در بین جامعه و نخبگان رژیم صهیونیستی شخصیت نتانیاهو این گونه توصیف میشود که یک شیطان و فریبکار حرفهای است و به راحتی کلاغ را به جای طوطی به جامعه مخاطب خود میفروشد. به همین دلیل است که بیش از ۲۰ سال توانسته در رأس قدرت سیاسی این رژیم باقی بماند. در حالی که رئیس ستاد کل ارتش صهیونیستی ژنرال ایال زمیر در یادداشتی بیسابقه به نتانیاهو و وزیر جنگ آن کاتس، هشدار وضعیت غیرعادی در بدنه ساختار ارتش صهیونیستی داده و خواستار دستورالعملهای تشویقی برای ممانعت از درخواست بازنشستگیهای زودهنگام یا بیمیلی در استمرار تمدید خدمت احتیاط یا فرار از خدمت و درمان پدیده خودکشی نظامیان شده است، نتانیاهو با خط و نشان عملیاتی برای سوریه و لبنان و برهم زدن روند آتشبس و به ویژه اجرای مرحله دوم طرح ترامپ، به دنبال کسب امتیاز و باجگیری در ملاقات با ترامپ در ۲۸ دسامبر است. ارتش صهیونی بنا به آمار انتشار یافته که معمولاً کسری از واقعیت است، مطالبه ۵۰۰ سرهنگ و سرگرد و افسران آموزش دیده که خواستار خروج از ارتش هستند را به عنوان یک شوک به ساختار فرماندهی ارتش در اجرای مأموریتهای اضطراری میداند.
به موازات آن ارتش صهیونی و بنا به اعلام ستاد ارتش صهیونی حداقل ۱۲ هزار نفر کمبود نیرو در ساختار ارتش وجود دارد و آمار ۲۳هزار نفری از مجروحان و دهها هزار نفری از نظامیان با مشکل روانی را اعلام کرده است. ولی نتانیاهو تصویر دیگری از شرایط ارتش و اقتصاد و جامعه و فضای سیاسی این رژیم ابراز میدارد تا در دیدار با ترامپ همراهی بیشتر امریکا را برای تشدید جنگافروزی و مداخله بیشتر امریکا کسب نماید.
دلیل این است که نتانیاهو بحرانزیست است و نمیتواند تا انتخابات ۱۰ماه آینده پارلمان این رژیم، به آسودگی در صدارت خود باقی بماند. ترامپ از نتانیاهو زرنگتر و محاسبهکارتر است و تکلیف خود را در سند امنیت ملی جدیدی که اخیراً منتشر کرده، روشن کرده است.
او حاضر نیست حتی برای متحدان خود دایه دلسوزتر از مادر باشد و به قول خودش از سوی متحدان چپاول شود. رویکرد ترامپ مدیریت بحرانها از راه دور و از جیب دیگران و بدون ورود به هزینههای جنگی است؛ و لذا قبل از سفر نتانیاهو به امریکا توماس باراک را به اسرائیل فرستاده و به او تفهیم کرده است که حق شیطنت و برهم زدن پروژه ترامپ در غزه یا لبنان و سوریه را ندارد. این رویکرد دلیل روشنی دارد و ترامپ و نتانیاهو به خوبی میدانند، به رغم همه جنایات ضدبشری و نسلکشی که حتی بعد از آتشبس در غزه علیه مردم مظلوم فلسطین اعمال کردهاند، و یا در لبنان اعتراف به اقتدار حزب الله شده و در سوریه دستاورد تثبیت شدهای ندارند، مقاومت نه تنها استواری و استحکام خود را در کارهای مختلف حفظ کرده، بلکه بنیه نظامی خود را نیز ارتقا داده و ادامه جنایتآفرینی، نه تنها نتانیاهو را به سقوط نزدیکتر میکند، بلکه ترامپ را نیز در انتخابات میاندورهای، با شکست تلخ مواجه خواهد کرد.
ترامپ در سخنان چند روز قبل به خوبی تأکید کرده که اقدامات رژیم صهیونی در غزه و منطقه تصویر و نفوذ این رژیم در امریکا و در کنگره را به شدت تغییر داده و با وجود حمایتهای ویژه ترامپ، چشمانداز تاریکی نیز پیش روی آنهاست. ترامپ ضمن گوشمالی لطیفی که توسط توماس باراک در اعلام ممنوعیت ماجراجویی در غزه و لبنان و سوریه به نتانیاهو ابلاغ کرده، در موضعی طلبکارانه و کاسبکارانه اعلام کرد که با دادن منطقه جولان سوریه به اسرائیل، تریلیونها دلار به اسرائیل هدیه کرده و چیزی از اسرائیل درخواست نکرده است! معنی این مواضع این است که نتانیاهو نهتنها باید با سیاستهای ترامپ در غرب آسیا کاملاً همراه باشد بلکه نباید از ترامپ انتظار مالی هم داشته باشد، و به همین حمایتهای سیاسی و تبلیغاتی اکتفا کند. این بدان معناست که اگر ترامپ از نتانیاهو در ازای حمایتهای ویژه خود باجخواهی نمیکند، ما به ازای این حمایتها، باید در همراهی نتانیاهو با ترامپ جبران شود.
خط قرمزهای ترامپ در قبال رژیم صهیونی و نتانیاهو نهفقط از زبان توماس باراک و برخی رسانههای اسرائیلی بیان شده، بلکه از زبان مقامات و سخنگوی رسمی کاخ سفید نیز تأکید شده است. نتانیاهو راهی ندارد جز اینکه یا با همین چارچوبهای ابلاغی از کاخ سفید، ماههای پیش رو را سپری کند و به درمان اوضاع آشفته در رژیم بپردازد، که کار سادهای نیست و یا اینکه گرفتار سندروم باجخواهی ترامپ شده و معامله تغییر کابینه و تعدیل چهرههای حکومتی را، در ازای عفو در اتهامات قضایی و کنترل اوضاع سیاسی در رژیم دنبال کند.
با اینکه نتانیاهو با روشهای نخنما به دنبال به کارگیری اهرم صهیونیسم بینالملل و محافل صهیونی در امریکاست تا شرایط و نتایج سفر به امریکا را بهبود ببخشد و صدها خاخام و هزاران تن از مسیحیان صهیونیست را به اسرائیل آورده، تا برای ترمیم چهره رژیم و شرایط آن دست بهکار شوند، ولی مسئله این است که تعارض منافع مالی و اقتصادی در امریکا و کشورهای غربی که شرایط اضطراری اقتصادی دارند، با آنچه نتانیاهو برای نجات خود و رژیم نیاز دارد، میزان کارکرد این اهرم سنتی در بهکارگیری فشارهای صهیونیسم بینالملل، قابلیت و تمایلهای همیشگی را نداشته و نتانیاهو باید به بریدن گوش آلمانیها و اماراتیها، با فروش چند میلیارد دلار سلاح دلخوش باشد و با قیمومیت سیاستهای ترامپ بر اسرائیل همزیستی کند.