کد خبر: 1318786
تاریخ انتشار: ۲۹ شهريور ۱۴۰۴ - ۲۳:۰۰
فائزه سادات یوسفی

تحرکات تروئیکای اروپایی برای فعال کردن مکانیسم ماشه به رغم اعتمادسازی‌های همه جانبه و ممتد جمهوری اسلامی ایران از ابتدای برجام و اجرایی کردن تمام تعهدات به طور یک‌طرفه، دقیقاً پاسخ به سؤالی است که از ابتدای روند توافق در فضای سیاسی مطرح بود؛ اینکه آیا می‌توان به غرب اعتماد داشت؟
در تازه‌ترین اقدام، توافق با آژانس به عنوان پیش‌در‌آمد اعتمادسازی با اروپا نیز مواضع تندتری از سوی تروئیکای اروپا را برانگیخت. در همین رابطه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با نادیده گرفتن توافق جدید ایران با آژانس، با ادعای کوچک شدن پنجره دیپلماسی، تهدید کرد «ایران باید بدون تأخیر اجازه بازرسی از سایت‌های ‎هسته‌ای را بدهد و همکاری کامل با آژانس داشته باشد». وی در ادامه تهدیداتش علیه ایران گفت: «ما چند هفته تا اعمال مجدد تحریم‌ها علیه ایران فاصله داریم و این کشور باید گام‌های معتبری را برای برآورده کردن خواسته‌های فرانسه، انگلیس و آلمان بردارد.»
گفته‌های کالاس، انعکاسی از مواضع امریکاست که روایتی از نیات و اراده همیشگی غرب در قبال ایران دارد. گرچه ایران برای نشان دادن حسن نیت، دوباره روال برجامی خود را در توافق با آژانس تکرار کرد، در عمل هم سرانجامی، چون بدعهدی‌های غرب در برجام را دریافت کرد. افزایش زیاده‌خواهی‌های غرب در ازای برآورده شدن خواسته‌ها به طور یکجانبه، نشان می‌دهد که این جهت‌گیری با پشتوانه اعتماد به غرب تا چه اندازه اشتباه و خسران‌آور است. 
در واقع، چشم‌انداز هر گونه تفاهم با اروپا و امریکا که با اتکای به عملکرد متعهدانه از سوی اروپا و امریکا یا آژانس بین‌الملل اتمی صورت بگیرد، فاقد اعتبار است، زیرا هیچ اراده‌ای در طرف مقابل برای عمل به تعهداتش وجود ندارد و ملاک اعتبار، انجام تمامی تعهدات از سوی ایران است، چراکه رویکرد غرب نه تنها رفع خصومت علیه ایران نیست که سعی می‌کند در هر بزنگاهی، چون مذاکره، ابزار فشارش را علیه ایران تقویت کند. نمونه بارز این رویکرد، خروج امریکا از برجام برای تحقق برجام گسترده‌تر با استفاده از فشارحداکثری و همچنین حمله به خاک کشور در اوج مذاکرات است. 
در همین رابطه، رهبر انقلاب با اشاره به حل نشدنی بودن مسائل بین ایران و امریکا گفتند: «او می‌خواهد که ایران گوش‌به‌فرمان امریکا باشد. ملت ایران از چنین اهانت بزرگی به شدت رنجیده می‌شود و در مقابل آن کسانی و آن کسی که چنین توقع غلطی از ملت ایران دارد، با همه قدرت می‌ایستد.»
همان‌طور که ترامپ بعد از جنگ بار‌ها به طور علنی بیان کرد، تسلیم ایران خواست دیرین و نهایی امریکا است. از این رو، این خواسته نیز باید در چهارچوب مذاکره معنا شود و نمی‌توان با چشم‌پوشی از آن، در این مسیر گام برداشت. اما امریکا برای اجرایی کردن نقشه راه خود برای اعاده این هدف بزرگ، نیازمند بهانه‌های مختلفی بود. 
در همین راستا، صنعت هسته‌ای به عنوان صنعت استراتژیک و پیشرو در پیشرفت‌های آینده که نقش مهمی در کاهش وابستگی انرژی ایران در آینده دارد، مورد هدف قرار گرفت. دیوسازی از ایران هسته‌ای و جنجالی کردن فناوری هسته‌ای، اولین ابزار برای فشار به ایران در تحقق اهداف نهایی آنها بود که تا امروز نیز تداوم دارد. در واقع، پرونده هسته‌ای و تمام بازی‌های سیاسی چندین دهه پیرامون آن یک بهانه است. از این رو، هر نوع خام اندیشی در مورد آنکه تضعیف، انهدام یا محدودیت‌های شدید و غیر معقولانه هسته‌ای، موجب فروکاست تنش‌های امریکا با ایران می‌شود، یک خطای بزرگ است. در همین راستا نیز رهبر انقلاب بار‌ها هشدار دادند و این دیدگاه غلط را تبیین کردند. 
ایشان با ریشه یابی علل حمله به ایران در سومین پیام خود در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، گفتند: «بحث غنی‌سازی دیگر نیست، بحث صنعت هسته‌ای نیست، بحث تسلیم ایران است. البته این حرف برای دهان رئیس‌جمهور امریکا خیلی بزرگ است.... لکن این اظهار او یک حقیقتی را لو داد؛ امریکایی‌ها از اولِ انقلاب با ایران اسلامی مشغول معارضه هستند، پنجه می‌افکنند، هر دفعه‌ای هم یک بهانه‌ای دارند: یک بار حقوق بشر است، یک بار دفاع از دموکراسی است، یک بار حقوق زن است، یک بار غنی‌سازی است، یک بار اصل مسئله هسته‌ای است، یک بار مسئله ساخت موشک است؛ بهانه‌های گوناگونی می‌آورند، اما باطن قضیه یک چیز بیشتر نیست و آن "تسلیم ایران" است.» 
از این رو، این گزاره حکیمانه رهبر معظم انقلاب باید به عنوان یک اصل و دستور کار در همه تصمیم‌سازی‌ها و تصمیم گیری‌های دستگاه سیاست خارجه مورد توجه قرار گیرد.

برچسب ها: غرب ، تحریم ، تروئیکا
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار