کد خبر: 1329433
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
احسان شیخون

در حالی که جهان در آستانه دوره‌ای از بی‌ثباتی فزاینده قرار گرفته، سه کشور اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا بار دیگر تصمیم گرفته‌اند نقشی فراتر از ظرفیت واقعی خود بازی کنند. پیش‌نویس قطعنامه‌ای که این سه قدرت در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی علیه ایران ارائه کرده‌اند، بیش از آنکه یک اقدام فنی باشد، نشانه‌ای از ادامه همان سیاست دیرینه است: سیاست فشار برای پوشاندن خلأ‌های ژئوپلیتیک اروپا. اروپا امروز دیگر نه‌تنها یک بازیگر تعیین‌کننده در خاورمیانه نیست، بلکه حتی در معادلات امنیتی خود از امریکا و حتی قدرت‌های نوظهور آسیایی جا مانده است. با این حال، همچنان تلاش می‌کند با صدور قطعنامه‌ها و فشار‌های نمادین، نقش قهرمان نظم بین‌المللی را بازی کند، نظمی که خود بزرگ‌ترین ناقضان آن بوده‌اند. 
اروپا ادعا می‌کند که این قطعنامه صرفاً واکنشی فنی به عدم همکاری ایران با آژانس است. اما پرسش ساده‌ای وجود دارد: در شرایطی که آژانس بار‌ها تأکید کرده تعامل با ایران تنها از مسیر گفت‌و‌گو امکان‌پذیر است، چرا سه کشور اروپایی به جای تقویت مسیر دیپلماسی، به ابزار فشار متوسل شده‌اند؟ پاسخ روشن است؛ اروپا از شکست‌های متوالی خود در موضوع پرونده هسته‌ای ایران از ۲۰۰۳ تا امروز درس نگرفته است. از برجام که با بدعهدی امریکا و انفعال اروپا عملیاتی نشد، تا رفتار متناقض این سه کشور در قبال تعهدات خود، همواره یک الگو تکرار شده است: انتظار پایبندی کامل از ایران، بدون ارائه هیچ‌گونه ضمانت و تضمین روشن از سوی خود. این پیش‌نویس نیز در همین چارچوب قابل فهم است. تلاش برای فشار سیاسی، در حالی که اروپا فاقد هرگونه راه‌حل عملی برای بحران‌های جاری منطقه است. نکته‌ای که این قطعنامه را از همیشه بی‌اعتبارتر می‌کند، نقش همین سه کشور اروپایی در تجاوز نظامی دوازده روزه اخیر علیه ایران است. تجاوزی که به‌عنوان اقدام بازدارنده توجیه می‌کنند، اما در حقیقت نمونه‌ای آشکار از استفاده سیاسی از زور بود، بدون داشتن دلیلی در دنیای واقعی، بدون مجوز سازمان ملل، بدون ضرورت دفاعی و بدون توجه به پیامد‌های منطقه‌ای. اروپا پس از این حمله، به جای پاسخگویی درباره مشروعیت اقدام نظامی خود، به‌سرعت موضع «نگران فعالیت‌های هسته‌ای ایران» را اتخاذ کرد؛ گویی با صدور یک قطعنامه در آژانس می‌توان حافظه جهانی را پاک کرد. اما واقعیت این است که تجاوز دوازده روزه موجب شد بسیاری از کشور‌های غیرمتعهد به این نتیجه برسند که اروپا مانند امریکا به سوی امنیت‌سازی با زور حرکت می‌کند، نه از مسیر حقوق بین‌الملل. قطعنامه اخیر نیز ادامه همین مسیر است: ساختن بهانه‌های حقوقی برای فشار بیشتر، در حالی که اروپا خود در عمل به اصول حقوق بین‌الملل پایبند نیست. 
آنچه اروپا امروز با آن مواجه است، بحران مشروعیت در سیاست خارجی‌اش است. این بحران سه بعد دارد: اول ناتوانی در بازیگری مستقل، به عبارتی در عمل هیچ‌یک از ابزار‌های لازم را برای پیشبرد یک سیاست خارجی مستقل ندارد و در موضوع ایران نیز، برخلاف ادعا‌های ظاهری، پیش‌نویس اخیر کاملاً در راستای سیاست فشار امریکا تنظیم شده است. دوم تناقض اخلاقی که اروپا ایران را به عدم پایبندی متهم می‌کند، در حالی که خود به تعهدات برجامی‌اش عمل نکرد، نتوانست سازوکار‌های اقتصادی وعده‌داده را فعال کند و در برابر خروج یکجانبه امریکا از توافق سکوت کرد. این تناقض وقتی آشکارتر می‌شود که کشوری مانند فرانسه که خود یکی از بزرگ‌ترین فروشندگان فناوری هسته‌ای در جهان است، ایران را صرفاً به دلیل داشتن برنامه‌ای صلح‌آمیز تحت فشار قرار می‌دهد. در نهایت، دوگانگی امنیتی. اروپا در برابر تجاوز‌های آشکار اسرائیل به کشور‌های منطقه سکوت می‌کند، اما حتی فعالیت‌های نظارتی و اعلام‌شده ایران را تهدیدی برای امنیت جهانی می‌خواند. این دوگانگی همان چیزی است که باعث شده کشور‌های مستقل، ادعا‌های اروپا را جدی نگیرند. 
پیش‌نویس کشور‌های اروپایی در بهترین حالت، یک بازی سیاسی کوتاه‌مدت است و در بدترین حالت، می‌تواند مسیر دیپلماسی را کاملاً مسدود کند. دلایل آن روشن است؛ ایران در برابر فشار‌های سیاسی واکنش معکوس نشان می‌دهد، قطعنامه‌ها در گذشته هیچ‌گاه برنامه هسته‌ای ایران را محدود نکرده‌اند، فضای منطقه پس از تجاوز دوازده روزه به شدت ملتهب است و از همه مهم‌تر، اروپا هیچ مشوق یا تضمین عملی ارائه نمی‌کند. به عبارت دیگر، این قطعنامه نه می‌تواند برنامه هسته‌ای ایران را تغییر دهد و نه تنش‌ها را کاهش دهد. تنها نتیجه آن، اقدام تهران به بازتعریف همکاری با آژانس و حرکت منطقه به سمت رخداد‌های جدید است. اروپا اگر واقعاً به دنبال ثبات منطقه و حفظ رژیم عدم‌تکثیر است باید ابتدا رفتار خود را اصلاح کند، به سیاست‌های دوگانه خود پایان دهد، تضمین‌های واقعی در مذاکرات ارائه دهد، به حق توسعه صلح‌آمیز فناوری هسته‌ای ایران احترام بگذارد و به مسیر دیپلماسی واقعی، نه دیپلماسی فشار بازگردد. تا زمانی که این مسیر اصلاح نشود، قطعنامه‌هایی از این دست فقط تکرار اشتباهات دو دهه گذشته است: افزایش تنش، کاهش اعتماد، و تضعیف نقش اروپا.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار