جوان آنلاین: رونمایی از موشک جدید بالستیک ایرانی «قاسم‌بصیر» در بحبوحه تهدیدات و تنش‌افزایی‌های رژیم صهیونیستی و امریکا در منطقه، پیام راهبرد تزلزل‌ناپذیر ایران را به کاخ سفید رسانده است. این موشک بالستیک که قابلیت عبور از پدافند‌های پیشرفته‌ای، چون تاد و پاتریوت را داراست، خطر جدی و بالقوه برای مواضع امریکا در منطقه و رژیم صهیونیستی محسوب می‌شود.
طبق اطلاعات فنی منتشر شده از سوی کارشناسان، موشک قاسم‌بصیر می‌تواند با هدف قرار دادن رادار‌ها و سامانه‌های پدافندی دشمن راه را برای سایر موشک‌های بالستیک ایرانی به اهداف خود باز کند و در کنار موشک فتاح دومین موشک ضدسپر موشکی دشمن باشد. علاوه بر این موشک قاسم‌بصیر می‌تواند با عبور از سد لایه‌های متعدد پدافندی دشمن با دقتی مناسب آشیانه‌های جنگنده و باند‌های فرود پایگاه‌هایی هوایی اسرائیل را هدف قرار دهد و در صورت به‌کارگیری انبوه، ضربه‌ای کاری به توان هوایی رژیم صهیونیستی وارد کند. اضافه شدن این قابلیت به موشک بالستیک سوخت جامدی که از یک سکوی پرتاب پیشرفته با سرعت آماده‌سازی و پرتاب کوتاه بهره می‌برد، پیامی روشن برای صهیونیست‌هایی است که پیش‌تر تجربه اصابت موشک‌های ایران را دارند. در این میان هشدار صریح وزیر دفاع ایران به امریکا و متحدان آن در خصوص آمادگی ایران برای پاسخ و هدف قرار دادن پایگاه‌های امریکا و همچنین هشدار‌های مستمر مقامات ایرانی در مورد ایجاد یک درگیری منطقه‌ای در ازای هر گونه اقدامی علیه ایران، به خوبی عواقب هر گونه ماجراجویی در رابطه با ایران را برای کاخ سفید مجسم کرده و لزوم تغییر رفتار و گفتار امریکا در قبال ایران را خاطرنشان کرده است.
در همین رابطه سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس و تحلیلگر مسائل منطقه غرب آسیا در گفتوگو با «جوان» در خصوص اثرگذاری رونمایی از موشک در وضعیت فعلی تنش میان ایران و امریکا گفت: در شرایط کنونی، در حالی که مقامات امریکایی خواستار مذاکره با جمهوری اسلامی ایران هستند، همزمان نیز پیام‌های تهدیدآمیز و اقدامات خصمانه‌ای علیه افراد، مؤسسات و موضوعات مختلف در قبال ملت ایران را دنبال می‌کنند. این رویکرد متناقض بی‌تردید بر روند مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و امریکا تأثیرات منفی خواهد گذاشت. واقعیت آن است که پیام‌های متضادی که از سوی نهاد‌های مختلف در امریکا صادر می‌شود، نشان‌دهنده نبود انسجام داخلی در پیگیری موضوعات مهمی است که دولت ترامپ در پی آنهاست. با توجه به شکست‌های مکرر امریکا در حوزه‌های مختلف بین‌المللی از جمله در غزه، اوکراین و همچنین عقب‌نشینی در موضوع تعرفه‌ها، می‌توان دریافت که مذاکره با جمهوری اسلامی برای ایالات‌متحده اهمیتی راهبردی دارد، با این حال به نظر می‌رسد توان مدیریتی امریکا در هماهنگی پیام‌های دیپلماتیک با واقعیت‌های میدانی کاهش یافته است. در این میان، برخی مقامات امریکایی نیز در کمتر از ۱۰۰ روز گذشته، لحن تهدیدآمیز و حتی تهدیدات نظامی خود را تشدید کرده‌اند. در مقابل، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر انسجام داخلی و بهره‌گیری از ابزار دیپلماسی، تلاش کرده است ضمن پذیرش دیدگاه‌ها و پیشنهاد‌های کارشناسان، وحدت رویه در گفتار و عمل را در پیش گیرد. باید توجه داشت که هرگونه تهدید لفظی از سوی امریکا، با واکنشی متناسب از سوی ایران مواجه خواهد شد و هر اقدام تهدیدآمیز علیه منافع ملی ایران، با پاسخی قاطع همراه خواهد بود.
در روز‌های اخیر، تغییراتی در گفتار و عملکرد ایران نیز مشاهده شده است، به‌گونه‌ای که برخی مقامات ارشد، از جمله رئیس مجلس شورای اسلامی، با صراحت و ادبیات مناسب به اظهارات رئیس‌جمهور امریکا پاسخ داده‌اند. همچنین نیرو‌های مسلح کشور اقدامات آفندی و پدافندی خود را به‌روزرسانی کرده‌اند. وزیر دفاع نیز با قاطعیت بر حفظ امنیت و منافع ملی و آمادگی برای دفاع و حتی پاسخ تهاجمی در صورت لزوم تأکید کرده است. در همین راستا، رونمایی از موشک نقطه‌زن و پیشرفته «قاسم‌بصیر» نشانه‌ای از بهره‌گیری کامل جمهوری اسلامی از ظرفیت‌های موجود برای تأمین منافع ملی است. جمهوری اسلامی در جایی که دیپلماسی راهگشا باشد، از آن استفاده می‌کند و در جایی که بهره‌گیری از توانمندی‌های دفاعی و نظامی ضرورت یابد، با تکیه بر ظرفیت‌های داخلی، آمادگی کامل برای مقابله با هرگونه تجاوز را دارد.
همچنین باید توجه داشت که رژیم صهیونیستی و نتانیاهو، فراتر از توان واقعی خود، دست به تهدیدات لفظی می‌زنند. عملیات‌های «وعده‌صادق» و عبور موفق موشک‌های جمهوری اسلامی از سامانه‌های پدافندی اسرائیل، ناکارآمدی این سامانه‌ها را در برابر توان موشکی ایران آشکار کرده است. این مسئله، حتی با وجود پشتیبانی و تجهیزات پیشرفته پدافند هوایی امریکا، به وضوح به اثبات رسید و درسی فراموش‌نشدنی برای اسرائیل و امریکا بود. به نظر می‌رسد رونمایی از موشک‌های جدید نیز در پاسخ به تهدیدات رژیم صهیونیستی، تأثیرات مهمی در بازدارندگی و موازنه قدرت خواهد داشت. در مجموع، رفتار امریکا در تناقض بین گفتار و عمل، به جای کاهش تنش، به تشدید آن منجر شده است. رژیم صهیونیستی با فعالیت‌های ثبات‌زا و وحشیانه در سوریه، یمن، غزه و حتی لبنان تلاش می‌کند ایران را به طور غیرمستقیم هدف قرار دهد و به فشار‌های سیاسی و تهدیدات امریکا جنبه عملیاتی دهد. در این میان، ایران با تلفیق دیپلماسی و قدرت سخت، تلاش دارد توازن راهبردی را به نفع خود حفظ کند. این معادله در صورت تداوم، می‌تواند به «نقطه بازدارندگی پایدار» در منطقه منجر شود؛ جایی که هیچ‌یک از طرف‌ها حاضر به شروع درگیری مستقیم نخواهند بود، اما در عین حال، دست برتر در صحنه عمل با کشوری خواهد بود که انسجام داخلی، ظرفیت بازدارندگی و هوشمندی دیپلماتیک بیشتری دارد.
از طرفی، رونمایی از موشک‌های مدرن در میانه لفاظی‌های مقامات امریکایی مبتنی بر ایجاد محدودیت‌های موشکی در خلال مذاکرات، بیانگر آن است که ایران نه تنها به خطوط قرمزی که از ابتدا آن را ارائه کرده پایبند است بلکه برخلاف تهدیدات، در راستای توسعه و ساخت سلاح‌های استراتژیک از هیچ اهتمامی فروگذار نمی‌کند و آن را به محصولی برای توازن تهدید علیه امریکا و رژیم صهیونیستی مبدل می‌کند، بنابراین هر چه امریکا به ابزار‌های تهدید و فشار متوسل شود، در مقابل خطرات بیشتری را برای منافع خود در منطقه و همچنین امنیت وجودی رژیم صهیونیستی تولید می‌کند، در نتیجه بر پیچیدگی و آشفتگی سیاست خارجی مشوش خود می‌افزاید.
