کد خبر: 1320559
تاریخ انتشار: ۰۸ مهر ۱۴۰۴ - ۰۱:۲۰
در‌های بین‌المللی همیشه بر پاشنه اراده امریکا نمی‌چرخد امریکا با اعمال زور و فشار بر سازمان‌های بین‌المللی، مشروعیت آنها را نزد افکارعمومی از بین می‌برد. فعالیت‌های غیرقانونی و یکجانبه‌ای که ریشه در فشار‌ها و دستورکار‌های کاخ سفید دارد، عدم‌استقلال، وابستگی ساختاری و تبعیت این نهاد‌ها از قدرت‌های بزرگ را عیان می‌سازد، از این رو این نهاد‌ها و سازمان‌ها به عنوان ابزار فشار امریکا نزد دولتمردان جهان بی‌اعتبار می‌شوند
فائزه‌سادات یوسفی

جوان آنلاین: با وجود آنکه کارکرد سازمان‌های بین‌المللی باید در خدمت صلح، جلوگیری از خصومت و همکاری در حل مشکلات بین‌المللی باشد، اما رویکردهای‌شان اغلب بر مطامع امریکا منطبق بوده است و از آن پیروی می‌کنند. تازه‌ترین نمود این رویکرد، فعال‌سازی غیرقانونی مکانیسم ماشه و در پی آن، اقدامات و پیگیری‌های غیرقانونی نهاد‌های وابسته سازمان ملل است. سه کشور اروپایی به رهبری امریکا که اعضای ناقض تعهد برجام بودند با نقض صریح قطعنامه۲۲۳۱، مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کردند. به پیروی از این مسیر ایجادشده از سوی امریکا، دبیرخانه سازمان ملل نیز به طور غیرقانونی درباره به‌اصطلاح «اعمال مجدد قطعنامه‌های خاتمه‌یافته مربوط به جمهوری اسلامی ایران» فرایند «اطلاع‌رسانی به دولت‌های عضو» را کلید زد.

هدف از این اقدامات هماهنگ‌شده که با دست‌های پشت پرده امریکایی هدایت می‌شود، تنها فشار روانی روی ایران است، زیرا محدودیت‌های موجود در مکانیسم ماشه در مقایسه با تحریم‌های کنونی کشور بسیار ناچیز است. علاوه بر آن، تاکنون هیچ تحریمی در قالب تعهد برجامی از سوی اروپا و امریکا رفع و تعلیق نشده است تا معنای آنچه بازگشت تحریم‌ها گفته می‌شود، برآورده سازد.

عملکرد غیرقانونی سازمان ملل و نهاد وابسته آن شورای امنیت، تنها در قبال ایران نبوده و هر کجا که فشار‌های امریکا ثمر داده است، احکام و نتایج هم دستکاری شده‌اند. این موضوع نشان می‌دهد سازمان‌های بین‌المللی به صورت ابزار در دست استکبار جهانی و امریکا هستند، اما مواضع مخالف و گاهی تند کشور‌های حاضر در این سازمان و اتخاذ تصمیماتی که با مخالفت امریکا مواجه شد، نشان می‌دهد در همیشه بر پاشنه اراده تحمیلی امریکا بر این سازمان‌ها نمی‌چرخد.

از سوی دیگر، زمانی که قلدری و فشار امریکا علیه سازمان‌ها و تعهدات بین‌المللی کارساز نبوده و نتوانسته است بر تصمیم سایر کشور‌ها چیره شود، این کشور به تحت فشار قرار دادن این سازمان‌ها یا رویگردانی از تعهداتش روی آورده است، چنانکه امریکا در هر موضوعی که در سازمان ملل یا در هر معاهده بین‌المللی که به نفعش نبوده یا آن را نقض کرده یا از آن خارج شده است. نمونه‌های متعددی، چون برجام، گاز‌های گلخانه‌ای، معاهده آب‌و هوایی پاریس، پیمان‌های کنترل تسلیحاتی و شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد نشان می‌دهند امریکا هنگامی که احساس کرده است منافعش را پوشش نمی‌دهد، حتی اگر این توافقات مورد تأیید همه کشور‌ها هم بوده از آنها خارج شده است.

امریکا با بازیگری کشور‌های اروپایی، زمینه مذاکراتی را فراهم کرد و ایران نیز مانند همیشه با حسن‌نیت به آن پاسخ داد. همکاری با آژانس بر اساس اعتمادسازی و بر اساس شروط اروپا برای تعلیق فعال‌سازی مکانیسم ماشه، به توافق قاهره منجر شد، اما بلافاصله بعد از آن غرب با خلف‌وعده ابزار فشارش را علیه ایران تشدید و خواسته‌های حداکثری خود مانند موضوع موشکی را مطرح کرد. به موازات آن، اروپا برخلاف وعده‌ای که داده بود با دور زدن فرایند قانونی آن در تکاپوی فعال‌سازی مکانیسم ماشه افتاد و آن را اجرایی کرد.

این فعالیت‌های غیرقانونی، سبب اعتراض چین و روسیه که قدرت‌های رقیب امریکا محسوب می‌شوند نیز شد. این دو کشور با قرار گرفتن در کنار ایران و دفاع از حق قانونی آن در سازمان ملل، نشان دادند فشار‌های کاخ سفید علیه سازمان‌های بین‌المللی همیشه هم بر مراد امریکا نخواهد چرخید. نکته مثبت این است که ظرفیت این رویداد غیرقانونی، سبب تقویت جبهه ضدغربی که امریکا همواره سعی در شکاف و مهار آن دارد، شد و فرصتی دوباره به آنها بخشید.

این بومرنگ بازمی‌گردد

امریکا با اعمال زور و فشار بر سازمان‌های بین‌المللی، مشروعیت آنها را نزد افکارعمومی از بین می‌برد. فعالیت‌های غیرقانونی و یکجانبه‌ای که ریشه در فشار‌ها و دستورکار‌های کاخ سفید دارد، عدم‌استقلال، وابستگی ساختاری و تبعیت این نهاد‌ها از قدرت‌های بزرگ را عیان می‌سازد، از این رو این نهاد‌ها و سازمان‌ها به عنوان ابزار فشار امریکا نزد دولتمردان جهان بی‌اعتبار می‌شوند، در نتیجه در آینده نمی‌توانند مطامع امریکا را برآورده سازند چراکه ابزار بودن در دستورکار سیاست خارجی امریکا و اعمال معیار‌های دوگانه در برخورد با وقایع و رویداد‌های مختلف، به وضوح نشان می‌دهد این نهاد‌ها تحت تأثیر فشار‌های سیاسی، قادر به اجرای یکسان قوانین برای همه کشور‌ها نیستند. موضوع فلسطین و رژیم‌صهیونیستی به خوبی این موضوع را تأیید کرد. گرچه امریکا کوشید همه سازمان‌های بین‌المللی را برای حمایت از اسرائیل بسیج کند، اما در عمل ناموفق شد. به عنوان نمونه، رژیم‌صهیونیستی هشدار داده بود اگر قطعنامه مربوط به عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل تصویب شود، دولت امریکا ممکن است تمامی بودجه‌ها برای آژانس‌های این سازمان را به حالت تعلیق دربیاورد، اما این سازمان چند ماه بعد با بی‌توجهی به این فشارها، عضویت فلسطین را تصویب کرد.

فشار‌ها و عدم‌پایبندی به تعهدات حتی صدای اروپایی‌ها را هم درآورده و این تنها شامل کشور‌های غیرمتحد امریکا نمی‌شود. به عنوان نمونه، ترامپ بار‌ها ناتو را منسوخ و متحدان اروپایی را بدهکار امنیتی نامید. اروپا (به‌ویژه آلمان و فرانسه) به این مواضع واکنش نشان داد و در نتیجه بحث خودمختاری راهبردی اروپا و تقویت توان دفاعی مستقل از امریکا جدی‌تر شد. در واقع اروپایی‌ها در چندین جبهه در برابر امریکا ایستادند، هرچند واقعیت این بود که توان اقتصادی- سیاسی اروپا برای مقابله کامل با فشار امریکا محدود بود.  ‌

می‌توان گفت، اگر هدایت این سازمان‌ها از دست امریکا و غرب خارج شود، رفتار مستقلانه پیش می‌گیرند و چه بسا برای سلطه‌جویی، بی‌عدالتی، ظلم و جنگ‌طلبی آنها را تحریم می‌کند؛ آمالی که با توجه به انگیزه مؤسسان غربی و تاریخچه تأسیس آن دور از دسترس به نظر می‌رسد ولی قابل توجه و بررسی است. تشکیل اتحادیه در درون سازمان ملل با هدف کمرنگ‌کردن نقش غرب و جایگزین کردن کمک‌های مالی کاخ سفید، می‌تواند روزنه امیدی برای تغییر در رویکرد این سازمان‌ها باشد. علاوه بر آن، رویش و تقویت ائتلاف‌های ضدغربی می‌تواند به عنوان نهادی تصمیم‌گیر برای کشور‌های عضو، فشار‌های امریکا از کانال کاخ سفید را کم‌اثر کند، مانند شرایط تحریمی ایران و چین که فارغ از روابط دوجانبه، در قالب سازمان شانگهای یا بریکس از فشار دور می‌شود.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار