حكايت كارتنخوابهاي كلانشهر تهران و به خصوص محله هرندي ديگر خيلي جدي شده است. آنطور كه رئيس سازمان بهزيستي كشور اعلام كرده، 450 زن كارتن خواب متجاهر از سطح شهر تهران جمعآوري شدهاند؛ كارتنخوابهايي كه به گفته انوشيروران محسني بندپي بیش از نيمي از آنها شهرستانياند. مطابق آمار ديگري هم كه چندي پيش از سوي مديركل كميته امداد استان تهران منتشر شده بود، 70 درصد از كارتنخوابهاي تهران شهرستاني هستند. آمار قابل توجه كارتنخوابهاي شهرستاني به جز آنكه نشانهاي از يك آسيب اجتماعي جدي است بيانگر بيتوجهي به بندهاي مهمي از سياستهاي كلي جمعيت است كه به بازتوزيع جمعيت پرداخته است.
آسيب اجتماعي كارتنخوابي و زنان كارتنخواب همانند بسياري ديگر از آسيبهاي اجتماعي معلول علتهاي متعددي است كه براي رفع آن بايد به مجموعه اين علتها و به خصوص علل زمينهساز چنين آسيبهايي توجه داشت. جمع آوري كارتنخوابها و انتقال آنان به كمپ، راهكاري كوتاه مدت براي مواجهه با اين چالش اجتماعي است كه هم اكنون از سوي نهادهاي ذيربط پيگيري ميشود. يكي از اين سازمانها بهزيستي است كه هم اكنون وارد حوزه جمعآوري زنان كارتنخواب شده است.
طرحي 4 ماهه براي زنان كارتنخواب به گفته رئيس اين سازمان، در حال حاضر زنان كارتنخواب جمعآوري شده در كمپ شفق نگهداري ميشوند، پس از يك ماه و البته پس از انجام اقدامات سمزدايي و مشاوره بههنگام توسط تيم مددكاري، شهرداري تهران، مركزي تحت عنوان مركز بهاران را براي حرفهآموزي، مهارتپذيري و تقويت رويكرد اجتماعمدارانه اين افراد به مدت سه ماه تشکیل داده تا احتمال بازگشت افراد به كارتنخوابي كاهش يابد. با وجود چنين اقداماتي اگرچه در كوتاهمدت ميتوانند اثرگذار باشند اما راهكار علاج بلندمدت چنين چالشهايي توجه به زيرساختها و جلوگيري از پديده مهاجرت است؛ موضوعي كه به شكلي جدي در چند بند از سياستهاي كلي جمعيت ابلاغ شده از سوي مقام معظم رهبري ديده شده و بر آن تأكيد شده است اما اين بخش از سياستهاي كلي جمعيت نيز مانند ديگر بخشهاي آن مغفول مانده است. اين در حالي است كه بندهاي 9 تا 11 از سياستهاي چهارده بندي جمعيت به موضوع بازتوزيع جمعيت، حفظ و جذب جمعيت روستايي و مديريت مهاجرت اختصاص دارد.
تراکم جمعیت و ظرفیت زیستی متناسب نیست در بند نهم اين سياستها آمده بازتوزيع فضايي و جغرافيايي جمعيت، متناسب با ظرفيت زيستي با تأكيد بر تأمين آب با هدف توزيع متعادل و كاهش فشار جمعيتي به عنوان يكي از اصول و سياستگذاريها به منظور مواجهه با بحران رشد جمعيت در كشور مورد توجه قرار گرفته است. بر اين اساس است كه اگر به نقشه تراكم جمعیتی در نقاط مختلف كشور نگاهي بيندازيم متوجه خواهيم شد، هيچ تناسبي ميان تراكم جمعيت و ظرفيت زيستي مناطق مختلف كشور وجود ندارد. به همين خاطر هم كلانشهرهايي مانند تهران تنها با چالشهاي اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي مواجه نيستند بلكه چالش منابعي مانند آب نيز هر از چند گاه خود را به شكلي جدي نشان ميدهد. همچنين در بند دهم سياستهاي كلي جمعيت نيز بر حفظ و جذب جمعيّت در روستاها و مناطق مرزي و كم تراكم و ايجاد مراكز جديد جمعيتي به ويژه در جزاير و سواحل خليج فارس و درياي عمان از طريق توسعه شبكههاي زيربنايي، حمايت و تشويق سرمايهگذاري و ايجاد فضاي كسب و كار با درآمد كافي تأكيد شده است. اين درست همان بندي است كه ميتوان به روشني ارتباط آن را با وضعيت كنوني جامعه و درصد بالاي سهم شهرستانيها در آسيبهاي اجتماعي مانند كارتنخوابي درك كرد. بر اين اساس از آنجايي كه زيرساختهاي لازم براي اشتغال پايدار در شهرستانها و به خصوص مناطق روستايي وجود ندارد، خيل عظيمي از جوانان شهرستاني به اميد زندگي بهتر و يافتن شغل مناسب راهي كلانشهرها ميشوند در حالي كه كلانشهرهايي مانند تهران نيز خود با آسيبهاي اجتماعي متعددي دست و پنجه نرم ميكنند. از همين روست كه مهاجران شهرستاني يا ناگزير از روي آوردن به مشاغل كاذبي همچون دستفروشي هستند يا در دام آسيبهاي اجتماعي همچون شبكههاي تكديگري يا اعتياد و كارتنخوابي گرفتار ميشوند. بر همين اساس هم در بند يازدهم سياستهاي كلي جمعيت بر مسئله مديريت مهاجرت به داخل و خارج هماهنگ با سياستهاي كلي جمعيت با تدوين و اجراي سازوكارهاي مناسب تأكيد شده است؛ امري كه اگر كمي جديتر به آن پرداخته ميشد امروز شاهد چالشي همچون كارتنخوابي يا تكديگري در شهرهاي بزرگ نبوديم.
بازگرداندن كارتنخوابهاي شهرستاني هم اكنون كارتنخوابي و اعتياد به يك معضل جدي تبديل شده و آرامش و امنيت كلانشهرها را بر هم زده است.
به گفته بندپي، بهزيستي با هماهنگي دادستاني كل كشور نسبت به بازگشت زنان كارتنخوابي كه شهرستاني بودنشان محرز شده اقدامات لازم را انجام ميدهد، لذا در اين خصوص طبق هماهنگي با سازمان بهزيستي شهرستان مورد نظر و با شرط انجام اقدامات به همين شيوه كه در پايتخت در حال انجام است، افراد بازگردانده ميشوند. با اين وجود آيا با ادامه همين روند و بيتدبيري براي اصلاح زيرساختها ميتوان اميد داشت اين كارتنخوابها دوباره از خيابانهاي پايتخت سر درنياورند؟