کد خبر: 875146
تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۲۲:۰۰
مردي كه پس از 18 سال وعده دروغين ازدواج به دختر مورد علاقه‌اش او را به قتل رسانده و جسدش را مثله كرده بود، روز گذشته محاكمه شد.
مردي كه پس از 18 سال وعده دروغين ازدواج به دختر مورد علاقه‌اش او را به قتل رسانده و جسدش را مثله كرده بود، روز گذشته محاكمه شد. 
به گزارش خبرنگار ما، نوزدهم بهمن‌ماه سال94 بود كه كارگران شهرداري، مأموران كلانتري 125 يوسف‌آباد را از دست و پاي بريده در يكي از سطل‌هاي زباله باخبر كردند. بررسي‌هاي اوليه نشان داد كه اعضاي مثله شده متعلق به زني جوان است. بعد از انتقال اعضاي مثله شده به پزشكي قانوني معلوم شد كه اعضاي خانواده‌اي گم شدن دختر 35 ساله‌شان را به پليس خبر داده‌اند. پدر سهيلا گفت: دخترم روز گذشته با مردي به نام ايرج قرار داشت. وقتي سراغ سهيلا را از ايرج گرفتم، گفت كه از او خبر ندارد. اين مرد بعد از حضور در پزشكي قانوني تأييد كرد كه بقاياي كشف شده جسد متعلق به دخترش است. با كشف هويت جسد در اولين گام، ايرج به عنوان مظنون بازداشت شد. مرد 43 ساله در تحقيقات به قتل اعتراف كرد و گفت: 18‌سال قبل مسافر كش بودم كه سهيلا را در خيابان وليعصر ديدم. او را به عنوان مسافر سوار كردم و ارتباط‌مان آغاز شد. بعد از آن بود كه به او وعده ازدواج دادم و خانواده‌اش هم از اين رابطه با خبر بودند.

متهم در توضيح حادثه گفت: روز حادثه قرار شد به كله‌پزي برويم. صبح آن روز سوار ماشين شديم و بعد از خوردن صبحانه براي بازديد از يك آپارتمان به پرند رفتيم. سهيلا آن روز مثل هميشه نبود و به خاطر فردي كه به خواستگاري‌اش آمده بود با خانواده‌اش مشكل پيدا كرده‌بود به همين دليل شروع به گلايه كرد كه چرا به خواستگاري‌اش نمي‌روم. او به حالت قهر لوازمش را برداشت و رفت. به دنبالش رفتم و از او خواهش كردم سوار ماشين شود. با اصرارم سوار ماشين شد و دوباره بينمان جر و بحث پيش آمد. او تا آن روز فحاشي نكرده بود و مي‌دانست به مادرم خيلي علاقه دارم و او خط قرمز من است، اما نمي‌دانم چرا به مادرم فحاشي كرد. با حرف‌هايش عصباني شدم و يك دستم را روي دهانش گذاشتم و دست ديگرم را روي گلويش فشار دادم تا ديگر فحاشي نكند. كمتر از يك‌دقيقه هم نشد كه ناگهان كبود شد و از نفس افتاد. جسد را به ويلايي در شهرستان ايوانكي بردم و بعد از مثله كردن در دو نايلون گذاشتم و به تهران برگشتم. سپس هر دو نايلون را داخل سطل آشغالي در خيابان يوسف آباد انداختم. 

به دنبال اعترافات تكان دهنده متهم، پليس تلاش خود را براي يافتن ديگر بقاياي جسد آغاز كرد، اما اين تلاش‌ها ناكام ماند. بنابراين پس از بازسازي صحنه جرم و صدور كيفرخواست پرونده تكميل و به شعبه دوم دادگاه كيفري يك استان تهران فرستاده شد. روز گذشته پرونده روي ميز هيئت قضايي به رياست قاضي زالي و مستشار اسلامي قرار گرفت. ابتداي جلسه بعد از قرائت كيفرخواست اولياي دم درخواست قصاص كردند سپس متهم در جايگاه حاضر شد و با شرح دوباره ماجرا را شرح داد. متهم در خصوص بقاياي نيم تنه جسد كه هنوز كشف نشده بود، گفت: باور كنيد روز حادثه بعد مثله كردن جسد آنها را در دو نايلون گذاشتم و هر دو را در يك سطل زباله انداختم.  متهم در آخرين دفاعش گفت: كارم آنقدر زشت بوده است كه هيچ دفاعي ندارم و براي مرگ آماده‌ام. در زندان قصد خودكشي داشتم، اما با كمك يكي از دوستانم و وكيلم از اين كار منصرف شدم، ولي خودم را مرده فرض مي‌كنم، چون از روزي كه دستگير ‌شده‌ام خانواده‌ام مرا طرد كرده‌اند.

حتي امروز هم در دادگاه حاضر نشده‌اند. البته به آنها حق مي‌دهم و از اينكه مرا در جمع خود نمي‌پذيرند چون كاري كه كردم در خور شخصيت آنها نبود. در پايان هيئت قضايي وارد شور شد. 
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار