سرویس بین الملل جوان آنلاین: بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی که در دشمنی با محور مقاومت، دست کمی از اسلاف خود نداشته و حتی در مواقعی با جنایاتی که مکمرتکب شده است، روی مقامات سابق صهیونیستی را سفید کرده است، این روزها در موقعیت سختی قرار گرفته است که باید بهای سنگینی برای آن بپردازد. در حالی که رگیم صهیونیستی با عملیات به گروههای مقاومت در لبنان، عراق و سوریه سعی میکند نشان دهد دکه همچنان قدرت اول منطقه است، اما این تجاوزگریها نتیجه عکس داده و نه تنها امننیت اسرائیل را تضمین نکرده بلکه بیشتر به تضعیف جایگاه اسرائیل در منطقه منجر شده و فضایی آکنده از وحشت را در سرزمینهای اشغالی به راه انداخته است.
واضح است که اسرائیل در طی ۷۰ سال گذشته تا این اندازه از سوی مقاومت تحت فشار نبوده است و الآن از لحاظ امنیتی از شش ضلع مقاومت «ایران، سوریه، لبنان، عراق، یمن و غزه» در منگنه قرار گرفته است و نتانیاهو درصدد است با عملیات ایذایی به گروههای تحت حمایت ایران، این فضای امنیتی را از بین ببرد. به رغم ادعای مقامات تل آویو برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه، اما به لطف پیروزیهای ارتش سوریه در برابر تروریستها، ایران تا بیخ گوش مرزهای فلسطین اشغالی نفوذ کرده و تهدید امنیتی اسرائیل بیش از پیش افزایش یافته است. نتانیاهو هر تهدیدی در خاورمیانه را از جانب ایران می¬داند و به نوعی به بیماری ایران هراسی مبتلا شده و نفوذ فزاینده ایران به کابوسی برایش تبدیل شده است. الان بازوهای منطقهای ایران در بالاترین سطح قدرت قرار دارند و میتوانند نابودی اسرائیل را رقم بزنند.
اسرائیلیها بر این باورند که حزب الله نسبت به جنگ ۳۳ روزه ۲۰۰۶ قدرتمندتر شده و باتوجه به تجارب نظامی که در میدان سوریه کسب کرده، آمادگی بیشتری برای جنگ طولانی در برابر صهیونیستها دارد و همه اینها در زمانی انجام شده که نتانیاهو سکان هدایت تل آویو را در دست داشته است. این درحالی است که رژیم صهیونیستی هم به لحاظ نظامی و شکستهای پی در پی از گروههای فلسطینی در نوار غزه، ضعیفتر از آن است که بتواند یک جنگ دیگر با مقاومت اسلامی را تحمل کند.
سامانه پر هزینه گنبد آهنین هم که مقامات تل آویو روی آن مانور می¬دهند در برابر حملات فلسطینیها ناکارآمد بوده و در صورت جنگ فراگیر در برابر حزب الله، توانایی دفاع از امنیت شهرک نشینان را نخواهد داشت. بنابراین، جامعه اسرائیلی بیش از این تحمل شکستهای منطقهای در برابر ایران و نواب آنرا ندارد و جامعه صهیونیستی نیاز به پوست اندازی سیاسی دارد و به رهبرانی نیازمند است که به جای تنش زایی با ایران، بر تامین امنیت این رژیم متمرکز شوند تا شهروندان صهیونیستی بدون دغدغه و نگرانی از حملات حزب الله و حماس در آرامش زندگی کنند، اما نتانیاهو نتوانسته این خواسته صهیونیستها را برآورده کند و با سیاستهای نسنجیده، آرامش صهیونیستها را بهم ریخته است. نتانیاهو حتی نتوانست احزاب راستگرا در کابینه را متحد کند و مقامات تل آویو، یکی پس از دیگری از کابینه ائتلافی خارج شدند تا کار برای نتانیاهو بیش از پیش سخت شود.
شکست سیاست در برابر حزب الله
مهمترین وظیفهای که نتانیاهو از ابتدا برای خود طراحی کرده بود، مقابله با توان نظامی حزب الله بود و به همین خاطر با درگیر کردن حزب الله در بحران سوریه، سعی داشت تا توان مقاومت را تحلیل برده و مهمترین تهدیدی امنیتی خود را از بین ببرد، اما میدان سوریه بزرگترین آزمونی برای حزب الله بود تا توانایی خود را محک بزند و از این امتحان سربلند بیرون آمد. نتانیاهو بارها مدعی شده که با پیروزی ارتش سوریه برابر تکفیریها و بازگشت نیروهای حزب الله به لبنان، حلقه امنیتی اسرائیل، تنگتر خواهد شد و تل آویو باید بخشی از توان خود را برای مقابله با این تهدیدات صرف کند. بنابراین، در آستانه آزادی استان ادلب که آخرین دژ تروریستها به شمار میرود، رویای صهیونیستها و غرب برای سرنگونی بشار اسد، رئیس جمهور سوریه بر باد خواهد رفت؛ لذا نتانیاهو با عملیات علیه ارتش سوریه تلاش دارد تا در عملیات آزادسازی ادلب وقفه ایجاد کرده و با خرید زمان، نسخه جدیدی را با همدستی رژیمهای عربی برای محور مقاومت بپیچد.
روابط با اعراب در هالهای از ابهام
یکی از موفقیتهای نسبی نتانیاهو شاید سیاست عادی سازی روابط با رژیمهای ارتجاع عرب بود که در سالهای اخیر علنی شده است تا با تشکیل ائتلاف منطقه ای، دشمن مشترکی به نام ایران را به حاشیه برانند، اما موفقیت این سناریو هم در هالهای از ابهام قرار گرفته است. زیرا نتانیاهو و سعودیها تا دو ماه پیش بر این باور بودند که با حضور دونالد ترامپ در کاخ سفید می¬ توانند ایران را تحت فشار قرار داده و تهدیدات از جانب این کشور را به حداقل کاهش دهند، اما سرنگونی پهپاد پیشرفته آمریکایی در حریم هوایی ایران، همه محاسبات نتانیاهو و رژیمخهای سازشکار عربی را به هم ریخت و با ناتوانی ترامپ از پاسخ متقابل به تهران، جبهه عبری–عربی به این ارزیابی رسیدند که از ترامپ آبی برای آنها گرم نخواهد شد؛ لذا نتانیاهو از ترس رویارویی مستقیم با ایران، سناریوی حمله به گروههای تحت حمایت ایران را در دستور کار قرار داد که این اقدام هم تهدیدات امنیتی در سرزمینهای اشغالی را تشدید کرد و سبب شد تا صهیونیستها از ترس واکنشهای مقاومت، در ترس و وحشت زندگی کنند. نتانیاهو از عملیات علیه لبنان، تنها به دنبال کسب دستاوردی درعرصه امنیتی بود تا بتواند در عرصه انتخابات از آن استفاده کند و امور آنچنان که وی پیش بینی کرده بود، پیش نرفت و اکنون در وضعیت اسفناکی قرار دارد.
از سوی دیگر، نتانیاهو و همسرش اکنون با پروندههای فساد مالی درگیر هستند و نتانیاهو تلاش کرده تا خود را از این منجلاب نجات دهد، اما اتهامات او اثبات شده و این مسئله افکار عمومی صهیونیستی را علیه نتانیاهو برانگیخته است. نتانیاهو سال گذشته تلاش کرد با پیروزی احزاب راستگرا در انتخابات پارلمانی و تشکیل کابینه منسجم و مطیع، برای خود مصونیت قضایی ایجاد کند تا از اتهامات فساد که دامنگیر خود و خانواده اش شده، رهایی یابد، اما کابینه ائتلافی او به دلیل شکافهای گسترده تنها چندد هفته دوام آورد و از هم فروپاشید و نتانیاهو در این هدف نیز ناکام ماند.
شکستهای پی در پی برابر فلسطینیها
انتقاد احزاب اسرائیلی از شکستهای پی در پی نتانیاهو در برابر گروههای فلسطینی در نوار غزه، افکار عمومی را علیه نتانیاهو شورانده است و اعتراضاتی که در ماههای اخیر علیه نتانیاهو به راه افتاده، حکایت از این دارد که دیگر دوره سیاست بازی نتانیاهو به سر آمده است و سیاستهای او در یک دهه گذشته اشتباه از آب درآمده است. نتانیاهو که شعارش تضعیف محور مقاومت بود نه تنها این شعار محقق نشده بلکه مقاومت اکنون در بالاترین سطح توان نظامی قرار دارد و صهیونیستها هم بر این باور رسیده اند و به این خاطر است که با هشدارهای سید حسن نصرالله، صهیونیستها خانههای خود را تخلیه کرده و به پناهگاهها پناه میبرند.
رویای نتانیاهو این بود که با جذب یهودیان از سراسر جهان و یکجانشین کردن آنها در سرزمین موعودشان، دولت کاملا یهودی تشکیل دهد، ولی به دلیل جنگهای متعدد با گروههای فلسطینی در غزه، مهاجرت معکوس از اسرائیل شروع شد و صدها هزار نفر برای حفظ جان خود از اسرائیل مهاجرت کردند. ناکامی نتانیاهو در مقابل مقاومت، بین صهیونیستها و او جدایی انداخته و به کاهش نسبی آرای حزب لیکود در انتخابات پارلمانی منجر شده است.
پایان ۱۱ سال سیاست ورزی اشتباه
یکی از علل به عهده گرفتن مسئولیت حملات به درون خاک سوریه و رسانهای کردن آن توسط نتانیاهو و نیز و بسط دادن آن به عراق، در راستای بزرگنمایی مساله امنیت نزد افکار عمومی اسرائیل و جلب آرای بیشتر صهیونیستها است. اما ارتش سوریه در آستانه ازادسازی کامل مناطق اشغالی از دست تروریستها است و پیروزی دمشق و ایران در این جنگ، میزان محبوبیت نتانیاهو را کاهش خواهد داد. نتانیاهو به دلیل شکست در برابر گروههای فلسطین در حالت ضعف قرار گرفته و عملیات اخیر علیه مقرهای محور مقاومت برای خروج از زیر بار انتقادها بود که آنهم موفقیتی در پی نداشت. بر اساس نظرسنجیها میزان اعتماد مردمی به نتانیاهو و حزب لیکود روز به روز در حال کاهش است و ائتلاف آویگدور لیبرمن و بنی گانتس از شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات کنست برخوردار است و بنابراین نتانیاهو تحت فشارهای سیاسی قرار گرفته و به باور ناظران، احتمال شکست او در انتخابات دو هفته آینده بیشتر است.
نتانیاهو بزرگترین بازنده تقابل با محور مقاومت است، زیرا او قصد داشت از حملات اخیر خود به لبنان و سوریه برای کسب رأی در انتخابات آینده استفاده کند، اما عملیاتی که حزب الله علیه نیروهای نظامی صهیونیستی انجام داد، نتانیاهو را در وضعیت تلخی قرار داده است که بازی دو سر باخت برای او به شمار میرود. اگر به درگیری نظامی با حزب الله روی بیاورد که قبل از انتخابات به شکست وی منجر خواهد شد و اگر هم سکوت اختیار کند این گزینه نیز پیامدهایی منفی برای وی در انتخابات آینده خواهد داشت.
نتانیاهو در قمار امنیتی و سیاسی قاعده بازی را به محور مقاومت باخته است و اسرائیل را گرفتار آتشی کرده که جانشینان او در تل آویو هم در کوتاه مدت نمیتوانند شعلههای آنرا خاموش کنند. بنابراین، همه این اتفاقات باعث شده تا احزاب راستگرای سنتی که زمانی در کابینه نتانیاهو بودند، به خاطر سیاست بازیهای اشتباه، به شدت از او انتقاد کنند. اینک صهیونیستها می ¬دانند که بهای ماجراجوییهای نتانیاهو را میپردازند و نمیخواهند با رأی مجدد به نتانیاهو، قربانی سیاستهای نسنجیده او شده و امنیت خود را به خطر بیندازند.