کد خبر: 1337555
تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۰
یک نیم فصل بدون فوتبال! یک نیم‌فصل زشت از فوتبال حال به‌هم‌زن ایران گذشت
 فریدون حسن

یک نیم‌فصل زشت از فوتبال حال به‌هم‌زن ایران گذشت؛ نیم‌فصلی که اگر خوب دقت کنیم چیزی جز هتاکی، فحش، پرده‌دری و دست آخر تفرقه‌افکنی میان اقوام نداشت. راستی به چه چیز این فوتبال باید دلخوش باشیم؛ فوتبالی که نه بار فنی دارد، نه موفقیتی کسب می‌کند و نه حتی دیگر می‌توان با خیال راحت خانوادگی آن را دید. 
باید حواست باشد که بموقع گوش‌های بچه‌ات را بگیری تا نکند آلوده شود. چرا؟ دلیلش روشن است، چون این جماعت تصور می‌کنند هرچه بیشتر دریدگی و بی‌حیایی خود را نشان دهند، بزرگ‌تر می‌شوند. تصور می‌کنند هرچه تهمت‌هایی که به‌هم می‌زنند، بزرگ‌تر باشد، شجاع‌ترند. تصور می‌کنند هرچه الفاظی که به کار می‌برند رکیک‌تر و وقیح‌تر باشد، بیشتر به چشم می‌آیند. درست هم تصور می‌کنند، وقتی هنوز تماشاگر فوتبال برای این حجم بی‌اخلاقی و پرده‌دری و وقاحت و فساد، برای این حجم بی‌آبرویی و هتاکی غش و ضعف می‌رود و حمایتش می‌کند و بدتر اینکه از جیب خالی‌اش خرج می‌کند، باید هم جماعت فوتبالی اینگونه وقیحانه به جان هم بیفتند و برای‌شان فرقی نکند که در خفا این کار را می‌کنند یا در ملأعام. 
گذشت زمان مرحوم دهداری. گذشت زمان باشگاهی، چون شاهین که شرط حضور در آن رعایت شعار تحصیل، اخلاق و ورزش بود. گذشت، تمام شد! این روز‌ها جماعت فوتبالی نه تحصیل دارند، نه اخلاق و نه حتی از فوتبال به عنوان ورزش بهره‌ای برده‌اند، فقط تا دل‌تان بخواهد پول دارند. تا دل‌تان بخواهد با پول مردم و بیت‌المال گردن کلفت کرده‌اند تا به جان هم بیفتند. از همه چیز هم مایه می‌گذارند یک روز مذهبی می‌شوند و روز دیگر ملی‌گرا، یک روز فریاد قومیت‌گرایی سرمی‌دهند و روز دیگر از شهدای پاک این سرزمین برای رسیدن به مطامع‌شان پل می‌سازند. کاش یکی پیدا می‌شد توی دهن این جماعت می‌زد. حال‌مان را به‌هم می‌زند این فوتبال؛ فوتبالی که در آن نه بزرگ‌تر حرمت دارد و نه کوچک‌تر ارزش؛ فوتبالی که به قهقرا رفته، به چه چیز این فوتبال باید دلخوش بود. این روز‌ها مدیر به جان مدیر افتاده، رئیس هیئت استان جواب بازیکن را می‌دهد، بازیکن هم به خودش اجازه می‌دهد جوابی بدتر تحویل او بدهد. یکی می‌آید اشک تمساح می‌ریزد و دیگری یک‌طرفه حرف می‌زند، بدون اینکه پاسخگو باشد. یکی در فضای مجازی سیر می‌کند و فقط وقتی می‌برد همه چیز گل و بلبل است و دیگری هم دست به بیانیه‌نویسی می‌زند و همه را متهم می‌کند. 
توهین، تحقیر، تهمت، فساد، پولشویی، دلارپاشی، فحش، هتاکی، پرده‌دری و حالا هم تفرقه‌افکنی، حال‌مان را به‌هم می‌زند این فوتبال. قبلاً نوشتیم که کاش یک مرد پیدا می‌شد و در این فوتبال را تخته می‌کرد تا عده‌ای به نام دلخوشی مردم جیب‌شان را پر نکنند. تا عده‌ای به نام دلخوشی مردم «کشاله درد» نگیرند که بعد به همدیگر حواله‌اش بدهند. کاش یکی پیدا می‌شد در فوتبال حال به‌هم‌زن ایران را تخته می‌کرد؛ فوتبالی که هنوز یادمان نرفته رفتار‌ها و الفاظ زشت و زننده فصل قبل یکی از مربیانش را. حالا همان رفتار‌ها همه‌گیر شده است. سال گذشته یک نفر بود، اما امسال یک ورزشگاه! راستی توقع دارید خروجی کار چنین مربیانی چه باشد؛ بازیکن اخلاقمدار؟ زهی خیال باطل، چه خوش‌خیال بودیم که فکر می‌کردیم درست می‌شود، اما اشتباه می‌کردیم، پول ریختیم پای یک مشت شکست‌خورده که چیزی جز سرافکندگی عایدمان نمی‌کنند؛ عده‌ای که کارشان به جایی رسیده که دیگر حتی بحث‌های فنی و مدیریتی‌شان را هم نمی‌توان خانوادگی دید و صداوسیما باید علامت ۱۸+ زیر تصویر بیندازد. کاش یکی پیدا شود و این همه وقاحت و بی‌حیایی را تمام کند.

برچسب ها: فوتبال ، تفرقه ، هتاکی
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار