به گزارش خبرنگار ما، شامگاه سهشنبه 24 مردادماه امسال بود كه مأموران پليس از حادثه اسيدپاشي در يكي از خيابانهاي غربي تهران حوالي شهرك راه آهن با خبر و راهي محل شدند. بررسيهاي مأموران پليس در محل حادثه نشان داد لحظاتي قبل مرد نقابدار موتورسواري به صورت زن 72 سالهاي مايع اسيدي پاشيده و به سرعت از محل گريخته است. همچنين مشخص شد زن سالخورده پس از حادثه براي درمان به بيمارستان شهيد مطهري منتقل شده است. مأموران پليس در بررسيهاي بعدي دريافتند اين زن كه بلقيس نام دارد در اين حادثه 12درصد دچار سوختگي شده است.
زن مصدوم در توضيح ماجرا گفت: ساعتي قبل در راه برگشت از مطب پزشكم بودم كه ناگهان در تاريكي شب مرد نقابداري از پشت سطل زبالهاي بيرون آمد و مايع اسيدي به صورت و بدنم پاشيد. در حالي كه فريادهايم به آسمان بلند شده بود مرد نقابدار سوار موتورسيكلتي شد و از محل گريخت. پس از طرح اين شكايت تيمي از كارآگاهان پليس آگاهي به دستور قاضي محسن مديرروستا، بازپرس شعبه ششم دادسراي امور جنايي تهران براي شناسايي عامل اسيدپاشي وارد عمل شدند. در حالي كه خانواده بلقيس به مستأجر قبلي مادرش در اين حادثه مشكوك بودند مأموران به رد پاي عروس خانواده به نام شهين در اين حادثه رسيدند. بررسيها نشان داد زن جوان مدتي است با مادر شوهرش اختلاف دارد به طوريكه چندين بار به صورت ناشناس براي او پيامكهاي تهديد آميز ارسال كرده است. از سوي ديگر كارآگاهان متوجه ارتباط پنهاني عروس جوان با مرد ميوه فروشي شدند. در چنين شرايطي مأموران زن جوان و مرد ميوهفروش را به عنوان مظنونان حادثه بازداشت كردند.
مرد ميوه فروش در نخستين بازجوييها به ارتباط پنهاني با زن جوان اعتراف كرد، اما اسيدپاشي به صورت زن سالخورده را انكار كرد. وي گفت: دو سال قبل اين زن براي خريد ميوه به مغازه من آمد و با هم آشنا شديم. او مدعي بود وضعيت مالي بدي دارد و من به او سبزي ميدادم و او هم خشك ميكرد و ميفروخت. متهم در تحقيقات بعدي وقتي با دلايل و مدارك روبهرو شد ناچار لب به اعتراف گشود.
وي گفت: شهين هميشه از خساستهاي شوهرش به من گله ميكرد تا اينكه از من خواست براي او پاپوش درست كنم. مدتي قبل در تاريكي شب به مغازه كفش فروشي شوهر شهين رفتم و مقداري مواد مخدر آنجا جاسازي كردم و بعد هم موضوع را به مأموران پليس خبر دادم كه او را بازداشت و به زندان انداختند. پس از اين شهين گفت: قصد دارد از مادر شوهرش هم انتقام بگيرد. او از من خواست روي بدن مادر شوهرش مايع اسيدي بپاشم اما من قبول نكردم. زن جوان آنقدر اصرار كرد كه قبول كردم. آن شب شهين به من گفته بود كه مادر شوهرش به مطب پزشك رفته است و زمان بازگشت او را به من اطلاع داده بود. مقداري وايتكس و مايع تميز كننده خريدم و در نزديكي خانه زن سالخورده كمين كردم و وقتي بلقيس به من نزديكي شد كلاه كاسكت را روي سرم گذاشتم و مايع اسيدي را روي او پاشيدم و به سرعت با موتور سيكلت از محل گريختم.
در حالي كه مرد ميوه فروش به حادثه اسيدپاشي با همدستي عروس خانواده اعتراف كرد، اما شهين مدعي شد اصلاً دستوري درباره اسيدپاشي صادر نكرده است. دو متهم براي تحقيقات بيشتر به دستور قاضي مدير روستا در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند.