کد خبر: 207369
تاریخ انتشار: ۰۴ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۳:۱۲
جامعه جهانی اکنون تروریسم را در هر شکل و هدفی از بنیاد ضد انسانی، ضد حقوق بشر و ضد اصول اخلاقی و پاکدامنی می پندارند و شایسته جلوگیری، پیگرد، دادرسی و مجازات می دانند. در حقیقت آن را با آدم کشی غیر سیاسی یکی فرض می کنند و تفاوتی میان آنها قائل نیست، بلکه ترور را بدتر از آدم کشی و مستحق مجازاتی سخت تر می شمارند. تروریسم را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
1- تروریسمی که در آن منظور کشتن و به قتل رساندن است نابودی کورکورانه دشمن ، حتی زنان و بچه ها، هدف این ترور است. کشته در برابر کشته بدون دنبال کردن هدفی خاص. 2- تروریسمی که از نیمه دوم قرن بیستم به شیوه های شبه نظامی ـ چریکی و در شکل مسلط جنبش های آزادیخواهانه اعمال شده و همچنان ادامه دارد ؛ مثلا : مبارزات استقلال طلبانه چچن ها که در آن گروه های سیاسی به دنبال احقاق حقوق خود یا دریافت مطالبات هستند. 3 - تروریسم جهانی که با واقعه یازده سپتامبر به اوج خود رسید، دارای مشخصات آنارشیستی قیامی ناتوان است؛ زیرا علیه دشمنی است که با اعمال هدفمندی که منطق واقع بینانه ای را دنبال کند به هیچوجه مغلوب شدنی نیست. تنها عمل ممکن، وارد کردن ضربه روانی و ایجاد نگرانی در مردم و دولتها است. از نقطه نظر تکنیکی، ضعف و حساسیت شدیدی که جوامع پیچیده ما نسبت به تخریب دارند، موقعیت مطلوبی برای فلج کردن موقت فعالیت های روزمره به وجود می آورد که می تواند با کمترین هزینه ای خسارات عظیمی به بار آورد. تروریسم جهانی را دو امر افراط می کشاند: یکی نداشتن هدفی واقع گرایانه است و دیگری: توانایی در استفاده از شکنندگی نظام های پیچیده.در دهه های 60 و 70 قرن بیستم اعمال تروریستی در اروپا و قاره های دیگر گسترش فوق العاده ای یافت و گروه هایی مانند "بریگاد سرخ" در ایتالیا و "بادر ماینهوف" در آلمان پدید آمدند که تروریسم را به مثابه استراتژی مبارزه سیاسی _ اجتماعی پذیرفته بودند. این گروهها از یکسو اشکال و روشهای جدید تروریسم را مانند آدم ربائی، گروگان گیری، بمب گذاری در مجامع عمومی، هواپیما ربائی، کشتی ربایی و حتی اتوبوس ربایی را بکار می برند و از سویی دیگر به تروریسم جنبه بین المللی دادند، یعنی برای اعمال تروریسم علیه مثلاً دولت اسپانیا مهندسان و استادان هلندی را که در استخدام آن بودند گروگان می گرفتند یا می کشتند! بدین سان طبق آمار سی. آی. ای در بین سالهای 1976_ 1968 جمعاً 1152 عمل تروریستی بین المللی انجام گرفته که تروریست ها علیه شخصیتها و مؤسسات کشورهایی غیر از کشور خود انجام داده اند. این وضع موجب شد که دولتهای اروپایی و حتی بعضی کشورهای دیگر پیکار جدی تری را علیه تروریسم آغاز کنند یا آن را شدت بخشند. اتحادیه اروپا در 10 ژانویه 1976 در طرح کنوانسیون اروپایی اعلام کرد که این گونه خشونتها مانند آدم ربایی، زندانی کردن خودکامه اشخاص و بمب گذاری در اماکن عمومی را جرم سیاسی نمی شمارد. عبد المالک ریگی و گروه تحت فرمانش ابتدا با عنوان جند الله و اکنون به نام جنبش مقاومت ملی تا کنون اقدامات تروریستی بسیاری را در ایران سازماندهی کرده اند. از قاچاق مواد مخدر و گروگان گرفتن مرزبانان ایرانی و قتل تعداد زیادی از مردم بی گناه سیستان و بلوچستان تا به نمایش گذاشتن فیلم قتل سرباز ایرانی در مقابل دوربین شبکه العربیه. گرچه او اهداف خود را احقاق حقوق مردم بلوچستان معرفی کرده اما بی شک ریگی و گروهش یکی از نمود های تروریسم شبه نظامی - چریکی قلمداد می شوند.ریگی کیست؟ عبدالمالک ریگی احتمالا متولد سال 1358 است. «ریگی» یکی از قبایل بلوچستان شمالی است، مانند قبایلی چون براهوئی، مری، ناروئی، شهنوازی، کهرازهی، گمشادزهی، بارکزهی. او یکی از اعضای طایفه ریگی است. عبدالمالک تحصیلات کلاسیک ندارد و تنها چند سال در یکی از حوزه های علمیه اهل سنت مشغول به تحصیل بوده که البته از آنجا نیز اخراج شده است. ریگی خودش را "خادم جندالله" میخواند. او دارای سابقه شرارت و یک مورد چاقو کشی بخاطر مسائل قبیله ای در داخل شهر زاهدان است و به همین خاطر مدتی هم زندانی شد اما بعد از آزادی خود را زندانی سیاسی معرفی نمود. بنا به گفته خودش از سن نوزده سالگی اسلحه به دست گرفته و به عملیات تروریستی پرداخته است. گفته می شود ریگی پیش از آغاز فعالیت های تروریستی برای جلب حمایت علمای اهل سنت منطقه -که به مولوی ها مشهور هستند - نزد آن ها رفت اما آن ها برای حرفهایش اهمیتی قائل نشدند. گزینه بعدی ریگی قاچاقچیان عمده مواد مخدر بودند. آن ها به دلیل اینکه علاقه داشتند جبهه تازه ای در برابر نیروهای انتظامی و امنیتی استان به وجود آید از ریگی استقبال کردند و با در اختیار گذاشتن اسلحه و پول به حمایت از او برخواستند.به این ترتیب ریگی گروه خود را پایه گذاری کرد. گروهی که پس از نخستین حمله تروریستی نام «جندالله» را بر خود گذاشت. این گروه هدف اصلی خود را «دفاع ازحقوق ملی و مذهبی قوم بلوچ و اهل سنت در استان سیستان و بلوچستان اعلام کرده» اما بسیاری از مردم غیر نظامی منطقه نیز قربانی عملیات تروریستی او و گروهش شده اند.جندالله پس از مدتی نام «جنبش مقاومت ملی ایران!» را بر خود گذاشت. این تغییر نام نمایانگر تغییر حامیان و خط دهندگان اصلی به گروه ریگی بود. پس از این تغییر نام بود که صدا و عکس ریگی به بسامد برخی شبکه های تلویزیونی سلطنت طلب تبدیل شد . جالب اینکه یکی از مجریان این شبکه ها در مصاحبه های مکرر خود با ریگی او را «دکتر ریگی» نامید!یکی از مجاری تبلیغاتی ریگی رادیو صدای بلوچ است که از استکهلم سوئد پخش می شود. گروه ریگی علاوه بر آن بارها از شبکه العربیه که مالک اصلی آن حاکمان عربستان سعودی هستند به عنوان بلندگوی تبلیغاتی خود استفاده کرده است. این شبکه در اقدامی بحث بر انگیز تصاویر کشته شدن مرزبانان به گروگان گرفته شده ایرانی را پخش کرد. العربیه پیش از آن اقدام مشابهی را نیز در مورد گروگان های غربی اسیر القاعده انجام داده بود.گروه «جندالله» در سال ۱۳۸۴ شمسی ۹ مرزبان ایرانی رابه گروگان گرفت و در قبال آزادی آنها خواهان آزادی برخی از اعضای گروه خود شد که در دادگاه های انقلاب به عنوان مفسد فی‌الارض به اعدام محکوم شده بودند. جندالله همچنین در حمله ای که بعدها به کشتار تاسوکی معروف شد ۲۱ تن از مردم غیر نظامی را به قتل رساند. دربهمن ماه سال ۱۳۸۵ شمسی شهر زاهدان شاهد انفجار بمب هایی بود که هدف آنها اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان بودند. در این بمب گذاریها یازده تن از پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رسیدند. ریگی همچنین باصدای آمریکا مصاحبه داشته‌است. این مصاحبه از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران به دلیل حمایت علنی از تروریسم و نقض قرارداد الجزیره به شدت مورد انتقاد قرار گرفت. اردیبهشت ۱۳۸۷ شانزده سرباز و پرسنل نیروی انتظامی جمهوری اسلامی در حمله اعضای جندالله به یک پاسگاه درسراوان به گروگان گرفته شدند. این گروه خواستار آزادی برادر عبدالمالک ریگی شد و دو تن از گروگانها را به قتل رساند. زیستگاه و محل فعالیت گروه جندالله در حال حاضر گروه ریگی و جندالله در مناطق بدون کنترل افغانستان، پاکستان و بلوچستان ایران رفت و آمد می کنند. وی می گوید: "من انکار نمی کنم. بسیاری از افراد ما در خاک پاکستان هستند. خانواده ها و کسانی که مجبور به فرار شده اند. با زن و بچه ها. ولی افرادی که کار عملیاتی می کنند در خاک ایران هستند." ریگی گفته است که حتی یک بار هم در نزدیکی تهران اشتباها بازداشت شده، اما چون شناسایی نشده، رهایش کرده اند. بنا به گفته یکی از گروگانهایی که اسیر جندالله بود، نیروهای جندالله افرادی متعصب هستند و شعائر دینی را بسیار دقیق بجا می آورند. گفته می شود ریگی هرگز یک شب بیشتر در مکانی اقامت نمی کند و حتی با دستکش با دیگران دست می دهد. "جندالله" همواره مدعی شده که اقداماتش با دستور رهبران بنیادگرای مذهبی صورت می گیرد. نوع فعالیت این گروه نشان از امکانات پشتیبانی گسترده ای می دهد که تاکنون در میان خوانین بلوچ دیده نشده است. آنان از شبکه اینترنت و همچنین از رسانه های گروهی تلویزیونی و رادیویی عمدتأ وابسته به سلطنت طلبان، در انعکاس خبر عملیات و طرح دیدگاهایش استفاده می کند. در بسیاری از عملیات مسلحانه این گروه، شیوه های کار طرفداران القاعده و الزرقاوی در عراق، به شکل گسترده ای تقلید می شود. ویژگی های ریگی 1) ریگی و گروهش هرگز از اینکه قاچاق یکی از مشاغل آنهاست انکار نکرده اند. "انکار نمی کنم در بین قوم ما قاچاقچی هم هست، اما باید ببینند چرا این مردم قاچاق می کنند." وی در مورد طبیعی بودن قاچاق در منطقه می گوید: "الان وضعیت اقتصادی بسته است، مردم نمی توانند کار وبار کنند. 50 هزار 60 هزار نفر از مردم بلوچستان طریق ارتزاق شان فقط مرزهای پاکستان و افغانستان بوده که آنها را مسدود کرده اند." 2) ریگی میل دارد به عنوان رهبر دانای گروهش شناخته شود، اما گروه وی که توسط افرادی مزدور اداره می شوند، در عملیات نظامی به توحش دست می زنند. به همین دلیل جندالله معمولا عملیاتی را با افتخار اعلام می کند و سپس شرکت خود را در آن نفی می کند. مثلا در ترور جاده کرمان ـ بم اول اعلام شد که این عملیات تروریستی کار این گروه بوده است و بعد از چند روز این گروه آن عملیات را محکوم کرد. 3) شیوه عمل گروه ریگی براساس گروگانگیری و معامله است، چیزی که در منطقه میان نیروی انتظامی و قاچاقچیان سابقه دارد. اما آنها در بسیاری موارد گروگانها را اصلا نمی شناسند. ریگی می گوید: "بعضی گروگان ها را شناسایی کرده بودیم. البته هدف فرماندار و استاندار بودند که فرار کردند." وی در مورد شیوه گروگانگیری می گوید: "اگر حل نشد دست به اقدام دیگری می زنیم و افراد بزرگ تری را می گیریم. از آدم های اصلی شان می گیریم. آن وقت معامله می کنند." آنها معمولا برای گرفتن گروگان تور می گذارند، تعداد زیادی را در مسیر حرکت جمعی (اتوبوس و مینی بوس) دستگیر می کنند و بعد گروگانها را تا زمان تعیین تکلیف به کوههای پاکستان یا بلوچستان می برند.
