جوان آنلاین: انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) انقلابی برخاسته از ارزشها و اصول الهی بود که در برابر استبداد، استکبار، بیعدالتی و ظلم ایستاد. در واقع، مبنای فکری و اندیشه ایشان، ریشه در باورهای دینی و الهی داشت و بر پایه اهدافی، چون برچیدن فساد و استبداد شاهنشاهی، مقابله با مظاهر جاهلیت مدرن و ایستادگی در برابر استکبار جهانی بهویژه امریکا، استوار بود.
یکی از مهمترین شاخصهای مکتب فکری امام خمینی (ره) در طول حیاتشان، ضدیت با استبداد و استکبار و سرخم نکردن در مقابل سخن زور و مستبدانه رژیم شاهنشاهی پهلوی بود. ایشان از نظام شاهنشاهی و سلطنتی که معمولاً به طور استبدادی حکومت میکردهاند با نقل قول از طبری از پیامبر (ص) درباره تعبیر «ملک الملوک»، به عنوان منفورترین کلمات، اظهار تنفر میکند.
مبارزات امام خمینی (ره) با این نظام مستبد به زمان محمدرضا پهلوی منحصر نمیشود بلکه ایشان مبارزه با استبداد را از همان زمان رضاشاه آغاز کرد. امام خمینی (ره) اساس سلطنت پهلوی را بر پایه قلدری و دیکتاتوری میدانست و از نظر ایشان حکومت پهلوی نه تنها فاقد مشروعیت مردمی و دینی، بلکه فاقد مشروعیت سیاسی نیز بود. به باور ایشان رضا پهلوی با ایجاد خفقان، همه چیز را در اختیار خود گرفته بود، به گونهای که هیچ قشری از ملت، به ویژه در انتخاب نمایندگان آزاد نبودند.
«استبداد پهلوی» تسهیلگر استعمار
همچنین امام از همان ابتدا حکومت پهلوی دوم را تحمیلی میدانست که از سوی متفقین به کشور تحمیل شده است، بنابراین همواره از تداوم استبداد رضاخانی و تداوم خط فکری غربگرایان به عنوان تسهیلگر ورود استعمار و عامل اصلی انهدام هویت ملی، مذهبی کشور، نگران بود. رژیم پهلوی و امریکا با مدرنسازی غربی و اصرار بر باستانگرایی، به دنبال نابودسازی سنت و معرفی اسلام به عنوان عامل عقبافتادگی بودند. مهمترین اقدام امام خمینی (ره) بازسازی اندیشههای دینی در راستای نفی استبداد، استعمار و فراهم کردن بسترهای ذهنی انقلاب با برجسته کردن آموزههای حماسی اسلام و تشیع بود.
آنچه از مستندات نمایان است، مبارزات علنی امام (ره) علیه استبداد پهلوی پس از رحلت آیتالله بروجردی (قدسسره) و با تقویت لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال۱۳۴۱ آغاز شده است. بر اساس این لایحه، قید اسلام و مردبودن از شرایط انتخابکنندگان و انتخابشوندگان مجلس حذف شد و در مراسم تحلیف، به جای قرآن، کتاب آسمانی گذاشته شد. امام خمینی (ره) با همراهی مردم و مراجع تقلید به مخالفت با این لایحه برخاست و دولت را وادار به عقبنشینی کرد.
چرا امام با استبداد مخالف بودند؟
آنچه مسلم است اینکه استبداد دشمن اصلی آزادی و استقلال است. وقتی در جامعهای استبداد برقرار شود، آزادی و استقلال و در نتیجه پیشرفت و پویایی جایگاهی نخواهند داشت، بنابراین لازمه دفاع از آزادی و استقلال، مقابله با استبداد است. امام خمینی (ره) نیز با خاطر نشان کردن این موضوع فرمودند: «یکی از بنیادهای اسلام، آزادی است. انسان واقعی ملت مسلمان، فطرتاً یک انسان آزاد شده است. رژیم کنونی ایران [رژیم شاه]میخواهد و میکوشد و تاکنون کوشیده است این بنیادهای مترقی را در هم بشکند. بنیاد دیگر اسلام، اصل استقلال ملی است. قوانین اسلام تصریح دارند که هیچ ملتی و هیچ شخصی حق مداخله در امور کشور ما را ندارد، اما رژیم [شاه]این استقلال را از ما گرفته و بر باد داده است. حضرت امام مبارزه با ظلم، استبداد، استثمار و برقراری عدالت اجتماعی را هدف اساسی انبیا دانستند و با اشاره به خاستگاه طبقاتی و پایگاه اجتماعی آنان فرمودند: «آنان از اشراف نبودند که طرفدار اشراف باشند، بلکه از همین ضعفا و طبقات پایین و تودهها و مستضعفین و طرفدار آنها بودند.»
