فريدون حسن
پايان اين فصل رقابتهاي فوتبال اروپا براي برخي از لژيونرهاي ايران، پايان فصلي نه چندان موفق و حتي ضعيف بود. بازيكناني كه نتوانستهاند آنگونه كه بايد و شايد خود را همگام و همپاي فوتبال باشگاهي در قاره سبز پيش ببرند.
البته اين مسئله تنها مختص لژيونرهاي اروپايي فوتبال ايران نميشود و هستند بازيكناني كه با حضور در كشورهاي حاشيه خليجفارس و ليگهاي آنها عملاً فرصتسوزي كردند و تنها پول به جيب زدند.
اروپاييهاي ضعيف
حضور چهرههايي چون اشكان دژاگه، رضا قوچاننژاد و سردار آزمون در جمع لژيونرهايي كه عملكردي ضعيف داشتهاند بسيار جالب توجه است چراكه اين سه ستاره مليپوش فوتبال ايران كه اميد زيادي به درخشش آنها در جامجهاني داريم در فصلهاي قبلي از جمله چهرههاي موفق تيمهاي خود محسوب ميشدند اما در اين فصل از رقابتهاي اروپايي با افتي فاحش روبهرو شدند. سردار آزمون گلزن اول تيم ملي فوتبال كشورمان در روبينكازان مدتها گل نزد و تنها در اواخر فصل بود كه كمي به اوضاع خود در اين تيم روسي سر و سامان داد. سردار كه نقش مؤثري در صعود تيم ملي به جامجهاني با گلزنيهايش داشت حالا چشم به درخشش در روسيه 2018 دارد.
رضا قوچاننژاد در هيرنفين هلند هم وضعيتي شبيه سردار داشت. گلزن موفق فصل قبل تيم هلندي اين فصل را بسيار ضعيف آغاز كرد و هر چند با گلزني در نيم فصل دوم تبديل به همان مهاجم زهردار شد، اما با اين حال نسبت به فصل قبل با افتي فاحش روبهرو بود. نكته جالب توجه در خصوص قوچاننژاد اينكه تولد فرزندش نقش مؤثري در بهبود روحيه و بازگشت او به دوران اوج داشت.
از اين دو ستاره كه بگذريم به كاپيتان تيم ملي ميرسيم. اشكان دژاگه كه پس از مدتها مصدوميت و دوري از ميادين به ناتينگهام فارست انگلستان پيوست و فصلي كاملاً آرام را روي نيمكت سپري كرد، آنچه به نظر ميرسد اين است كه كمكم بايد خود را آماده خداحافظي با دژاگه كنيم. سعيد عزتاللهي و رامين رضاييان هم دو چهرهاي بودند كه فصل را ضعيف تمام كردند، اولي كه بعد از يك دور چرخش در اروپا به آمكار و روسيه بازگشت و اواخر سال 96 هم راهي ايران شد و دومي هم پس از آن انتقال پر سر و صدا همراه با طارمي به تركيه به اوستنده بلژيك رفت، اما آنجا هم كاري از پيش نبرد.
آسياييهاي ناكام
اما اينجا و در آسيا نيز بودند چهرههايي كه بهرغم سر و صدا و جار و جنجالهاي زياد نتوانستند آنطور كه بايد و شايد در تركيب تيمهاي عربي كشورهاي حاشيه خليجفارس حرفي براي گفتن داشته باشند. مهدي طارمي را بايد نفر اول اين جمع ناميد؛ بازيكني كه پرسپوليس بابت انتقال و بازگشت خودسرانهاش در جريان پروژه ريزهاسپور تاواني سنگين پرداخت كرد. طارمي سرانجام اواسط فصل لژيونر شد آنهم در الغرافه قطر و هر چند گلهاي خوبي را براي اين تيم به ثمر رساند، اما بابت از دست دادن موقعيتهاي صددرصد قطريها را درست مثل هواداران پرسپوليس كم آزار نداد.
مرتضي پورعليگنجي هم در السد قطر روزهاي چندان خوبي را سپري نميكند. پورعليگنجي هم نتوانست آن هافبك كوبنده و پرصلابت فصلهاي قبل باشد و افت فاحشي داشت. در خصوص سروش رفيعي هم كه چيز زيادي نبايد گفت. الخور قطر تنهايي جايي است براي اينكه سروش رفيعي به قول خودش پول پارو كند و آيندهاش را تضمين و تأمين كند.