کد خبر: 1331366
تاریخ انتشار: ۰۷ آذر ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
وحید عظیم‌نیا

هدررفت منابع حیاتی زندگی مانند آب، نان، انرژی و سوخت، تهدیدی خاموش برای اقتصاد محسوب می‌شود، با این حال پیامد‌های آن در سطح خرد و کلان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. مصرف بی‌رویه و مدیریت ناکارآمد این منابع هزینه‌های مستقیم خانوار‌ها را افزایش و توان نظام اقتصادی را کاهش می‌دهد. اسراف در هر یک از این حوزه‌ها باعث ایجاد زنجیره‌ای از مشکلات اقتصادی می‌شود که جبران آن دشوار و پرهزینه خواهد بود و پیامدهایش در بازار، تولید و رفاه عمومی محسوس است. 
مصرف نادرست آب نمونه‌ای روشن از اسراف است و در کشوری با محدودیت‌های منابع آبی مانند ایران ما، آثار اقتصادی آن به وضوح دیده می‌شود. بخش عمده‌ای از آب مصرفی در کشاورزی و صنعت بدون بهره‌وری واقعی هدر می‌رود و بهره‌وری پایین در شبکه‌های آبیاری موجب افزایش هزینه تولید و توزیع آب می‌شود. این وضعیت به افزایش هزینه‌های تولید محصولات کشاورزی و فشار بر بازار مواد غذایی می‌انجامد و قیمت نهایی کالا‌های اساسی را بالا می‌برد. هدررفت آب منابع مالی دولت را نیز محدود می‌کند و سرمایه‌ای که می‌توانست صرف توسعه زیرساخت‌ها، اشتغال و ارتقای بهره‌وری شود، برای جبران ضایعات مصرف می‌شود. در شرایطی که جمعیت در حال افزایش و تقاضا برای محصولات کشاورزی و صنعت انرژی‌بر است، هر میزان اسراف در منابع آبی، توان تولید و امنیت غذایی کشور را کاهش می‌دهد. 
هدررفت مواد غذایی و نان نیز از مصادیق آشکار اسراف است که اثر مستقیم بر اقتصاد دارد. تولید غذا نیازمند سرمایه، نیروی انسانی و انرژی است و هر میزان هدررفت آن، نابودی این منابع را در پی دارد. ضایعات مواد غذایی در سطح خانوار و شبکه توزیع فشار بر قیمت‌ها را افزایش می‌دهد و وابستگی به واردات محصولات کشاورزی را بیشتر می‌کند. اسراف نان و خوراکی‌های اساسی منابع ملی را از چرخه اقتصادی خارج می‌کند و فرصت توسعه کشاورزی، بهبود زیرساخت‌ها و تقویت تولید داخلی را محدود می‌سازد. کاهش این نوع هدررفت موجب ثبات بازار، کنترل تورم و حفاظت از سرمایه ملی خواهد شد و اثرات مثبت آن بر اقتصاد کشور ملموس خواهد بود. 
مصرف انرژی نیز عامل تعیین‌کننده‌ای در پویایی اقتصادی است. اسراف در گاز، برق و بنزین هزینه‌های مستقیم و غیرمستقیم سنگینی بر اقتصاد تحمیل می‌کند. هر میزان مصرف اضافی سوخت، نیاز به واردات بیشتر یا افزایش تولید داخلی انرژی را افزایش می‌دهد که مستلزم سرمایه‌گذاری‌های هنگفت و استفاده از منابع محدود است. این افزایش هزینه‌ها نهایتاً به قیمت کالا و خدمات منتقل می‌شود و تورم را تشدید می‌کند. هدررفت انرژی موجب فشار بر زیرساخت‌های شبکه توزیع و کاهش بهره‌وری سرمایه‌گذاری‌ها می‌شود. کاهش مصرف بی‌رویه انرژی ظرفیت مالی دولت را آزاد می‌کند و منابع را برای توسعه پروژه‌های تولیدی و حمایتی در اختیار می‌گذارد. 
پیامد‌های اقتصادی اسراف محدود به خانوار‌ها نیست. هر واحد اقتصادی، چه تولیدکننده باشد و چه مصرف‌کننده، کاهش بهره‌وری منابع را تجربه می‌کند. تولیدکنندگان با هزینه بالاتر تولید مواجه می‌شوند و توان رقابت آنها کاهش می‌یابد. مصرف‌کنندگان با قیمت‌های بالاتر و کاهش قدرت خرید روبه‌رو می‌شوند. این چرخه اسراف و افزایش هزینه‌ها رشد اقتصادی را کاهش می‌دهد، سرمایه‌گذاری را محدود می‌کند و فرصت‌های اشتغال را کاهش می‌دهد. منابعی که می‌توانست صرف آموزش، بهداشت و زیرساخت‌ها شود، به دلیل مصرف نابهینه از دست می‌رود و توان ملی برای پاسخگویی به نیاز جمعیت محدود می‌شود. 
از طرفی اسراف موجب ناپایداری بازار‌ها نیز می‌شود، چه آنکه مصرف بی‌رویه سوخت و انرژی، نوسانات قیمت در بازار‌های داخلی و بین‌المللی را تشدید می‌کند و افزایش تقاضای غیرضروری قیمت‌ها را بالا می‌برد و دسترسی اقشار کم‌درآمد به منابع را محدود می‌کند. هدررفت مواد غذایی فشار بر سیستم توزیع و ذخیره‌سازی را افزایش می‌دهد و مدیریت عرضه و تقاضا را دشوار می‌سازد. این ناپایداری‌ها هزینه‌های مدیریتی و سیاستگذاری را بالا می‌برد و دولت را مجبور به صرف منابع بیشتر برای تثبیت بازار می‌کند. 
کاهش هدررفت منابع بهره‌وری اقتصادی را افزایش می‌دهد و امکان تخصیص بهینه سرمایه‌ها را فراهم می‌سازد. منابع آزادشده ظرفیت مالی دولت و خانوار‌ها را برای فعالیت‌های مولد در اختیار قرار می‌دهد. استمرار اسراف موجب فشار مضاعف بر اقتصاد و کاهش توان ملی خواهد شد و اهمیت آن زمانی بیشتر می‌شود که منابع محدود و جمعیت در حال رشد باشد و نیاز به دسترسی پایدار به منابع وجود داشته باشد. 
پرهیز از اسراف امنیت اقتصادی را نیز تقویت می‌کند. منابعی که بیهوده مصرف نمی‌شوند، در شرایط حاد، کاهش تولید یا افزایش قیمت جهانی، قابلیت تبدیل به ذخایر راهبردی را دارند و از اقتصاد کشور در برابر شوک‌ها محافظت می‌کنند. مدیریت مصرف و کاهش هدررفت منابع، علاوه بر کاهش هزینه‌ها، عامل مهمی در ثبات اقتصاد و امنیت ملی است. طبعاً هدررفت منابع، پیامد‌های مستقیم و غیرمستقیم گسترده‌ای بر اقتصاد کشور دارد. افزایش هزینه خانوار، فشار بر تولیدکننده، کاهش رشد اقتصادی، تورم و ناپایداری بازار‌ها همه ناشی از مصرف نابهینه منابع است. بازگرداندن این منابع به چرخه تولید و مصرف قدرت اقتصادی کشور را تقویت می‌کند و امکان توسعه پایدار و رفاه عمومی را افزایش می‌دهد. این امر مستلزم تغییر نگرش و رفتار فردی و سازمانی، تقویت سیاست‌های مدیریتی و تبیین اثرات اقتصادی هر نوع اسراف است تا جامعه درک کند هر میزان هدررفت منابع، هزینه‌ای سنگین برای اقتصاد و رفاه عمومی دارد. 
توجه به اسراف فراتر از توصیه اخلاقی است و ضرورتی اقتصادی برای حفظ توان ملی و رشد پایدار به شمار می‌رود. سرمایه‌های ملی که هدر می‌روند، بازگشتی برای کشور ندارند، اما با مدیریت صحیح مصرف، این منابع می‌توانند به توسعه زیرساخت‌ها، اشتغال، امنیت غذایی و انرژی و بهبود رفاه خانوار‌ها تبدیل شوند. این رویکرد اقتصاد کشور را مقاوم و پویا می‌کند و امکان برنامه‌ریزی بلندمدت و مؤثر را فراهم می‌آورد.

برچسب ها: اقتصاد ، انرژی ، توسعه
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار