وحدت در عین داشتن اختلافات سیاسی، امری ضروری و محتوم برای بقای سیاسی هر جامعه است جوان آنلاین: وحدت در عین داشتن اختلافات سیاسی، امری ضروری و محتوم برای بقای سیاسی هر جامعه است. رهبر معظم انقلاب بارها بر موضوع وحدت و انسجام ملی تأکید و بعد از جنگ ۱۲ روزه نیز بارها لازمه حفظ وحدت و انسجام ملی را گوشزد کردهاند. ایشان وحدت را اینگونه توصیف کردهاند: «وحدت یعنی چه؟ یعنی در مسائل اساسی کشور، آنجایی که پای منافع ملت در میان است، اختلافات مذهبی، سیاسی، گروهی، قومی باید به کنار گذاشته بشود، همه باید در کنار هم باشند، اقوام و مذاهب مختلف در کنار هم، آنجایی که یک جهتگیری مشخصی هست، این وحدت مهم است.»
امر وحدت به حدی مهم و سرنوشتساز است که حتی امام خمینی (ره) قبل از پیروزی انقلاب اسلامی نیز این مسئله را گوشزد کردهاند: «باید این رمز پیروزی را که وحدت کلمه و اتکای به قرآن مجید است، حفظ کنیم و همه باهم به پیش برویم و حکومت جمهوری اسلامی را در ایران مستقر کنیم.»
انسجام ملی خودجوش که بعد از جنگ به طور یکدست در جامعه متبلور شد، توانست مؤلفهای قدرتمند در بازدارندگی دشمنان ایجاد کند و اکنون تلاشهای دشمنان در زمینه ایجاد اختلاف، دوقطبی در جامعه و متعاقب آن تضعیف دولت و ترویج بیدولتی جریان دارد. از این جهت که وحدت در سه سطح، حکمرانی، مردمی و حکمرانی- مردمی تعریف میشود، دشمنان هم از ابزارهای متنوعی استفاده میکنند. اول آنکه، دشمنان درصدد هستند با دستاویز قرار دادن اختلافات سیاسی که بعضاً چندان اولویت ندارند، فضایی را برای جدالهای سیاسی و افزایش تنشهای پایانناپذیر فراهم آورند تا فضای حکمرانی را آشفته کنند. به طور مثال، آنچه در مورد واسطه قرار دادن عربستان برای ارسال پیام به امریکا مطرح شد، تلاشی برای بیاعتبارکردن دولت و دستاندرکاران سیاسی کشور و تشدید اختلافات سیاسی بود. در سطح جامعه هم دشمنان از ابزارهای متنوعی، چون شکافهای مذهبی، قومی، اختلافات در دیدگاه عمومی و ... استفاده میکنند. مورد آخر هم به بیاعتمادی مردم به حاکمیت و ایجاد فاصله بین آنها دلالت دارد. برجسته کردن نقاط ضعف، بحرانی جلوه دادن فضای سیاسی، القای به حاشیه راندن مردم و ناتوانی حاکمیت و قوای نظامی در برقراری امنیت از آن دست مواردی است که در دستور کار آنها قرار دارد، از این رو مسائلی مانند بحرانسازی از اصلاح قیمت بنزین از نمونههای تلاش دشمنان برای انشقاق بین مردم و حاکمیت است.
امنیت در پرتو وحدت
مهمترین و اساسیترین بهره وحدت و انسجام ملی، امنیت و آرامش کشور است، از این رو بعد از جنگ لزوم حفظ وحدت در جامعه جزو ضروریات و بدیهیات همه ارکان جامعه است. طبیعی است که کشوری یکپارچه، منسجم، همدل و متحد میتواند در مسیر پیشرفت حرکت و در مقابل دشمنانش ایستادگی کند، در غیر این صورت، دشمنان روی شکافها سوار میشوند، شکافها را تعمیق میکنند و حتی موجب تشدید نزاعهای داخلی میشوند که قطعاً به نفع آنها و به ضرر کشور خواهد بود، این موضوع موجب میشود سرعت مسیر پیشرفت کشور کاهش یابد و حتی متوقف شود. از سوی دیگر، وحدت ملی و اعتماد به حاکمیت، سبب انسجام در برابر تهدیدات خارجی یا داخلی میشود و از بروز تفرقه و اختلافات اساسی جلوگیری میکند.
تسری اختلاف سیاسی به جامعه
اختلاف عمیق و بنیادین سیاسی در بین سیاستمداران هر کشوری، موجب تشکیل گروههای معارض سیاسی و قبیلهگرایی میشود. این گروهها به جای همافزایی و رسیدگی به امور اساسی، ظرفیت خود را خرج دعواها و شکافهای سیاسی میکنند، از این رو مسائل اساسی و مهم حاکمیت مغفول باقی میماند. این موضوع از دو جهت، سبب بروز ناآرامی و بینظمی در جامعه میشود: اول آنکه، سیستم حکمرانی دچار ضعف و عدمرسیدگی به ضروریات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جامعه، موجب نارضایتی و سرخوردگی مردم میشود، در نتیجه جامعه در نبود نظارت و کنترل امور، دستخوش آشفتگی و نابسامانی میشود. علاوه بر آن، جامعه خود بازتابی از فضای سیاسی، حکمرانی و منعکسکننده رفتار مسئولان است. در واقع، عملکرد و کنشهای سیاسی مسئولان به طور طبیعی بر رفتار جامعه اثر میگذارد و چارچوبی را برای نظم کشور شکل میدهد، از این رو هر اختلاف سیاسی که موجب زدوخوردهای مدتدار و حرکات رفت و برگشتی باشد، افکار عمومی را مطابق الگوی متشنج خود دچار تشویش میکند، در نتیجه اختلافات از طبقه حاکمان به کل جامعه منتقل و انسجام ملی نیز به تبع آن دچار آسیب میشود.
به لحاظ مبانی دینی، معرفتی و همچنین از منظر ارزیابیهای عقلی، اگر در جامعهای میان گروههای مختلف و مؤثر انسجام و همدلی وجود نداشته باشد، آن جامعه دچار چندپارگی و انشعاب شده است و عملاً توانمندیها و استعدادهای آن، صرف چالشهای درونی خواهد شد و سستی به وجود میآورد.
اختلاف سلیقه و تضاد آرا محترم است
بدیهی است برنامهریزی و سیاستگذاری نیازمند تفاوت دیدگاه و اختلاف سلیقه در عین اخلاقمداری است، اما همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، نباید اختلاف سلیقه و اختلاف سیاسی موجب نفرتپراکنی شود. گرچه جریانها و خط و خطوط سیاسی باهم اختلاف سلیقه دارند، اما باهم بغض و کینه و دشمنی ندارند، از این رو باید هر حرف حق و درستی که مطرح میشود، حتی اگر از حزب خودمان نبود، تصدیق کنیم و اگر از هم حزبی خود نیز حرف باطلی شنیدیم، باید آن را رد کنیم.
اختلاف نظرها و سلیقهها میتوانند در چارچوب منافع ملی تعریف شوند که این امر، نه تنها مضر نیست بلکه میتواند مفید هم باشد، زیرا اختلاف سلیقه و دیدگاه همراه با مدیریت اختلاف نظرها در رفع نقایص متقابل، مؤثر واقع میشود و میتواند امر سیاستگذاری را بهینه و کارآمدتر کند.