کد خبر: 1310327
تاریخ انتشار: ۰۹ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۷:۵۰

جوان آنلاین: محسن فایضی فعال رسانه در تلگرام نوشت:

سحرگاه ۱۰ مردادماه ۱۴۰۳ خبری منتشر شد که رسانه‌های جهان را به شوک فرو برد. یکی از میهمانان مراسم تحلیف دکتر پزشکیان، در ساختمان محل اقامتش در شمال تهران ترور شد. خبر شهادت اسماعیل هنیه رهبر مقاومت اسلامی حماس در روزهایی که هنوز ترور رهبران و شخصیت‌های مقاومت به امری پرتکرار تبدیل نشده بود، شوکی بزرگ به محور مقاومت وارد کرد.

از دست دادن اسماعیل هنیه یکی از خلأهای بزرگ و جدی برای مقاومت بود. شخصیتی که در دهه‌های اخیر یکی از مهم‌ترین تصمیم‌گیران و رهبران مقاومت فلسطین پس از ترور شیخ احمد یاسین در سال ۲۰۰۴ بود.

هنیه صاحب خیلی از «اولین‌ها» و یا «تنهاها» در میان فلسطینی‌ها بود. لذا سخن گفتن از او در یک ستون کاری سخت و تلاشی بیهوده است؛ این یادداشت تنها برای ادای دینی از سوی نویسنده است.

خودش می‌گفت چون من بعد از هفت دختر به دنیا آمدم لذا پدرم آیه «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی وَهَبَ لِی عَلَی الْکبَرِ إِسْمَاعِیلَ..» را خواند و اسمم را اسماعیل انتخاب کرد. در فقر و در اردوگاه الشاطی شهر غزه بزرگ شد. اسماعیل هنیه جایی گفته بود پدرم‌ صوفی بود و شیخ مذهب شان بود. من را مراسم ولادت و عزا (اهل بیت) صوفیه می‌برد، در جلسات اذکار شرکت می‌کردم و قرآن می‌خواندم. شاید دلیل انس هنیه با قرآن هم همین بوده است. او همیشه مؤلفه اصلی جامعه غزه و مقاومت آن را قرآن می‌دانست.

از نوجوانی با شیخ احمد یاسین و تفکرات اخوانی‌اش آشنا شد و در دانشگاه اسلامی غزه ادبیات عرب خواند. علاقه او باعث شده بود در سخنرانی‌هایش شعر زیاد بشنویم. مثل شعری که در آخرین دیدارش با رهبر انقلاب درست در روز پیش از ترورش خوانده بود: «نحن قوم اذا خلأ منا سید قام سید آخر»

او جزو اولین و معدود رهبران محبوب سیاسی - نظامی فلسطینی بود که اتفاقاً براساس تنها انتخابات پارلمانی گسترده فلسطینی، به نخست‌وزیری فلسطین هم رسید. هنیه از رهبران فلسطینی بود که ارتباط با رهبران امت عربی و اسلامی برایش مسأله بود و تقریباً با همه سران کشورهای اسلامی رفت و آمد داشت و مورد وثوق و اعتماد آنان بود. او تنها رهبر فلسطینی بود که اگرچه بدلیل حضور در تهران و اطلاق صفت شهید القدس به حاج قاسم خودش فرصت بازگشت به فلسطین از او با کارشکنی مصری‌ها سلب شده بود، اما خانواده‌اش در طوفان الاقصی در فلسطین ماندند و سه نفر از پسرانش شهید شدند.

هنیه جمعی از یک چهره دینی، کاریزماتیک، دیپلمات و راهبر جریان نظامی مقاومت بود. جمع این صفات از وی یک شخصیت استثنایی در محور مقاومت ساخته بود. هنیه در دوران رهبری‌اش نبردهای مهمی چون جنگ ۵۱ روزه، سیف القدس و طوفان الاقصی را مدیریت کرد. مدیریت چالش‌های فراوان منطقه‌ای، تحولات تطبیع و ارتباطات با ایران و جهان عرب بالاخص از ۲۰۱۱ به این سو از دیگر نقاط پررنگ دوران رهبری او در دفتر سیاسی حماس است.

او عاشق مسجدالاقصی بود و یکی از دلایل اتفاق ۷ اکتبر را هم مسجدالاقصی می‌دانست و به صراحت می‌گفت: «برای ما واضح بود و اطلاع داشتیم که این کابینه (نتانیاهو) با ریشه‌های خود در داخل توده صهیونیست‌ها اقدام به تخریب مسجدالاقصی یا دست‌کم سیطره بر آن خواهد کرد.»

از هنیه جملات و لحظات نابی به یادگار مانده است. مثل لحظه‌ای که در ورودی اتاقی در بیمارستانی در قطر ایستاده است و دست‌هایش را روی هم جلوی سینه‌اش به هم قفل کرده است و در پاسخ به خبر شهادت سه پسر و چهارنوه‌اش در اردوگاه الشاطی غزه، همان جایی که به دنیا آمد و زندگی کرد با صدایی آرام می‌گوید: الحمدالله... به کارمان ادامه دهیم....

جمله مشهور دیگری که از هنیه به یادگار مانده: لن نعترف، لن نعترف، لن نعترف بإسرائیل است یعنی «نمی شناسیم، نمی‌شناسیم، اسرائیل را به رسمیت نمی‌شناسیم» که به یک شعار حماس تبدیل شده است.

هنیه در شعر و سخن‌هایش هم از شهادت بسیار سخن می‌گفت. هم چنین خودش چه زیبا پس از شهادت صالح العاروری گفته بود که وقتی به سرنوشت رهبران حماس نگاه می‌کنم، عاقبت همه و همه رهبران حماس، شهادت است؛ همانگونه که خود شیخ صالح العاروری هم همین را در پاسخ سؤال خبرنگار از تهدیدات ترور رژیم گفته بود.

جایی دیگر اسماعیل هنیه گفته بود: نحن قوم نعشق الموت! کما یعشق اعدائنا الحیاة «ما قومی هستیم که مرگ را دوست داریم! همان‌طور که دشمنان ما زندگی را...» تعبیری شاعرانه که آن را می‌توان برداشتی از جمله امام حسین(ع) دانست که فرمودند مرگ با عزت انتخاب ما در مقابل زندگی در ذلت است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار