مشکل زیرساختی ورزشگاههای فوتبال ما شدیدتر از حدی است که با یک بازسازی ساده، تعویض چمن و کارهایی از این دست رفع شود، حتی شاید با وجود تعمیرات اساسی باز هم نتوانیم از امکاناتمان استفاده کنیم. در خصوص ورزشگاه تختی هم همین داستان صدق میکند و بهرغم وعدههای داده شده و برگزاری بازی روز گذشته پرسپولیس، مشکلات چمن قارچی به قوت خود باقی است.
مدتهاست خبر بازسازی ورزشگاههای مهم ایران از جمله ورزشگاه تختی را میشنویم و بارها و بارها مسئولان وعده آمادهسازی آنها را دادهاند. جدا از اینکه هنوز در ورزشکاههای بزرگ به روی مردم و تیمها بسته است و سرخابیهای تهران باید بازیهای خود را در سایر ورزشگاههای بدون امکانات برگزار کنند، داستان آماده نشدن به موقع آنها و محقق نشدن وعده مسئولان نیز مطرح است. چند سالی از شروع مرمت و نوسازی ورزشگاه تختی میگذرد و هنوز خبری از اتمام آن نیست. این ورزشگاه که در شرق تهران قرار دارد، به رغم اینکه در این سالها مسابقهای در آن برگزار نشده یا به صورت بسیار پراکنده میزبان چند بازی لیگبرتر فوتبال بوده، ولی کماکان در دست پیمانکاران است و معلوم نیست اتمام پروژه بازسازی تا چه زمانی به طول خواهد انجامید.
تأکید دوباره روی قارچی شدن چمن ورزشگاه، یکبار دیگر عملکرد ضعیف مسئولان در حفظ و نگهداری و بازسازی زیرساختها را نشان میدهد. جوادی، مدیرکل ورزش استان تهران اظهارات پیمانکار پروژه را تأیید کرده است: «در فصل گرما احتمال قارچی شدن چمن بسیار زیاد است. برای این کار از یک شرکت مشاور و نگهداری کمک گرفتهایم. هر آن چیزی را که در زمینه نگهداری چمن بلد هستیم، استفاده میکنیم و بهترین افراد در این پروژه مشغول به کار هستند. مشکلات زیاد است، با این حال دلسوزانه و شبانهروز در حال تلاش هستیم. مدیریت مجموعه، شرکت نگهدارنده و شرکت مشاور بهترین کیفیت را برای رفع مشکل چمن ارائه میدهند. در فصل گرما چمن خیلی زود قارچی میشود و با عبور از فصل گرما انشاءالله این مشکلات کاهش خواهد یافت.»
با توجه به توضیحاتی که مدیرکل استان داده مسئولان از وضعیت موجود اطلاع کافی دارند و حتی از افراد مختلف هم به صورت تخصصی استفاده کردهاند. منتها مشکل برطرف نشده و گویا آقایان منتظرند فصل گرما تمام شود تا چمن ورزشگاه تختی یک نفس راحت بکشد. با اینحساب از اول هم باید منتظر کاهش دمای هوا و شروع فصل پاییز میبودیم، وگرنه کمک گرفتن از مشاور و شرکت و این حرفها خیلی کمکی به ما نکرده و فقط خرج و مخارج بازسازی را افزایش داده است. ساخت ورزشگاههای جدید و مدرن که چیزی شبیه آرزوست و اصلاً حرفی در مورد آن نداریم، اما با این روند و با این شیوه چطور میتوان انتظار داشت زیرساختهای قدیمی موجود را بتوان حفظ کرد و برای بهرهبرداری بهتر، آنها مورد بازسازی قرار گیرند؟ ورزشگاه تختی فعلاً تمام موجودی فوتبال تهران است و باید قدر آن را بدانیم. از ورزشگاه آزادی هم که خبری نیست و عملاً تیمهای تهرانی دیگر امیدی به بازی در آزادی ندارند. اینکه سکوها را نوسازی کنیم، صندلیها نو شوند، گیتهای استاندارد نصب شوند و ورزشگاه از حالت مخروبه دربیاید، اتفاق خوبی است، ولی باید حواسمان به چمن و دمای هوای تهران در فصل تابستان باشد. از طرفی مردم انتظار دارند مسئولان برای اتمام پروژه بازسازی ورزشگاهها، بهویژه ورزشگاههای بزرگ پایتخت زمان دقیقی را اعلام کنند. اظهارنظرهای پرابهام و غیرشفاف چیزی از مسئولیت مسئولان کم نمیکند و تازه عمق بیبرنامگیها را نیز نشان میدهد.