به عقیده امام، دین اسلام هم به نظر امام از طبقه بالا پیدا نشده، بلکه از توده پیدا شده است و برای توده کار میکند و در رأس اهداف مقدسه آن، اقامه قسط و بسط عدالت اجتماعی و دفع بیدادگریها و بیفرهنگیهاست. اساساً اسلام دینی است که به پیروان خود، هم مبارزه با ظلم و نابرابریها را میآموزد و هم اینکه چگونه باید یک جامعه سالم، مترقی و پیشرو بنا کنند. با مرور آنچه گفته شد، نهضت امام (ره) به طور صریحی با استعمار خارجی و استبداد داخلی مقابله میکرد، زیرا اصول نهضت، بر پایه شریعت آزادیخواه اسلام بنا شده بود.
مردمسالاری مبتنی بر آموزههای دینی
انقلاب به رهبری امام خمینی به یک انحطاط تاریخی طولانی پایان داد و کشور که در دوران پهلوی و قاجار به شدت تحقیر شده و عقب مانده بود، در مسیر پیشرفت سریع قرار گرفت. در گام نخست، رژیم ننگین سلطنت استبدادی را به حکومت مردمی و مردمسالاری تبدیل کرد و عنصر اراده ملی را که جان مایه پیشرفت همهجانبه و حقیقی است در کانون مدیریت کشور وارد کرد، آنگاه جوانان را میداندار اصلی حوادث و وارد عرصه مدیریت کرد، روحیهو باور «ما میتوانیم» را به همگان منتقل کرد، به برکت تحریم دشمنان، اتکا بر توانایی داخلی را به همه آموخت و این منشأ برکات بزرگ شد.
امام خمینی (ره) در استقرار یک نظام مردمی، عادلانه و اسلامی برای دستیابی به پیشرفت و توسعه همت گماشت و سر سازش و تسلیم در برابر هیچ قدرت مستکبر و مستبدی فرود نیاورد تا مسیر مبارزه، آزادیخواهی و اصلاحات اجتماعی هر کدام به نحوی و متناسب با شرایط زمان خود در سطحی را محقق کنند.
بر همین اساس، ایشان همواره بر لزوم حمایت از پابرهنگان و دفاع از حقوق مستضعفان و فقرزدایی تأکید کردند و فرمودند: «محرومیتزدایی عقیده و راه و رسم زندگی ماست.»
حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب نیز با اشاره به این سیره عملی امام (ره) فرمودند: «من چند نمونه از مظهر عقلانیت امام عرض میکنم. اولین نمونه، همین گزینش مردمسالاری برای نظام سیاسی کشور بود، یعنی تکیه به آرای مردم. انتخاب مردمسالاری، یکی از مظاهر روشن عقلانیت امام در مکتب حیاتبخش و نجاتبخش او بود. قرنهای متمادی حکومتهای فردی بر کشور ما حکومت کرده بودند و حتی در دورانی که در ایران جریان مشروطه به وجود آمد و به ظاهر جریان قانون در کشور رسمی شد، عملاً استبداد و دیکتاتوری دوران پهلوی از استبداد گذشتگانشان گزندهتر، سختتر و مصیبتبارتر بود. در کشوری با این سابقه، امام بزرگوار ما این امکان را پیدا کرد. این، بارزترین نمونه عقلانیت امام بزرگوار ما بود.»