جوان آنلاین: کانال تبیان در فضای مجازی در آستانه آغاز سال تحصیلی جدید تعطیلی مدارس و آسیب آموزش مجازی در نسل جدید را مورد واکاوی قرار داده است. دادههای جهانی و آمارهای داخلی میگویند با نسلی روبهرو هستیم که در حساسترین سالهای رشد، میان اضطراب، انزوا و شکاف آموزشی گرفتار شده، اما رد این سالها امروز در یادگیری، روابط و حتی آینده آنها مشهود است.
آغاز خاموشی
فروردین ۱۳۹۹، امیرعلی ۱۳ ساله برای اولین بار پشت میز کوچکش در خانه نشست و وارد کلاس مجازی شد. حالا که پنج سال گذشته، میگوید: «نصف دبیرستان را از دست دادم. اینترنت ضعیف بود، تصویر معلم قطع میشد و بیشتر وقتها اصلاً نمیتوانستم تمرکز کنم و حتی نمیفهمیدم درس درباره چیست!»
برای بسیاری از نوجوانان، این روایت آشناست. در روزهایی که قرنطینه خانهها را ساکت کرده بود، جهان اجتماعی آنها هم خاموش شد. زنگ تفریح و همکلاسیها حذف شدند، دوستیها، مکالمههای کوتاه حیاط مدرسه و حتی تجربههای ساده جمعی، یکشبه ناپدید شد.
پژوهشهای داخلی تا سال ۱۴۰۱ بین ۳۵تا۴۵ درصد از دانشآموزان و دانشجویان کشور علائم افسردگی یا اضطراب را گزارش کردهاند. همچنین بر اساس گزارش سازمان جهانی بهداشت در مارس ۲۰۲۲، در سال نخست همهگیری کرونا، شیوع جهانی افسردگی و اضطراب در نوجوانان به شکل چشمگیری افزایش یافت بهطوری که حدود ۴۲ درصد آنها دچار تحریکپذیری و افسردگی و حدود ۳۴ درصد اضطراب را تجربه کردند.
این آمارها تصویری روشن از نسلی میسازد که بخشی از مسیر طبیعی رشد روانیاش را از دست داد؛ نسلی که در سالهایی که باید تجربه، تعامل و هویت میساخت، در اتاقهای کوچک و پشت صفحههای خاموش تنها مانده بود.
بازگشت به این سادگیها هم نیست!
چهار سال بعد از بازگشت به مدرسه، اثرات این انزوا هنوز در زندگی نوجوانان دیده میشود. سارا ۱۶ ساله میگوید: «بعد از کرونا، جمعهای کوچک هم برایم استرسزاست. نمیتوانم راحت حرف بزنم، میترسم اشتباه کنم یا مسخره شوم.»
معلمان میگویند بسیاری از نوجوانان پس از بازگشت به مدرسه علائم اضطراب اجتماعی بیشتری نسبت به قبل داشتهاند. این اضطراب در کلاسها و حیاط مدرسه به وضوح دیده میشود؛ لکنت کلام، اجتناب از جمع، سکوت طولانی و ترس از قضاوت همسالان.
در خانوادهها هم تغییرات رفتاری مشهود است. والدین میگویند فرزندانشان کمحرفتر و گوشهگیرتر شدهاند. برای بسیاری، انزوای دوران قرنطینه به سبک زندگی تبدیل شده است؛ ساعتها ماندن در اتاق، کاهش گفتوگو با خانواده و ترجیح روابط آنلاین به ارتباطات واقعی. این انزوا، صرفاً یک عادت رفتاری نیست، تجربهای است که ساختار روان نوجوان را تغییر داده است. محرومیت طولانی از جمع، مهارتهای ارتباطی را فرسوده کرده و بسیاری را در معرض احساس طردشدگی قرار داده است.
آموزش نیمهکاره و شکافی که همچنان باز است
کرونا مسیر آموزش را یکشبه تغییر داد. کلاسهای حضوری تعطیل شد و آموزش به فضای آنلاین رفت، اما دسترسی و کیفیت یادگیری برای همه یکسان نبود. گزارش بینالمللی Navitas در سال ۲۰۲۴ نشان داد همهگیری کووید نهتنها یادگیری را مختل کرده است، بلکه مشارکت دانشآموزان در کلاسها کاهش یافته و مشکلات روانی در میان آنها افزایش پیدا کرده است؛ تغییراتی که در بسیاری از کشورها هنوز جبران نشدهاند.
پژوهشهای جهانی در سال ۲۰۲۵ نیز این روند را تأیید میکنند. عملکرد تحصیلی دانشآموزان به ویژه در مهارتهای ریاضی و علوم پس از بازگشایی مدارس افت محسوسی داشته و شکاف یادگیری به این زودیها پر نخواهد شد. در ایران نیز پژوهش دانشگاه خوارزمی نشان میدهد آموزش مجازی دوران کرونا پیامدهای ماندگاری بر جای گذاشته است از افت تحصیلی و کاهش انگیزه گرفته تا مشکلات روانی و اجتماعی، از جمله «اجتماعگریزی» در میان بسیاری از نوجوانان.
امیرعلی که حالا کنکوری است از تجربه خودش میگوید: «وقتی بعد از دو سال برگشتیم مدرسه، هیچچیز از ریاضی نمیفهمیدم، حتی مفاهیم ساده را یاد نگرفته بودم. معلم هم فرصت جبران نداشت.»
این احساس عقبماندگی، منبع تازهای برای اضطراب نوجوانان شده است؛ اضطرابی که روی کیفیت یادگیری امروز هم سایه انداخته است. نوجوانانی که حس میکنند از همسالان خود عقب افتادهاند، اعتماد به نفس تحصیلیشان را هم از دست میدهند.
هویتهای چندپاره بین واقعیت و مجازی
تعطیلی مدارس نوجوانان را به فضای مجازی کشاند؛ جایی که نیاز به ارتباط و دیده شدن، پاسخی فوری، اما سطحی پیدا کرد. ریحانه ۱۹ ساله میگوید: «آن موقع راحتتر بودم. توی اینستاگرام با چند نفر آشنا شدم، اما وقتی برگشتیم مدرسه، بلد نبودم حرف بزنم. انگار دو نفرم، یکی آنلاین، یکی واقعی.»
پژوهشهای داخلی نشان میدهد ۹۷درصد نوجوانان ایرانی امروز یک تلفن همراه هوشمند در اختیار دارند و نقش شبکههای اجتماعی در زندگی روزمرهشان پررنگتر از همیشه شده است. این تغییرات، محدود به ایران نبوده است. گزارشهای یونیسف نشان میدهد وابستگی نوجوانان به اینترنت در دوران تعطیلی مدارس افزایش چشمگیری داشته و این مسئله به طور مستقیم بر سلامت روان، احساس هویت و روابط اجتماعی آنها اثر گذاشته است.
به گفته روانشناسان دانشآموزان بعد از بازگشایی مدارس در برقراری ارتباط چهره به چهره مشکل دارند. نسلی که در دنیای واقعی فرصت تمرین مهارتهای اجتماعی را از دست داد، حالا میان خود آنلاین و خود واقعی سرگردان مانده است. این چندپارگی هویتی در رفتار روزمره دیده میشود؛ نوجوانانی که در فضای آنلاین پرحضور و فعالند، اما در جمعهای واقعی سکوت میکنند.
آینده یک نسل
پنج سال پس از همه گیری، برخی کشورها برای ترمیم آسیبهای نسل نوجوان برنامههای ملی اجرا کردهاند، اما در ایران، اقدامها پراکنده و محدود بوده و بیشتر در مراکز شهری متمرکز است. تاکنون هیچ طرح ملی برای سلامت روان نوجوانان یا جبران شکاف آموزشی تدوین نشده است. در بسیاری از مدارس مناطق کمبرخوردار، امکانات آموزشی، مشاورهای و حمایتی همچنان ناکافی است. کارشناسان هشدار میدهند بیتوجهی به این شکافها، بحران امروز را به بحران توسعهای فردا تبدیل میکند؛ نسلی که نه در یادگیری تواناست، نه در تعامل اجتماعی و نه در سازگاری با جهان جدید.
کرونا تمام شد، اما برای نسل نوجوان، بحران ادامه دارد. این نسل در سالهایی رشد کرد که جهانش ناگهان متوقف شد؛ سالهایی که باید با یادگیری، تعامل و تجربه ساخته میشد، اما پر از انزوا، اضطراب و ناامنی بود. ترمیم این زخمها به سیاستهای ملی و برنامههای ساختاری نیاز دارد. آموزش مهارتهای اجتماعی، جبران شکاف آموزشی و ایجاد حلقههای حمایتی در مدارس از ضروریترین گامها برای بازسازی این نسل است. در غیر این صورت، فاصله امروز به شکافی عمیقتر در آینده تبدیل خواهد شد؛ شکافی که پر کردنش شاید دیگر ممکن نباشد.