کد خبر: 974096
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۸ - ۰۷:۴۲
تأملی در فلسفه و اهمیت پیاده‌روی اربعین
حرکت «فرار به سوی خدا» در حج در واقع آغازی بر حرکت جوهری است که ادامه آن اتصال به ولایت الهی و جریان امامت ائمه معصوم است. با همین نگاه باید مراسم اربعین را که هدفش اعلام «وابستگی، حمایت و یاری» از امام (ع) است، در ادامه حرکت جوهری استکمالی دانست
محمدحسن صادق‌پور
سرویس اندیشه جوان آنلاین: حدود یک دهه است که شور بی‌نظیری در عالم پیچیده است. هر سال چله عزاداری اباعبدالله‌الحسین (ع) موسم وصال عاشقانی می‌شود که از سراسر جهان به اشتیاق لبیک‌گویی به حضرت دوست، گرد هم می‌آیند. این شور، اما در دل خود جنسی از معرفت و شعور را دارد که پشتوانه فکری و فلسفی این گردهمایی عظیم را مهیا می‌کند. اگر با عینک فلسفه کاربردی به این واقعه اجتماعی بنگریم، اساس و ضرورت تفکر اربعین چنان در ذهن قابل تأیید و تثبیت است که هیچ لومه لائمی نمی‌تواند دلدادگان را از آن منصرف سازد. پیشتر در صفحه اندیشه به بخشی از فلسفه این رخداد پرداخته شد و اکنون بخشی دیگر از آن را از نظر می‌گذرانیم.

اربعین، نمونه حرکت مع‌الخلق الی الحق

به طور کلی تفکر شیعه در عصر جدید و دوران پساانقلاب اسلامی، از منابعی معرفتی سرچشمه می‌گیرد که شاید امام خمینی (ره) به عنوان رهبر نهضت اسلامی شایسته‌ترین فرد برای توصیف این منابع باشند. حضرت امام (ره) در ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ ﭘﺮﺳﺶ حسنین هیکل ﻛﻪ ﭼﻪ اﻧﺪﻳﺸﻪ‌ﻫﺎ و اﻧﺪﻳﺸﻤﻨﺪاﻧی ﺑﺮ ﺷﻤﺎ تأﺛﻴﺮﮔﺬار ﺑﻮده‌اﻧﺪ، ﻣی‌ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: «در ﻓﻠﺴفه ﻣﻼﺻﺪرا، در اﺧﺒﺎر اﺻﻮل ﻛﺎﻓی و در ﻓﻘﻪ ﺟﻮاﻫﺮ.»

در بعد فلسفه، حرکت انقلاب اسلامی بیش از هر چیز، به فلسفه ملاصدرا و حکمت متعالیه وابستگی نظری دارد. امام خمینی (ره) که خود فیلسوفی حاذق هستند، با بهره‌گیری از این حکمت و کاربست آن در بعد اجتماعی، حرکت عظیمی را شکل دادند. به قول آیت‌الله جوادی‌آملی «امام خمینی (ره)، قهرمان اسفار اربعه ملاصدرا است». رهبر معظم انقلاب هم فرمودند: «امام خمینی چکیده و زبده ملاصدرا است.»

فلسفه ملاصدرا سیر تعالی انسان را طی چهار سفر (اسفار اربعه) به تصویر می‌کشد. اسفاری که صدراپژوهان در تحقق نسبیت آن با اندیشه امام (ره)، انقلاب اسلامی را آغازی بر سفر چهارم آن (سفر مع‌الخلق الی‌الحق) می‌دانند. تأسیس نظام جمهوری اسلامی توسط امام خمینی اوج اسفار است، زیرا عارف در سفر چهارم چاره‌ای ندارد که در کنار خلق باشد و به منظور تکمیل اسفار اربعه به هدایت و راهنمایی آنان بپردازد.

سفر اربعین را نیز می‌توان همچون سفر حج، در امتداد فلسفه حرکت دانست که در اطواری چهارگانه توسط ملاصدرا شرح داده شده است. عارف و مؤمن در این سفر نه به تنهایی بلکه «مع الخلق» آهنگ «الی الحق» می‌کند و به سوی مأمن امن الهی و خانه‌ای می‌گریزد که به اذن خداوند، نامش بر بلندای آن به اهتزاز درآمده است: «فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فِیهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ» که این آیه از سوره نور به اعتراف تفاسیر و نیز زیارت جامعه کبیره منقول از ناحیه امام هادی (ع)، مصداق اتم این خانه‌ها، حرم ائمه معصومین علیهم‌السلام است که در سفر اربعین به عنوان مقصد برگزیده شده است.

بازگردیم به عبارت‌های دکتر شریعتی پیرامون حقیقت حج: «حج، یعنی آهنگ؛ مقصد یعنی حرکت نیز هم و همه چیز با کندن از خودت، از زندگیت و از همه علقه‌هایت آغاز می‌شود... حج نفی سکون است. چیزی که هدفش خودش است. حج یعنی: جاری شو!» این حرکت و هجرتی که شریعتی از آن به عنوان فلسفه اصلی حج یاد می‌کند، اما از چه جنسی است. آیا حرکتی عرضی است که صرفاً به معنی انتقال جسم آدمی از یک موضع به مکانی دیگر و سپس بازگشت به آن مکان را دارد یا حقیقتی فراتر در این حرکت نهفته که ماهیت آن را به حرکتی «جوهری» تبدیل می‌کند؟
حرکت جوهری در فلسفه – به اختصار- این معناست که انسان با انجام عملی، در واقع حقیقت و جوهره خود را بسازد تا آن حد که شکل‌گیری حقیقت انسان بر اساس آن جوهره تکامل یابد و آدمی با همان حقیقت‌های مکتسبه در طول حرکت جوهری، در عرصه دیگر محشور می‌شود.»

ﺣﺮﻛﺖ ﺟﻮﻫﺮی در ﺣﻜﻤﺖ ﻣﺘﻌﺎﻟﻴﻪ ﻧﻘشی پررﻧگ دارد و از اﺑﺘﻜﺎرات ﻣﻼﺻﺪرا ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﻣی‌رود. شاید ریشه‌های اﻳﻦ موضوع را بتوان در آیات و روایات نیز جست‌وجو کرد. آﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻗﺮآن ﻣیفرماید: «ﺧﺪاوﻧﺪ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻫﻴﭻ ﻗﻮﻣی را ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻧمی‌دﻫﺪ ﻣﮕﺮ آﻧﺎن ﻛﻪ آﻧﭽﻪ در ﺧﻮدﺷﺎن اﺳﺖ ﺗﻐﻴﻴﺮ دهند.» (رعد/۱۱) در واقع تأکیدی بر این موضوع است که ایجاد تغییر در یک جامعه و تحول آن، نه حرکتی عرضی و مادی بلکه نوعی سلوک و تکامل درونی و تغییرات فردی در اعضای جامعه است. از این رو انقلاب اسلامی که در آن جهشی به سوی تکامل در مسیر الی‌الله از سوی مردم رخ داد و به اقرار تمامی صاحب‌نظران انقلاب‌شناسی، هدف این حرکت مردم فراتر از تغییرات مادی و عرض بود، تکاملی در راستای حرکت جوهری به حساب می‌آید.

با همین نگرش به پدیده‌های مهم اجتماعی درون دینی مانند حج و اربعین بنگریم. خداوند در آیه ۵۰ سوره ذاریات می‌فرماید: ففروا الی‌الله؛ پس به سوی خداوند فرار کنید. در این آیه جهت و سمت و سوی فرار مشخص شده است. به این معنا که انسان می‌بایست در نهایت به سوی خدا فرار کند. این فرار زمانی رخ خواهد داد که انسان معرفت کاملی از خداوند و الله به دست آورده باشد و در این صورت است که می‌بیند خداوند همه هستی را پر کرده و جایی را خالی نگذاشته است و اینکه همه هستی مظاهر و شئونات الهی و بازتاب اسما و صفات خداوندی هستند. پس چنین عارفی تنها الله را ملجأ و معاذ خود می‌یابد که باید به آن پناه برد و از او یاری خواهد و تحت ولایت و نصرت او باشد. در این آیه بیان نشده است که از چه چیزی باید فرار کرد و تنها جهت فرار مشخص شده است. این بدان معناست که از هر چیزی که غیر الله باید فرار کرد. چنین فراری است که آدمی را در جایگاه کمالی قرار می‌دهد و به انسان این امکان را می‌بخشد تا خود را به جایی برساند که طبیعت او را به اجبار خواهد رساند. به عبارت دیگر، هر فرد باید در مسیر طبیعی و حرکت جوهری به سمت خداوند برود.

حج و اربعین، نماد‌هایی از فرار الی‌الله

برخی اعمال دینی از نظر تجلی و تأثیر در این گریزش و گرایش به سوی خداوند خود را بیشتر و بهتر نشان می‌دهد. از جمله این اعمال می‌توان به حج و مراسم اربعین اشاره کرد. هدف از مراسمی، چون حج، رهایی از تعلقات دنیوی و بلکه هرگونه تعلقات و دستیابی به پاکی و طهارت در قلب و روح و روان است که در آن جز خدا نیست. این همان حرکت جوهری است که طی آن انسان نه تنها با قدم‌های خود، بلکه با نفس خود یک قدم در وادی امن الهی و به سوی معرفت الی‌الله پا پیش می‌گذارد و از همین رو می‌توان حج را نمادی از گریزش به سوی خداوند دانست. بر همین اساس امام باقر (ع) درباره آیه شریفه «ففروا الی‌الله انی لکم منه نذیر مبین» فرموده است: منظور از فرار به سوی خدا آن است که آهنگ حج کنید.

همچنین امام باقر (ع) در فلسفه حج روایت مهمی را ایراد فرموده‌اند: «انما امر الناس ان یاتوا هذه الاحجار فیطوفوا بها ثم یاتونا فیخبرونا بولایتهم و یعرضوا علینا نصرهم» یعنی مردم مأمور شده‌اند بیایند دور این سنگ‌ها طواف کنند سپس نزد ما بیایند و اعلام وابستگی و حمایت و یاری نمایند. این روایت نشان می‌دهد حرکت «فرار به سوی خدا» در حج در واقع آغازی بر حرکت جوهری است که ادامه آن اتصال به ولایت الهی و جریان امامت ائمه معصوم است. با همین نگاه باید مراسم اربعین را که هدفش اعلام «وابستگی، حمایت و یاری» از امام (ع) است، در ادامه حرکت جوهری استکمالی دانست که از حج و فرار به سوی خداوند آغاز شده و با رسیدن به معرفت به لزوم یاری و حمایت از ائمه اطهار ادامه می‌یابد.

مقدمه تمدن‌سازی و ساختارسازی شیعیان

قیام اربعین نه تنها از بعد فلسفه فردی و فلسفه نمادین مبتنی بر روایات حائز اهمیت است بلکه در سال‌های اخیر پتانسیل غیرقابل انکار خود را در زمینه حرکت به سوی تمدن‌سازی شیعی نشان داده است. این حرکت پر برکت، هم در بعد سخت‌افزاری و هم در بعد نرم‌افزاری (مؤلفه‌های نوین سبک زندگی که شاید در هیچ فرهنگی نظیر آن یافت نشود) قابل رصد و پیگیری است.

در بعد سخت‌افزاری، تجمع اربعین و پیام سیاسی نهفته در آن که در واقع امتداد پیام قیام اباعبدالله الحسین (ع) مبنی بر مقابله با استکبار و هیهات از ذلت گفتن است (انی لااری الموت الا السعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما) در واقع با این شعار مستحکم خود و به پشتوانه تجمع عظیم حسین باوران و حسین یاوران، قدرت و پیوستی غیرقابل انکار در جهان تشیع شکل می‌دهد که از مهم‌ترین عناصر زمینه‌ساز و بستر‌ساز تمدن اسلامی است. در واقع این حرکت عظیم و فراملتی دقیقاً گمشده‌ای بود که برای ساختارسازی مبتنی بر ایدئولوژی که خواستار شکل‌دهی به یک تمدن اسلامی فرامرزی است، به آن نیاز داشتیم و حسین بن علی (ع) این بار نیز دست امت اسلام را در دست خود نهاد و آنان را به سان کشتی نجاتی به این گمشده رساند.

ساز و کار مردمی و طبیعی حماسه زیارت اربعین، چنان محبت و الفتی را میان امت پدید می‌آورد که می‌توان به سان الگویی برای حیات بشری با افتخار به معرض نمایش گذاشته شود. این ساختار عجیب و مبتنی بر «اقتصاد برکت محور» در واقع مقدمه‌ای برای تمدن بزرگ اسلامی است و از حیث اقتصادشناسی و جامعه‌شناسی بی‌گمان بایستی مورد مطالعات فراوان قرار گیرد. این حمله ظرفیت دارد نظام و ساختار خود را بر استیلای فعلی تمدن غرب تحمیل و پایه‌هایی جدید از ساختار‌های تمدنی را بنیانگذاری کند. طبیعی است که جریان سلطه که پس پرده لیبرال دموکراسی دست به جنایت و تکاثر زده و خواهان تمرکز قدرت در دست خود هستند، میل دارند ایدئولوژی خودشان را «آخرین روایت ممکن و پایان جهان» بدانند و رغبتی به وجود ساختاری جایگزین برای لیبرالیسم ندارند که برای مردم خوشایندتر باشد.

تنها کافیست از نگاه استکبار به پدیده اربعین بنگریم، حدود ۳۰ میلیون نفر که در یک بازه زمانی گرد هم جمع شده و با ندای هیهات من الذله، منتظر امر امام زمانشان (عج) برای قیام هستند. فرمانی از سوی امامی که آن را «قاصم شوکة المعتدین و هادم ابنیة الشرک و النفاق» یعنی شکننده استکبار سرکشان و نابودگر بنیان‌های شرک و نفاق می‌دانند. هراس و سانسور چنین پدیده هولناکی برای جهان استکبار طبیعی به نظر نمی‌رسد؛ و از سوی دیگر آیا حمایت انقلاب اسلامی ایران به عنوان پرچمدار مبارزه با استکبار و ندادهنده احیای تمدن اسلامی، از چنین حرکت استکبارستیزانه و بسترساز تمدن اسلامی طبیعی نیست؟

در بعد نرم‌افزاری و ارائه سبک و سلوک زندگی مبتنی بر اسلام نیز جلوات قابل مشاهده در زیارت اربعین خاصه در سال‌های اخیر بی‌نظیر و قابل الگوگیری است. به عنوان نمونه یک آیه از قرآن را که بیانگر سبک زندگی ایثارگرانه مؤمنان است، از سوره حشر بازخوانی می‌کنیم: وَ الَّذینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإیمانَ مِنْ قَبْلِهِمْ یحِبُّونَ مَنْ هاجَرَ إِلَیهِمْ وَ لا یجِدُونَ فی‏ صُدُورِهِمْ حاجَةً مِمَّا أُوتُوا وَ یؤْثِرُونَ‏ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ وَ مَنْ یوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ و [نیز بر انصار که پیش از مهاجران در مدینه جاى گرفتند]است که کسانى را که به سوى آنان هجرت کرده‌‏اند، دوست دارند و در سینه‌هاى خود نیاز و چشمداشتى به آنچه به مهاجران داده شده نمى‏‌یابند و آنان را بر خود ترجیح مى‏‌دهند، گرچه خودشان را نیاز شدیدى [به مال و متاع]باشد؛ و کسانى را که از بخل و حرصشان بازداشته‌‏اند [بر همه موانع و مشکلات دنیا و آخرت‏]پیروزند. پیاده‌روی اربعین حسینی، برشی از زمان است که گویی جدا از روزمرگی دنیای فعلی می‌توان این ویژگی‌ها را در آن به وضوح مشاهده کرد؛ زائران بی‌چشمداشتی به شوق زیارت امامشان قدم در وادی می‌گذارند و میزبانان اربعین، هر یک به اندازه وُسع خود سعی دارند از داشته‌های مادی‌شان بگذرند و نثار دیگران کنند و در اوج آن مردم عراق هستند که با ایثار خویش از مدت‌ها قبل سفره کرامتشان را برای زوار اباعبدالله (ع) می‌گسترانند و صحنه‌ای پر شور و احساسی را در عالم رقم می‌زنند. بنابراین مقطع پیاده‌روی اربعین تجسم حقیقی ایثار و فداکاری و نمود بارز تمدن‌سازی در وجه ایجابی است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر