در خبرها آمده بود که بعد از عربستان، قطریها هم سودای ساخت ورزشگاهی افسانهای و در ارتفاع را در سر میپرورانند. تصاویری هم از این ورزشگاه رؤیایی منتشر شده است. صرفنظر از اینکه چنین طرحهایی در حال حاضر خیالپردازی محسوب میشود و اجرا و ساخت آنها تقریباً غیرممکن است، اما ذکر این نکته هم لازم است که تمام پیشرفتهای بشری در علم و تکنولوژی و حتی ساخت و سازهای امروز هم تا ۱۰۰ سال پیش خیالپردازی بود و اصولاً اگر خیال و رؤیایی وجود نداشته باشد، پیشرفتی هم حاصل نمیشود.
نکته مهمتر اینکه ما اینجا در حالی به رؤیاپردازیها و خیالبافیهای کشورهای عربی حاشیه خلیج همیشه فارس میخندیم که به جای اصل فوتبال خودمان را درگیر حواشی آن کردهایم و کارمان به جایی رسیده که هر روز درگیر آنها هستیم. کارمان به جایی رسیده که درجا میزنیم و عقبگرد کردهایم، در حالی که کشورهای اطرافمان با سرعتی شگرف در حال پیشرفت هستند و ما حتی به گرد پایشان هم نمیرسیم.
پروژههای رؤیایی و خیالپردازیهای کشورهایی، چون عربستان و قطر در حالی رسانهای میشود که اینجا بعد از گذشت نزدیک به یک قرن از شکلگیری فوتبالمان بازسازی یک ورزشگاهمان سالها طول میکشد و تازه اگر خوشبین باشیم و این بازسازی درست انجام شود، آنوقت میرسیم به وضعیت چمن و مبارزه با مافیای چمن که این روزها حسابی در حال تاخت و تاز است و کسی هم جلودارش نیست.
عربستان و قطر در حالی رؤیاپردازی میکنند که نه به لحاظ جمعیت و نه وسعت و نه حتی استعداد قابل مقایسه با ایران نیستند، اما سوءمدیریت و ناکارآمدی در کنار تخلفات زیاد بلایی سر فوتبال ایران آورده که حتی زیرساختهای قدیمی آن هم در حال نابودی است و آقایان فقط با شعار و وعدههای توخالی میخواهند خود را سرپا نشان دهند. جای تأسف است که مدیران فوتبال ایران تصور میکنند تنها با پولپاشی و هزینههای آنچنانی بدون برنامه میتوانند موفق باشند. مدیرانی که با دستدرازی به بیتالمال و پول مردم موفقیتهای مقطعی هم به دست میآورند، اما از آنجا کار زیربنایی صورت نمیگیرد و هر مدیری میخواهد همه چیز به نام خودش ثبت شود، موفقیتها هم مقطعی است و همه چیز خیلی زود از بین میرود.
در چنین شرایطی و در روزهایی که باشگاههای ایرانی درگیر صدور بیانیه علیه هم هستند و فوتبال ایران چیزی جز حاشیه نیست. کشورهای همسایه با در پیش گرفتن راه درست در حال توسعه هستند، بهگونهای که حالا حتی در میدان مسابقه هم نمیتوانیم حریف آنها باشیم و بدون تعارف باید اعتراف کنیم که سطح فوتبالمان در حد تیمهای درجه دوم آسیا پایین آمده و البته مقابل آنها هم به مشکل میخوریم.
باید به هوش باشیم، باید به خودمان بیاییم. ۱۵ سال پیش اگر عنوان میشد قطر در قهرمانی آسیا دبل و جام جهانی برگزار میکند همه میخندیدیم. ۱۰ سال پیش اگر میگفتند رونالد و کریم بنزما در لیگ عربستان بازی میکنند همه میخندیدیم، اما خیالپردازیهای همسایهها امروز محقق شده و هیچ بعید نیست که خیالپردازیهای امروزشان هم محقق شود. حالا و در این میان ما قرار است کجای داستان فوتبال آسیا و جهان بایستیم بستگی به خودمان دارد. اینکه همچنان بخواهیم درگیر حواشی فوتبال باشیم یا اینکه راه درست را در پیش بگیریم. یادمان باشد که حواشی فوتبال در همه جای دنیا دیده میشود، اما این را هم فراموش نکنیم که جهان فوتبال از تمام این حواشی گذشته و دیگر به آنها بها نمیدهد، درست برخلاف ما که غرق در حواشی هستیم و به اصل فوتبال نمیپردازیم. ما میتوانیم با همین دست فرمان جلو برویم و همه چیز را نابود کنیم یا اینکه به خود بیاییم برای تحقق رؤیاهایمان و تلاش کنیم، درست مانند کاری که کشورهای همسایه در حال انجام آن هستند.