4) گروه ریگی قصد دارد با جنگ نظامی در منطقه ای پر از بحران فضای بازی برای خودش ایجاد کند تا هم از طریق فروش گروگان، هم قاچاق در منطقه، هم باج گیری از قاچاقچیان و هم از طریق کمک های مالی دولتهای خارجی قدرت و ثروت کسب کنند و در نهایت خود را به منطقه تحمیل کنند. برخی ناظران معتقدند در گذشته معمولا این سیستم باج دادن جواب می داد، اما با ورود خارجی ها به معادله دیگر جواب نخواهد داد. 5) بر اساس آنچه تا کنون به دست آمده است، محل آموزش نیروهای تروریست "جندالله" در پاکستان است. آموزش ها به زبان فارسی و انگلیسی صورت می گیرد و اکثر افراد مانند نیروهای الزرقاوی و بسیاری از جریانهای وابسته به القاعده برای عملیات پول می گیرند و باید مدارک انجام عملیات، مانند فیلم و عکس را تحویل بدهند تا پول شان را دریافت کنند، تقریبا این شیوه در کل سیستم جرم و جنایت منطقه وجود دارد. عملیات این گروه جز در حالت گروگانگیری کور، به صورت عملیات انفجاری انجام می گیرد، این گروه در شب 23 آذر 85 عملیاتی علیه استاندار طراحی کرد که ماشین بمب گذاری شده به دلیل نقص فنی قبل از وقت معین و رسیدن استاندار منفجر شد و تعدادی از افرادی که مقابل در استانداری تجمع کرده بودند کشته شدند. عملیات مهم جندالله
عملیات مهم گروه شامل این موارد بوده است: وقایع 24 اسفند 1384 در جاده زابل به زاهدان در منطقه تاسوکی. واقعه 23 اردیبهشت 1385 درمحور بم به کرمان در منطقه ی دارزین که با بستن راه خودروهای عبوری 34 نفر را کشته و تعدادی را زخمی کرده یا به اسارت بردند. در روز 13بهمن 85 مقارن ساعت 19 و 45 دقیقه چند فرد مسلح چهار مأمور گشت نیروی انتظامی را که در خیابان بزرگمهر مشغول گشت زنی بودند به رگبار بستند و به قتل رساندند. در این حمله دو افسر انتظامی به نام سرهنگ خواجه و سرهنگ شیبک و یک سرباز وظیفه کشته شدند. و انفجار اتوبوس حامل پاسداران در بامداد 25 بهمن ماه 85 در زاهدان که باعث کشته شدن 11 و زخمی شدن 18 پاسدار نیروی زمینی سپاه شد. و جدیدترین این عملیات تروریستی انفجار بمب صوتی در جلو ی مدرسه دختران معرفت در زاهدان در شامگاه جمعه 27بهمن ماه است. پس از شروع سال جاری کیهان خبر کشته شدن عبدالمالک ریگی را اعلام کرد، اما بلافاصله عبدالمالک با تلویزیون العربیه مصاحبه کرد و خبر کشته شدنش را تکذیب کرد. حامیان ریگی چه کسی هستند؟طالبان و بخشی از دولت پاکستان و سازمان اطلاعات ارتش پاکستان از وی حمایت می کنند. در یک اقدام اطلاعاتی به ماموران امنیتی جمهوری اسلامی خبر می رسد که برادر عبدالمالک توسط دولت پاکستان دستگیر شده است بلافاصله اکیپی برای صحت مطلب فوق به زندان نگهداری برادر عبدالمالک می روند و حتی بعد از اهراز هویت وی اقدام به نمونه گیری خون و اثر انگشت از وی می نمایند و بعد از آمدن به ایران مقامات جمهوری اسلامی رسما از دولت پاکستان در خواست استرداد برادر مالک را می نمایند که اما مقامات محلی پاکستان تلاش می کنند از تحویل برادر عبدالمالک جلوگیری کنند. آن ها با عوض کردن برادر عبدالمالک با شخص دیگری قصد داشتند تا گروه ایرانی را دور بزنند ولی از آنجایی که گروه قبلی از برادر عبدالمالک اثر انگشت و آزمایش خون گرفته بودن و عدم طبیق آنها با مشخصات شخص قلابی باعث شد تا مقامات پاکستانی برادر عبدالمالک را تحویل گروه ایرانی کنند و آنها با یک هواپیمای اختصاصی برادر عبدالمالک و تعدادی دیگر این گروه را به ایران بیاورند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار