سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين:چند سالی است که رسانه ملی در ماههای محرم و صفر با سریال مختارنامه عجین شده است؛ موضوعی که در فضای مجازی و برخی نوشتهها هم بعضاً طعنهآمیز بوده است. البته این ماجرا با یک توییت کوتاه در فضای مجازی به طنز شروع شد و پس از آن طنزهای مختلفی به شکل انتقادی درباره پخش مکرر مختارنامه از تلویزیون دست به دست شد، اما در نگاهی اجمالی به بازپخشهای سالانه این مجموعه تاریخی چند نکته قابل طرح است؛ اول اینکه مختارنامه به قدری خوشساخت و حرفهای تولید شده که هنوز پس از گذشت چند سال برای مخاطب ملالآور و خستهکننده نیست. خصوصاً دیالوگهایش که از همان پخش ابتدایی زبانزد خاص و عام در فضای مجازی و حقیقی بود. اینچنین مشخصهای یعنی تازگی و تأثیرگذاری با وجود بازپخش مکرر را در مورد مجموعه یوسف پیامبر ساخته مرحوم سلحشور هم شاهد بودیم. قدرت و جذابیتی که اولی از عبرتهای تاریخی و دومی از دل قرآن برخاسته است.
جدا از این همانطور که شاهنامهخوانی هر سال در خانوادههای سنتی برپا میشد و هنوز هم با وجود گذشت سالهای زیاد تازگی دارد، در حوزه تاریخ و عبرتهای آن نیز مختارنامه اثر ممتازی محسوب میشود. حقایق تاریخی که به دلیل عدم مطالعه تاریخ و عبرت نگرفتن از آنها هر بار به شکلی در جامعه ظهور و بروز میکنند به طوری که در سالهای اخیر با برخی مصادیق آن در کشورمان دست و پنجه نرم کردیم.
میرباقری این مجموعه بزرگ تاریخی را از سال ۸۲ شروع کرد و از آن زمان تا کنون مختارنامه گاهی به مقیاسی برای سنجش عبرتهای تاریخی تبدیل شده است؛ عبرتهایی که امیدواریم همه ما در هر موقعیت و جایگاه هیچ وقت از جلوی چشمانمان محو نشوند و از یاد نبریم تا خودمان عبرت تاریخی آیندگان نشویم. مختارنامه از آن دست سریالهای ارزشمند و تأثیرگذاری است که صریح و بدون پردهپوشی به همه ما میگوید باید مطیع امر فرمانده باشیم و به او اعتماد کنیم تا دشمن بر ما غالب و مسلط نگردد.
اما از دیگر برکات این مجموعه، برد و پوشش فرهنگی آن است که به خصوص در طول راهپیمایی اربعین از سوی همکیشان عراقی میتوان به آن پی برد. مختارنامه با برد فرهنگی خود در زمینهسازی اتحاد مردم دو ملت نقش خوبی داشته است. مختار فردی عرب در بلاد عراق بود و همه اتفاقات آن زمان هم در شهرهای مهم این کشور رخ داده بود، اما مختارنامه را فردی ایرانی ساخت که در کنار مردم عربزبان، ایرانیان را هم در قیام و مبارزه با ظالمان کربلا به خوبی نشان داده است. بازیگران این سریال در همان سالهای پخش بارها به کربلا دعوت شدند و در خاطراتشان به علاقه شدید مردم عراق به این سریال و بازیگرانش اشاره کردند که جالبترین آن مربوط به رضا رویگری، بازیگر کیسان بنی عمره است. او که در سریال نماینده ایرانیان و منتقد موضوع تفرقهافکنانه عرب و عجم کردن است به خوبی نمادهای ملی ایرانیان را در مختارنامه به نمایش گذاشته است.
پس نتیجه میگیریم برخی تکرارها با محتوای عمیق تاریخی که به زیبایی ارائه شدهاند نه تنها کسالت بار نیستند، بلکه حتی هر بار با بازپخش خود مخاطب را به وجد میآورند و جذابیت دارند. در این میان گلهای که از مسئولان صداوسیما داریم آن است که چرا وقفهای ۱۰ ساله برای تولیدات کارگردانان توانایی مانند میرباقری و مرحوم سلحشور ایجاد شد. آنها که برد کاریشان فیلمهای هالیوود را به محاق برده است و بر کسی هم پوشیده نیست چرا باید با فاصلههای سنگین آثارشان ساخته شود مانند سریال حضرت موسی که پس از مرحوم سلحشور کار ساخت آن به عهده جمال شورجه افتاده است و سالهاست انتظار ساخت این مجموعه قرآنی عبرتآموز را داریم؛ هر چند برای چنین تولیداتی بودجه و هزینه بالایی نیاز است، اما وقتی تأثیرات بلند مدت فرهنگی اینگونه تولیدات را در سطح ملی و فراملی رصد میکنیم متوجه میشویم که هزینه کردن در این امور بسیار لازم و ضروری است که نباید از کنار آن ساده عبور کرد.