جوان آنلاین: امریکا و رژیمصهیونیستی همزمان با آغاز جنگ علیه ایران، جبهه درگیری دیگری را برای تمرکززدایی از نیروهای نظامی کلید زدند و کانونهای شورشی و تروریستی را برای تکمیل خطوط حمله به ایران احیا کردند.
تحرکات گروهکهای مسلح از سمت شرق و غرب کشور به همراه تحرکات پایهای گروههای آشوبطلب و برانداز نشان میداد ایران میدان منازعه با جبهه امریکایی- صهیونی را در قالب جنگ ترکیبی فشرده در لایههای مختلفی اداره میکند. به موازات اقدامات آفندی و موشکی علیه سرزمینهای اشغالی و امریکا، نیروهای امنیتی و انتظامی در داخل هم در حال خنثیسازی فتنههای عناصر وابسته مانند گروهکهای مسلح بودند، اما سطوح مقابله با تروریستها بعد از توقف جنگ و شکست امریکا، مسیری تازه به خود گرفت و وارد فاز تشدید عملیات شد، زیرا اجبار به توقف جنگ و نقص در برنامه جنگ علیه ایران، امریکا را وادار کرد جنگ را در کانال عملیاتهای تروریستی و شورشی دنبال کند. این عملیات با هدف ایجاد ناامنی و ناآرامی فراگیر در داخل، تلاش دارد برنامه تجزیه ایران را در چارچوب طرح کلان خاورمیانه جدید رژیمصهیونیستی اجرایی کند؛ طرحی که با تغییرات هندسی عمیق در جغرافیای منطقه درصدد تضعیف دولتهای مرکزی و تحمیل هژمون صهیونیسم بر غرب آسیاست، از این رو اقدامات بازدارنده ایران در مقابل تروریستهای منطقه که با هزینهکردهای انسانی و مالی شخصی و بدون هیچ حمایتی از سوی سازمانهای مسئول بینالمللی انجام میگیرد، تنها به نفع ایران نیست و سپر تدافعی برای سایر کشورهای منطقه نیز به شمار میآید. اگر چه اغلب دولتهای منطقه به دلیل فقدان راهبرد مستقل برای حفظ امنیت و ثبات و وابستگیهای عمیق سیاسی به کاخ سفید، از درک این واقعیت عاجزند، اما نتایج و موفقیتهای انکارناپذیر قوای نظامی ایران نمیتواند مانع اقرار آنها به پیروزی میدانی ایران شود. به عنوان نمونه، یاشار گولر، وزیر دفاع ترکیه در سخنانی ضمن اشاره به تحولات مرتبط با ایران گفت، در جریان جنگ اسرائیل و ایران، گروه پژاک با هدف تضعیف ایران موضعگیری کرد، اما تحولات برخلاف انتظار آنها پیش رفت و ایران با عملیاتهای نظامی تلفات سنگینی به این گروه وارد کرد. به گفته وی، این رویدادها به شناخت دقیقتر ایران از ماهیت پژاک منجر شد.
گروهک تروریستی پژاک پس از دو سال وقفه، از اواخر تیرماه با انجام سه حمله در پنج روز علیه مرزبانان ایران، فعالیتهای تروریستی خود را از سر گرفت که به شهادت چندین مرزبان انجامید. عواملی، چون حمایت رژیمصهیونیستی در قالب جنگ ترکیبی علیه ایران و تلاش پژاک برای نشاندادن استقلال عمل پس از خلعسلاح پ. ک. ک، در فعالسازی مجدد این گروهک نقش داشتهاند. با توجه به برنامهریزی مشخص در حملات اخیر، احتمال تداوم عملیاتهای تروریستی پژاک در چارچوب تقابل غیرمستقیم اسرائیل با ایران وجود دارد، زیرا نفوذ اسرائیل در اقلیم کردستان عراق نیز به تحرک این گروهک کمک میکند.
از سوی دیگر دشمن در این جنگ ترکیبی، با تحریک و بسیج نیروهای تکفیری و داعشی از سوریه و اعزام آنها به سمت ایران و مناطق جنوب شرقی تلاش میکرد از طریق ترور، خرابکاری و سایر اقدامات تخریبی، ناامنی در کشور ایجاد کند. بنا بر دادههای موجود، شبکهسازیهای متعدد با کمک پولهای مختلف و رمز ارزها در کشور با پشتیبانی حملات سایبری گسترده تلاش داشت در شمال غرب، جنوب شرق و در عمق کشور حوادثی را برای ناآرام کردن رقم بزند یا بتواند سرزمینی را به اشغال دربیاورد.
همزمان در داخل نیز دشمنان با برنامهریزی برای ورود انبوه سلاح و اجرای سناریوهای مختلف درگیری مسلحانه، از ابزارهایی مانند پولپاشی، تحریک افکار عمومی، ایجاد نارضایتی و بیاعتمادی، سازماندهی تجمعات صنفی، اعتراضات موردی و فضاسازی گسترده در فضای مجازی با هدف اثرگذاری بر بافت اجتماعی تلاش داشتند هدف محوری براندازی و تجزیه ایران را پیش ببرند.
اما اقدامات بازدارنده و رصد هوشمندانه تحرکات این گروهکها از سوی سرویسهای اطلاعاتی و نیروهای دفاعی و امنیتی، تهدیدات گستردهای را در داخل کشور و همچنین در مرزها خنثی کرد و به پیروزی میدانی ایران هم اصالت داد. از جمله این موفقیتها میتوان به شناسایی و انهدام شبکههای تروریستی، کشف و ضبط سلاح و مواد انفجاری، خنثیسازی برنامههای عملیاتی گروهکها در مرزهای شرقی و غربی و دستگیری عوامل خرابکار در سطح کشور اشاره کرد، همچنین اقدامات پیشگیرانه در برابر تحرکات تجزیهطلبانه و افراطی از دیگر دستاوردهای مهم ایران در حفظ امنیت ملی بوده است.
بر همین اساس، میتوان مقابله با تلاشهای دشمن برای نفوذ و بیثباتسازی در داخل و مرزها را میدان دوم عملیات نظامی- اطلاعاتی ایران بعد از جنگ مستقیم با رژیمصهیونیستی و امریکا تلقی کرد، از این رو پیروزی به موفقیت ایران در تمام جنبههای جنگ ترکیبی و نظامی اطلاق میشود و به همان نسبت هم شکست برای دشمنان یک شکست چند وجهی خواهد بود، اما از آنجا که تحرکات گروهکهای تروریستی نشان میدهد آنها با حمایت و تغذیه مستمر امریکا و اسرائیل در تلاش هستند ناکامی در جنگ ۱۲ روزه را با اقدامات خرابکارانه و کلید زدن ناآرامی و بیثباتی در داخل جبران و از این طریق راهبرد خود را دنبال کنند، از این رو پیروزی نسبی ایران در برابر اقدامات آنها، نیازمند اهتمام و برنامهریزی دراز مدت و مقابله برونمرزی است، همانطور که ایران با همکاری دولتهای پاکستان و عراق در سالهای گذشته توانست مقرها و پایگاههای اصلی این گروهکها را منهدم کند. علاوه بر این، میتوان زمینههای مشارکت دیگر کشورهای منطقه را برای مقابله مؤثر با این گروهها فراهم کرد. مقابله با این پدیده نیازمند همکاری منطقهای منسجم است. تجربیات جنگ ۱۲روزه نشان داد در برخورد با تروریسم، اقدام پیشدستانه و ابتکاری مانند مشارکت دادن دیگر کشورها از اهمیت ویژهای برخوردار است. هماکنون نیز هماهنگی و همکاری دستگاههای سیاست خارجی و نیروهای نظامی و امنیتی میتواند به صورت یک راهبرد پایدار و بلندمدت برای مقابله با تهدیدات آنها از خارج از کشور تداوم یابد.
