کد خبر: 1316315
تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۴۰۴ - ۰۱:۳۰
محمدرضا نيك‌نژاد *

در هیچ شرایطی آموزش و‌پرورش نباید از مهم‌ترین وظیفه‌اش بازبماند؛ وظیفه‌ای که شاید بتوان آن را «کشف استعداد‌های دانش‌آموزان و کمک به رشد و بالندگی آنها» نامید. رسالت مدرسه این است که توانایی‌های کودکان را شناسایی کند، آنها را پرورش دهد و زمینه‌ای فراهم کند در آینده بتوانند گره‌های زندگی شخصی و اجتماعی خود را باز کنند، اما واقعیت تلخ این است که مدارس ما- چه دولتی و چه غیردولتی- سال هاست از این مسیر فاصله گرفته‌اند. بیشتر مدارس به جای توجه به استعداد و علاقه، فقط به نمره و رتبه می‌اندیشند چراکه در ذهن خانواده‌ها هم همین کسب نمره بالا می‌گذرد و ملاک موفقیت فرزندشان را رتبه بالا می‌دانند. بسیاری از والدین اعتقادی به کشف استعداد ندارند، بلکه تنها به دنبال معدل بالا و رتبه خوب کنکور هستند. نتیجه آنکه، هزاران دانش‌آموز در طول سال‌ها درس، رتبه‌های عالی می‌آورند و برای خانواده و جامعه افتخار می‌آفرینند، اما در درون احساس شکست می‌کنند، چون علاقه و استعداد واقعی شان هیچ گاه شکوفا نشده است.

در تجربه‌ای که بیش از سه دهه داشته‌ام، بار‌ها با چنین دانش‌آموزانی مواجه شده‌ام. برای نمونه، یکی از آشنایان با رتبه‌ای درخشان وارد دانشگاه صنعتی شریف شد، تحصیلاتش را در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس به پایان رساند، اما در نهایت مسیرش را رها کرد و به موسیقی روی آورد و امروز معلم هنر است. اگر همان سال‌های مدرسه، استعداد موسیقی‌اش دیده می‌شد و پرورش داده می‌شد، شاید اکنون یک آهنگساز در سطح جهانی بود، حتی در بهترین شرایط، مدارس ما معمولاً کفِ مهارت‌های سوادآموزی را پوشش می‌دهند، یعنی خواندن، نوشتن و حساب کردن، اما واقعیت این است حتی در همین آموزش پایه هم عقب ماندگی‌ها و مشکلات زیادی وجود دارد. این مسئله فقط به ساختار آموزش و‌پرورش مربوط نمی‌شود، بلکه به یک فرهنگ عمومی برمی گردد که پیشرفت دانش‌آموز را فقط در نمره، معدل و رتبه می‌بیند. در چنین شرایطی، تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان اصلاً جدی گرفته نمی‌شود. برای مثال، ممکن است یک دانش‌آموز در علوم قوی‌تر باشد یا دیگری در ریاضی یا ادبیات، اما همه باید در همه دروس به نمره ۲۰ برسند! اگر کسی به یک درس علاقه‌مند باشد و وقت بیشتری برای آن بگذارد، باز هم مجبور است به همان اندازه روی بقیه درس‌ها وقت بگذارد تا معدلش آسیب نبیند.

این وضعیت ناشی از یک فرهنگ ریشه دار است؛ فرهنگی که پیشرفت را فقط در معدل، نمره و درصد می‌سنجد. دانش‌آموز، چه به ادبیات علاقه داشته باشد، چه به علوم و چه به ورزش، در هر حال مجبور است همه چیز را در خدمت معدل قرار دهد، حتی علاقه به ورزش که می‌تواند استعداد و آینده‌ای روشن برای یک نوجوان رقم بزند، سرکوب می‌شود، زیرا تصور این است وقت گذراندن بیش از حد در یک رشته ورزشی باعث افت نمره در دیگر دروس می‌شود!

به این ترتیب، اگر این روال ادامه پیدا کند، جامعه و مدرسه دست به دست هم می‌دهند تا «معدل زدگی» به یک بیماری مزمن آموزشی تبدیل شود. کیفیت آموزش قربانی کمیت شده است و استعداد‌ها زیر سایه نمره و درصد خاموش مانده‌اند.

از سوی دیگر، شرایط واقعی مدارس هم به این بحران دامن می‌زند. آموزش و‌پرورش در کشور ما هیچ گاه در اولویت سیاستگذاری نبوده و هر دولتی فقط حداقل‌ها را برای آن در نظر گرفته است. بودجه اندک، بی برنامگی و بی توجهی سبب شده است مدارس عملاً رها شوند. از یک سو معلمان گرفتار مشکلات اقتصادی خودشان هستند و دانش‌آموزان نیز با دغدغه‌های شخصی و اجتماعی تنها مانده‌اند و مدیران مدارس به جای پرداختن به امور آموزشی، بیشتر مشغول حل مشکلات اقتصادی از جانب والدین برای حل هزینه‌های جاری مدرسه‌اند.

در چنین شرایطی، نباید انتظار داشت آموزش و‌پرورش به رسالت اصلی خود عمل کند، این در حالی است که وظیفه اصلی تغییر و اصلاح بر دوش مدرسه و نهاد‌های فرهنگی و اجتماعی است نه صرفاً خانواده. پدر و مادر‌ها هم درگیر مسائل اقتصادی و سنت‌های فرهنگی هستند و نمی‌توان انتظار زیادی از آنها داشت، بنابراین اگر مسئولان آموزشی، مدیران مدارس و سیاستگذاران کشور واقعاً اهمیت موضوع را درک کنند، می‌توانند با برنامه‌ریزی درست این چرخه معیوب را اصلاح کنند.

امروز بیش از هر زمان دیگر، آموزش و‌پرورش نیازمند بازگشت به وظیفه واقعی خود است؛ کشف استعداد‌ها و پرورش انسان‌هایی توانمند، خلاق و بالنده.

*کارشناس حوزه آموزش

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار