدافعان ریختند خطرناک شدند و مهمتر از اینها میانه میدان را در کمکاری و منفعل بودن احمد نوراللهی و سعید عزتاللهی کاملاً از آن خود کرده بودند. اینکه چرا سرمربی تیم ملی به تاکتیک لو رفتهاش اصرار دارد و تعویض به موقع انجام نمیدهد سؤالی است که ذهن منتقدان و علاقهمندان به تیم ملی را به خود مشغول کرده است. تیم عقب میافتد، اما اسکوچیچ دفاع تعویض میکند و نورافکنی را به میدان میفرستد که در بازی با امارات وقتی بیرون آمد تیم راه افتاد!
این تعویض عجیب در حالی رخ داد که ایران به حرکت رو به جلو و توپرسانی به مهاجمانش نیاز داشت. سهشنبه شب بارها دیده شد که سردار آزمون و مهدی طارمی با حضور در پشت محوطه جریمه خودی، خودشان برای یکدیگر توپرسانی میکردند، اما اسکوچیچ بعد از دریافت گل، نورافکن را جایگزین قلیزاده کرد تا با دریافت کارت زرد دوم بازی بعدی را از دست بدهد و مقابل کره هم از ترس اخراج محتاط بازی کند. در حالی که حضور سامان قدوس یا مهدی ترابی که تمایل تهاجمی و قابلیت حمل توپ بیشتری را دارند در همان دقایق میتوانست گرهگشا باشد و فرصتهای بیشتری برای مهاجمان ایران ایجاد کند. اسکوچیچ در نهایت هم مثل همیشه دست به تعویضهای دقیقه نودی و کماثر زد، تعویضهایی که باز هم جانب احتیاط در آنها حفظ شده بود. به میدان آمدن سرلک با خصوصیات دفاعی به جای احمد نوراللهی ناآماده و حضور مهدی قایدی به جای سردار آزمون که عملاً در دقیقه ۹۰ بازی کاری از دستش برنمیآمد.
ایران دو امتیاز حساس را از دست داد و در پایان بازی چهارم با ۱۰ امتیاز صدرنشین گروه A باقی ماند، اما فراموش نکنیم که تیم ملی در دیدارهای آینده مقابل لبنان و سوریه مهمان است، دو حریفی که شباهت کاملی به امارات دارند و البته حالا با آنالیز دقیقتر تیم ایران میتوانند دردسرسازتر و حتی خطرناکتر از امارات هم باشند. اسکوچیچ یک ماه فرصت دارد تا تیمش را به لحاظ تاکتیکی و روحی و روانی آماده این دو بازی دشوار کند. لبنان و سوریه با علم به قدرت و فرصتطلبی مهاجمان ایران حتماً برنامههای خاصی برای طارمی و آزمون خواهند داشت. بنابراین محکم کردن کمربند خط میانی با استفاده از بازیکنان مؤثرتر و باانگیزهتر و برطرف کردن نقاط ضعف خط دفاع باید در دستور کار سرمربی تیم ملی قرار بگیرد.
بازی مقابل کره جنوبی زنگ خطر را به صدا درآورد. صدایی که اگر سرمربی تیم ملی باز هم آن را نشنیده باشد، آن وقت باید منتظر روزهای سخت باشیم.