جوان آنلاین: مجروح شدن یکی از تماشاگران حاضر در ورزشگاه پارس شیراز به واسطه سقوط ورق آلومینیومی از سقف این سازه، نه فقط هشداری جدی بود برای مسئولان که اندکی بیشتر به امنیت استادیومهای ورزشی توجه کنند، بلکه یادآور خاطراتی تلخ هم بود. خاطره تلخ ورزشگاه متقی ساری (۱۶ اردیبهشت سال ۱۳۸۰) که سقف قسمتی از ورزشگاه در خلال دیدار شموشک نوشهر با پرسپولیس (مرحله یکهشتم جام حذفی) فرو ریخت و فاجعهای باور نکردنی با دو کشته، دو قطع نخایی و مصدومان بسیار بجا گذاشت.
۲۴ سال بعد از آن یکشنبه سیاه و درحالیکه از متقی ساری چیزی جز یک ورزشگاه پیر و فراموش شده باقی نمانده، کیلومترها آنطرفتر، سقوط قطعه فلزی از سقف ورزشگاه با تماشاگری برخورد میکند تا یادمان نرود در فوتبال ایران، گاه تماشای یک مسابقه تاوانی سنگین دارد و میتواند به قیمت جان افراد تمام شود یا حتی آینده آنها را تحت تأثیر قرار دهد. با وجود این به نظر میرسد مسئولان صرفاً به دنبال تبرئه کردن خود هستند تا حل و فصل مشکلی که میتوانست فاجعهای دیگر به بار آورد.
علی دهقان، عضو کارگروه استانداردسازی ورزشگاهها اتفاق رخ داده را قصور پیمانکار یا کارفرمای نظارت میخواند: «اتفاق در جایی نیست که سازمان لیگ بگوید اینجا مشکل دارد. ضمن اینکه بخشی از سازه نریخته و یک وسیله الحاقی افتاده است. در واقع عوامل کابلکشی برای حفاظت از کابلها زیر نور، قابهای فلزی در نظر گرفتند که باید بسته میشد تا با وزش باد سقوط نکند.».
اما باز جای شکرش باقیست که این تجربه تلخ سازمان لیگ را بر آن داشته دستور بازبینی مجوز ایمنی و امنیتی ورزشگاهها را صادر کند تا اگر بار دیگر پروژکتور برق ورزشگاهی مشکل پیدا کرد، فاجعهای مشابه رخ ندهد. بر همین اساس، ورزشگاهها تا زمان دریافت مجدد تأییدیه سازمان لیگ نمیتوانند میزبان هیچ مسابقهای باشند و گویا در این بین حساسیت روی ورزشگاههای مسقف بیشتر هم هست. هرچند که داستان ورزشگاهها تنها مسئله امنیت آنها نیست و مسائل دیگر را هم شامل میشود. برای نمونه ورزشگاه پارس شیراز با افزایش ارتفاع نردهها و ایجاد ایمنی سقف ورزشگاه میتواند بار دیگر مجوز برگزاری بازی بگیرد، اما آیا وضعیت چمن استادیوم تختی هم میتواند مانع از اخذ مجوز میزبانی این ورزشگاه در لیگ برتر شود؟
ابعاد گستره اتفاق تلخی که در ورزشگاه پارس شیراز رخ داد تا حد زیادی زهر وضعیت نامناسب چمن ورزشگاه تختی، جایگاه خبرنگاران و خاکی بودن مسیر رسیدن به جایگاه میهمانان ویژه را گرفت و اجازه نداد مشکلات این ورزشگاه آنطور که باید دیده شود. محمدعلی ثابتقدم، مدیرعامل شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی هم توپ را کاملاً به زمین علی جوادی انداخته و صراحتاً گفته که تختی در اختیار اداره کل ورزش و جوانان استان تهران است و آنها باید در خصوص وضعیت بد چمن تختی و اینکه آیا با آب آلوده آبیاری شده یا نه اظهارنظر کنند. اما تختی با وجود کمبودها و کاستیهایی که علاوه بر اصحاب رسانه، صدای پرسپولیس و چادرملو را هم درآورد، براساس صحبتهای آقایان طی روزهای گذشته قرار نیست برای رفع و رجوع مشکلات پرتعدادی که با آن دست به گریبان است، از گردونه مسابقات خارج شود، چراکه دهقانی، عضو کارگروه استاندارسازی ورزشگاهها صراحتاً میگوید حکمی درباره ممنوعیت برگزاری بازی در تختی ندیده است: «اطلاعات دقیقی در این زمینه ندارم، اما اداره کل ورزش و جوانان استان تهران برای حل مشکل چمن ورزشگاه تختی قول مساعدت داده است. حکمی درباره ممنوعیت برگزاری بازی در استادیوم تختی ندیدم، اما تاج خیلی مصرانه به مدیران اداره ورزش استان تهران گفت که وضعیت چمن را ارتقا دهند، فکر نمیکنم مشکل خاصی جز چمن در ورزشگاه تختی وجود داشته باشد.»
مسئله جالب توجه این است که عضو کارگروه استانداردسازی ورزشگاهها که قاعدتاً باید مو را از ماست بکشد برای رفع و رجوع مشکلات استادیومهای ورزشی، گویا نه جایگاه نامناسب خبرنگاران و اصحاب رسانه را ایراد میبیند و نه مسیر خاکی منتهی به جایگاه میهمان ویژه و نه حتی نداشتن آب گرم برای دوش گرفتن بازیکنان را، هرچند که با نگاهی به چمن معلومالحال تختی و اتفاقاتی که در ورزشگاه پارس شیراز رخ داد، عجیب هم نیست مسائلی که به چشم اصحاب رسانه و تیمها میآید و داد آنها را درمیآورد برای آقایان اصلاً مشکل به حساب نیاید!
هنوز فراموش نکردهایم که علی جوادی، تیرماه با بیان اینکه ورزشگاه تختی براساس استانداردهایایافسی آماده شده، تأکید داشت به نظر او چمن تختی یکی از بهترینچمنهای تهران است. او بارها از آماده بودن تختی برای بازگشت به چرخه فوتبال خبر داده و تأکید داشت، اگرچه اکنون فصل پرتنشی برای چمن است، اما تختی از نظر نور، چمن و تماشاگر مشکلی ندارد. ادعاهایی که یکی بعد از دیگری در جریان برگزاری تنها یک بازی رنگ باخت تا ثابت شود معیارهای استاندارد از نظر آقایان مسئول با اصحاب رسانه، تیمها و افکار عمومی تفاوت بسیار دارد که اگر نداشت، بیشک اوضاع بهتر از این بود.