
گاهی تناقض در رفتارها و گفتارها ذهن را چنان آشفته میکند که آدم در میماند چه فکری باید بکند. جوانان غیور، مصم و بااراده کشتی در تحریم زندگی نمیکنند. آنها را از صبح تا شب باد میزنند و بهترین امکانات از جمله عدسپلوی معروف را در اختیارشان قرار میدهند! در حالی که مربیان فوتبال و بازیکنان میلیونی و میلیاردی آن از صبح تا شب در مطبوعات و رسانه ملی!! تاخت و تاز میکنند و یقه همدیگر را میگیرند و برای زدن حتی یک گل به نیجریه، باید از حالا دست به دعا شویم، کشتیگیران نجیب غیرتمند ما تحت مدیریت عالی رسول خادم و در سکوتی مظلومانه از جان مایه میگذارند و با حداقل امکانات تمرینات سنگین و مشقتباری را از سر میگذرانند و در مسابقات جهانی چنین مقتدرانه بر سکوی نخست میایستند.
آیا با وجود جوانانی چنین قانع، صبور، نجیب و غیور دستیابی به قلل افتخار در همه زمینههای ورزشی، هنری، سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی امری ناممکن است؟ آیا مسئولین ما به هنگام تصمیمگیریهای گاه غافلگیرکننده و حرفهایی که گاه بوی تسلیم و واماندگی میدهد لحظهای به این نسل ساکت، اما قوی و قابل اتکا میاندیشند؟ آیا با چنین جوانانی، واژه تسلیم در کشور ما صرفشدنی است؟ پیروزی قاطع و غرورآفرین تیم کشتی ایران سوای آن که پیام بسیار روشنی را برای دنیای استکبار دارد که این ملت با اتکا به خدا و در سختترین شرایط هم قادر به فتح قلل دستنیافتنی است، پیام روشنتری برای مسئولین و کارگزاران خودی دارد که به هنگام تصمیمگیری یا مذاکرات چشم به این نسل بدوزید، نه به آدمهای عافیتطلب و فزونخواهی که هنری جز نق زدن و سیاهنمایی ندارند.
سرفراز باد جوانان غیور و برومند ایرانی در تمامی عرصهها و میدانها.