کد خبر: 1314317
تاریخ انتشار: ۰۲ شهريور ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۷
پدرام پاک آیین

پس از یک درگیری شدید و کوتاه‌مدت مانند جنگ ۱۲ روزه، جامعه وارد مرحله‌ای به نام «گوش‌به‌زنگی افراطی» می شود که در آن، کوچکترین رویداد سیاسی یا محرک خبری می‌تواند نشانه‌ای شوک آور تفسیر شده و مانع از ترمیم روانی و اجتماعی شود. رسانه‌ها در این شرایط، بازیگرانی کلیدی در سازماندهی امنیت ملی و تاب‌آوری اجتماعی محسوب می‌شوند که قادرند با اجرای راهبرد‌های ذیل به تثبیت فضای جامعه و اطمینان بخشی به افکار عمومی کمک کنند:

۱. ایجاد حس تداوم و پیش‌بینی‌پذیری زندگی روزمره
بر اساس نظریه «امنیت هستی شناختی» آنتونی گیدنز، انسان‌ها برای مقابله با اضطراب، نیازمند حس تداوم و قابلیت پیش‌بینی در زندگی روزمره خویشند.
رسانه‌ها می‌توانند با پوشش مستمر روند بازگشت به شرایط عادی زندگی (بازگشایی مدارس، فعالیت بازارها، سرمایه گذاری‌های جدید و برنامه‌های فرهنگی و هنری) به بازسازی این «حس تداوم» کمک کنند. تمرکز بر عادی‌سازی زندگی، پادزهر گوش‌به‌زنگی افراطی است.

۲. مشارکت‌جویی از مردم
نظریه‌های «سرمایه اجتماعی» (رابرت پاتنام) نشان می‌دهند که هرچه میزان مشارکت مردم در امور عمومی بیشتر باشد، انسجام اجتماعی و تاب‌آوری جامعه در برابر بحران‌ها افزایش می‌یابد.
رسانه‌ها می‌توانند فراخوان نهاد‌های رسمی برای مشارکت عمومی در فعالیت‌های خیرخواهانه، صنفی و اجتماعی را با ضریب افزاینده منعکس کنند. برای نمونه، فرخوان رییس محترم قوه قضایبه از جامعه رسانه‌ای در خصوص اصلاح قانون مطبوعات، از شاخص‌ترین الگو‌های مشارکت جویی از مردم در هفته‌های اخیر بود که رسانه‌ها به خوبی آن را بازتاب دادند. کنش‌هایی از این دست از سوی مقامات عالی کشور و انعکاس رسانه‌ای آن، به شهروندان حس عاملیت و تاثیرگذاری می‌بخشد و مانع از بی حسی عاطفی و کناره گیری آنها می‌شود.

۳. مدیریت گفت‌و‌گو‌های عمومی

پس از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، فضای عمومی مستعد انشقاق و گفت‌و‌گو‌های بی‌حاصل است. بر اساس «نظریه کاشت» (جورج گربنر)، رسانه‌ها می‌توانند با برجسته سازی، محور‌های اصلی گفت‌و‌گو‌های عمومی را تعیین کنند و این گفت‌و‌گو‌ها را به سمت مضامین راه حل گرا و آینده‌نگرانه سوق دهند. تأکید بر سرعت و قطعیت در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و اجتماعی، ضرورت همکاری نخبگان فارغ از اختلاف دیدگاه ها، اولویت‌بندی برنامه‌های بلندمدت و تشویق نخبگان خارج از کشور به بازگشت از جمله محور‌هایی است که می‌تواند به گفت‌و‌گو‌های عمومی جهت دهد.

۴. کمک به افزایش اعتماد عمومی 

 «امنیت» تنها نبود تهدید فیزیکی نیست، بلکه به معنی «اطمینان» به ظرفیت نهاد‌های رسمی برای مدیریت بحران و تأمین رفاه است. اعتماد، مهم‌ترین سرمایه اجتماعی در دوران پسا بحران به شمار می‌آید. از این رو انعکاس موفقیت‌ها (هرچند کوچک) این پیام را منتقل می‌کند که ساختار‌های حکمرانی، پاسخگو و کارآمدند.

۵.. نقد و آسیب‌شناسی بدون قطبی سازی

جامعه پویا نیازمند نقد و اصلاح است، اما نقد در شرایط «پس از منازعه حاد» باید از ادبیاتی تفاهم آمیز و همگرایانه برخوردار باشد. طرح پرسش‌های تقابلی مانند این که «چه کسی مقصر وضع موجود است؟» می‌تواند جامعه را به قطب‌های متعارض تقسیم کند.
رسانه‌ها برای جلوگیری از قطبی شدن جامعه می‌توانند به جای تمرکز بر مقصرخوانی و حذف رقبا «روند‌ها و ساز و کار‌ها» را نقد و آسیب شناسی کنند. این گونه نقد، دستگاهی سنجشی است که به جای تعمیق شکاف ها، به یادگیری جمعی و اصلاح زیرساخت‌ها می‌انجامد.

سخن آخر این که استفاده هوشمندانه از ابزار ارتباطی، در گرو ایجاد شرایط پایدار برای فعالیت حرفه‌ای رسانه هاست؛ زیرا اگر نهاد رسانه خود دچار گسست در پایه‌های وجودی، بی اعتمادی به آینده حرفه‌ای و عدم قطعیت در حیات اقتصادی باشد، نمی‌تواند هیچ یک از راهکار‌های فوق را عملی کند. دولت باید با حمایت مؤثر و عادلانه از رسانه به عنوان حلقه‌ای راهبردی از زنجیره دفاعی کشور، امنیت روانی جامعه را ارتقا بخشد و به افزایش اعتماد عمومی کمک کند؛ موضوعی که در ماه‌های گذشته تا حد زیادی مغفول مانده است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار