کد خبر: 1313913
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۲:۴۰
نگاهی آسیب‌شناسانه به مخاطب‌شناسی انحرافی سینمای ایران 
خانواده کجای کار این سینما است؟ جواد محرمی در کانال سینما آرمان کوشیده به بهانه اکران فیلم پیرپسر که اواخر اکران عمومی خود را می‌گذراند نیم نگاهی به مهجوریت سینمای خانواده به ویژه سینمای کودک و نوجوان داشته باشد

جواد محرمی در کانال سینما آرمان کوشیده به بهانه اکران فیلم پیرپسر که اواخر اکران عمومی خود را می‌گذراند نیم نگاهی به مهجوریت سینمای خانواده به ویژه سینمای کودک و نوجوان داشته باشد و به این موضوع اشاره کند که برخلاف هالیوود که به مرور در چند دهه اخیر سعی کرده خانواده و قشر کودک و نوجوان را در کانون مخاطبان خود لحاظ کند و برای این اقشار دست به تولید اثر بزند، سینمای ایران به تدریج همه داشته‌ها و افتخارات خود را در سینمای کودک رها کرده و در گرداب سینمای مخاطب خاص با رویکرد‌های شبه روشنفکری دچار عقبگردی فاحش و خسران آفرین شده است. 
هالیوود بیش از دو دهه است که سمت و سوی آثار خود را به سمت پایین آوردن سن مخاطب و جذب بیشتر سنینی قرار داده که در جذب آموزه‌های فرهنگی کار روی افکار آنها بیشترین اثربخشی را داشته باشد. این رویکرد بیش از چهار دهه پیش از سوی فیلمسازان مطرحی، چون استیون اسپیلبرگ با آثاری، چون ئی‌تی موجودات فرازمینی دنبال شد و حتی کارگردان خشونت‌سازی، چون اسکورسیزی را نیز همین اواخر با درام ماجراجویی هوگو به این وادی کشاند. چه کسی فکر می‌کرد اسکورسیزی با آن خشونت عیان در آثارش تجربه یک فیلم چندبعدی که در آن یک کودک کاراکتر اصلی است را بر عهده بگیرد. تجربه‌ای که در کارنامه سینمایی او یک موفقیت بزرگ محسوب می‌شود. از سوی دیگر اسپیلبرگ چند دهه بعد بار دیگر با فیلم تن تن و میلو به سینمای کودک روی آورد و تجربه موفق دیگری را از سر گذراند. هر چند اسپیلبرگ را می‌توان سردمدار سینمای خانواده نیز دانست. بخش قابل توجهی از آثار او برای خانواده مناسب است و حتی آثاری، چون سه گانه پارک ژوراسیک نیز برای رده سنی نوجوان آثاری قابل توجه محسوب می‌شوند. او در این آثار جنبه آموزشی را نیز لحاظ کرده بود. در واقع بخش قابل توجهی از سینمای رویاپرداز هالیوود از مقطعی آگاهانه مخاطب خود را خانواده و رده‌های سنی پایین قرار دادند. حتی جمز کامرون در مجموعه فیلم‌های درخشان و ماندگار ترمیناتور کاراکتر اصلی و محوری خود را یک نوجوان و مادرش قرار داد و اثری خلق کرد که هم عمیق‌ترین مباحث فلسفی در آن مطرح بود و هم از حیث سرگرمی توانی خارق‌العاده برای ارتباط با قشر نوجوان و جوان داشت. این رویکرد هوشمندانه تا همین حالا در هالیوود ادامه داشته و گسترش نیز پیدا کرده است. همین حالا انیمیشن‌ها پرفروش‌ترین آثار سینمایی امریکا را به خود اختصاص می‌دهند. 
 خانواده‌زدایی در سینمای ایران 
در ایران و طی چهار دهه اخیر، اما وضعیت به گونه‌ای معکوس جریان داشته است. اگر در دهه ۶۰ و با طلیعه انقلاب اسلامی سینمای ایران مشحون از فیلم‌هایی بود که کودکان و نوجوانان در آن غوطه‌ور بودند و جهان سینمای ایران را با کودکانش می‌شناخت به مرور یک جریان انحرافی سینمای ایران را به تولید آثار سیاه اجتماعی سوق داد که تا به حال گریبان هنرهفتم را رها نکرده است. 
 همن حالا در سینمای ایران یک فیلم به اصطلاح اجتماعی در حال اکران است که تماشای آن برای خانواده‌ها ابداً مناسب نیست. 
ابتذال فیلم پیرپسر البته در سینمای ایران موضوع تازه‌ای نیست. تقریباً اغلب فیلم‌های کمدی و به اصطلاح اجتماعی و حتی شبکه نمایش خانگی کشور مشحون از ارجاعات لفظی و تصویری غیراخلاقی است و همه این آثار نیز مجوز اکران می‌گیرند. مشکل اصلی این است که خانواده و قشر کودک و نوجوان ایرانی از داشتن محصولات سالم بی‌بهره‌اند و هیچ مدیر سینمایی در دولت‌ها برای غلبه تولید آثار خانوادگی برنامه‌ریزی نکرده و گامی بر نداشته است. نکته این است که آثاری مثل پیرپسر باید در حاشیه سینمای ایران مخاطب خاص داشته باشند و سازمان سینمایی با اکران محدود و با اختصاص سالن کم اجازه پخش آنها را صادر کند. این اتفاقی است که در همه جهان درباره فیلم‌ها رقم می‌خورد. دو راهکار مهم درباره اکران آثاری که مناسب خانواده نیستند و به اصطلاح مخاطب خاص دارند اهمیت دارد یکی محدودیت اکران و دیگری هشدار سنی که درباره فیلمی، چون پیرپسر فقط هشدار سنی لحاظ شده است. 
سال‌ها پیش فیلم پرحاشیه خانه پدری ساخته کیانوش عیاری پس از توقیف چندساله با چند سالن محدود و در دو هفته اکران شد و از یاد‌ها رفت. این یک تجربه مفید درباره اکران فیلم‌هایی از نوع پیرپسر است، اما متأسفانه با وجود چنین تجربه‌های مفیدی فیلم پیرپسر به طور گسترده و بدون ملاحظه حریم عمومی به اکران درآمده است. این آثار باید با الزام به کاهش سالن و کاهش زمان اکران محدود شوند. ولع برای تماشای فیلم در روز‌های ابتدایی نیز اتفاقاً به دلیل توقیف چندساله فیلم بود وگرنه درحالت عادی بعید بود این فیلم با استقبال قابل توجهی در اکران روبه‌رو شود. بعید است سازمان سینمایی چنین تجربیاتی را فراموش کرده باشد. 
نکته دیگر درباره توقیف این آثار است. پیرپسر می‌توانست در همان دولت قبل با محدودیت اکران و درج هشدار سنی اکران شود. 
مشکلی که وجود دارد این است متأسفانه برخی دوستانی که اتفاقاً نگران تأثیر فرهنگی این آثار بر جامعه‌اند مخالف اکران آثاری از این دست از طریق درج هشدار سنی و محدودیت اکران بودند و همین نگاه باعث شد تا ترافیکی از آثار توقیفی ایجاد شده تا این دولت مجبور شود از آنها به مرور رفع توقیف کرده و برای خود دستاوردسازی کند. 
 دوستان مخالف اکران با درجه‌بندی و هشدار سنی آن را یک طراحی جهت تولید و عادی‌سازی آثاری از این دست ذیل قانون درجه‌بندی سنی می‌دانند، اما به این فکر نمی‌کنند که مخالفت با درج هشدار سنی سال‌ها منجر به نادیده گرفتن حقوق مخاطب و از دست دادن یک سیاست محدود ساز به نفع خانواده ایرانی شده بود. اینکه باید با اتخاذ سیاست‌های دقیق فرهنگی تولید اینگونه آثار از ابتدا محدود شود، حرف درستی است، اما در مواجهه با آثار تولید شده نباید منفعلانه عمل کرد و همین لوازم محدودساز به سود خانواده ایرانی را نیز به کار نبرد. 
 اینکه بگوییم جریانی قصد دارد از قانون هشدار سنی جهت عادی‌سازی تولید و پخش آثار مبتذل سوء‌استفاده کند و حاکمیت نیز با همین استدلال خانواده ایرانی را در تقابل با این آثار بدون اطلاع و محافظ رها کند رویکردی غیر منطقی و منفعلانه به نظر می‌رسد. آن بخش عاقل از حاکمیت که نگران اخلاق و فرهنگ عمومی است، موظف است نسبت به الزام به اطلاع‌رسانی به خانواده‌ها درباره محتوای مبتذل برخی آثار نمایشی و درج هشدار سنی و محدود‌سازی زمان اکران و تعداد سالن اقدام کند؛ ضمن اینکه توقیف این آثار قطعاً بازی در زمین جریانی است که قصد دارد از این مسائل برای خود مقابل افکار عمومی دستاوردسازی سیاسی و رسانه‌ای کرده و با ژست طرفداری از آزادی مظلوم نمایی کند. وقتی می‌توان با سیاست‌های محدودساز در اکران و نمایش به این آثار ضریب نداد و توجه تماشاگر انبوه را نیز به آن جلب نکرد، بی‌خردی است که در زمین آنهایی بازی کنیم که ترجیح می‌دهند اثرشان دچار توقیف شده و از سوی رسانه‌ها به لحاظ تبلیغات ضریب بخورد و افکار عمومی را تشنه تماشای چنین آثاری کند. 
طرفه اینکه حمایت حداکثری از سینمای خانواده که کودک و نوجوان شق اصلی آن محسوب می‌شود باید به یک سیاست راهبردی در فرهنگ و هنر کشور تبدیل شود و دولت‌ها برای آن برنامه داشته باشند. کلید حل مشکلات سینمای کشور در دست مدیرانی است که درک درستی از سن مخاطب و حریم خانواده داشته باشند و سعی کنند سینمای موسوم به مخاطب خاص از نوع پیرپسر صرفاً در حاشیه سینما موضوعیت داشته باشد.

برچسب ها: خانواده ، خشونت ، سینما
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار