تغذیه ترامپ از وحشت جمعیتی سفید‌ها

جیم رایزن*
جوان آنلاین: امریکایی‌های سفیدپوست که با از دست دادن اکثریت خود و قدرت ناشی از آن دچار پارانویا شده‌اند همچنان از سیاست‌های نژادپرستانه ترامپ علیه مهاجرت حمایت می‌کنند. 
گیتسبورگ، جایی است که از آنجا کنفدراسیون به شمال حمله کرد تا آخرین تلاش خود برای حفظ برده‌داری و برتری سفیدپوستان را صورت دهد. این شهر، امریکایی‌ترین شهر ایالات متحده است. اینجا جایی بود که رابرت لی تلاش کرد ملت را نابود کند. همان جایی که آبراهام لینکلن کوشید تا وضع آن را بهبود بخشد و ویلیام فاکنر یک قرن بعد فاش کرد این کشور، هنوز به طرز فجیعی نژادپرست و درهم شکسته است. اگرچه گیتسبورگ، گذشته خونین خود در دوران جنگ داخلی را در پس مک‌دونالد، برگر کینگ و والمارت، پنهان کرده، اما امروز همچنان پایتخت نمادین جنگ بی‌پایان امریکا سر تاریخ این کشور است. امروزه، این شهر، دونالد ترامپ را به بهترین شکل توصیف می‌کند. ظهور ترامپ به ترس سفید‌ها و قدرت سفیدپوستان مربوط می‌شود؛ همان انگیزه‌هایی که باعث آغاز جنگ داخلی شد و فهم آن به درک بهتر دستور کار ترامپ کمک می‌کند. 
همانطور که بسیاری از صاحبنظران به آن اشاره کرده‌اند، پدیده ترامپ و موج افراط‌گرایی دست راستی در امریکا به اضطراب اقتصادی ارتباطی ندارد. البته بسیاری از رأی‌دهندگان از جمله برخی اقلیت‌ها با این تصور اشتباه که ترامپ برای اقتصاد مفید است، از ترامپ حمایت کردند، اما برای پایگاه ماگا «امریکا را دوباره با عظمت کنیم» (MAGA)، ترامپ، همیشه در زمینه نژاد و نژادپرستی نقشی مؤثر ایفا کرده است. امروزه با توجه به اینکه ترامپ بازار سهام را متلاطم کرده و با تعرفه‌های فلج کننده خود به احتمال یک بحران مالی جهانی جدیت بخشیده است، این واقعیت که رأی دهندگان ماگا انگیزه اقتصادی ندارند، روشن شده است. به عبارتی همان‌هایی که با صدای بلند از تورم در دولت جو بایدن شکایت می‌کردند، اکنون دیگر به قیمت‌های بالاتر و وحشت مالی ناشی از تعرفه‌های ترامپ اهمیتی نمی‌دهند. 

 عوام‌فریبی ناشی از ترس‌های نژادی
در واقع ماگا به جای اضطراب اقتصادی، گرفتار یک پارانویای جمعیتی از همان نوعی است که در سال‌های قبل از جنگ داخلی در سراسر جنوب افزایش یافت. جنوب امریکا قبل از جنگ، از آنچه قرار بود در ۲۰ سال آینده بیفتد می‌ترسید. از این نگران بود که گسترش سیاست‌های غرب امریکا منجر به شکل‌گیری بسیاری از ایالت‌های آزاد شود که در نهایت تعداد آنها در کنگره بیشتر خواهد شد که به کاهش قدرت جنوب برای دفاع از برده‌داری منجر می‌شود. عامل جنگ داخلی به نگرانی از تحولات آینده مربوط می‌شد. امروز نیز ماگا از آینده می‌ترسد. از این وحشت دارد که امریکا به زودی آنقدر متنوع شود که سفیدپوستان قدرت خود را بر سیاست و جامعه از دست بدهند. رقمی که ماگا را بیش از همه ترسانده، مربوط به سال ۲۰۲۵ است که نشان می‌دهد فقط حدود ۴۷ درصد از کودکان امریکایی زیر پنج سال، سفیدپوست هستند. این آمار، ترس ماگا و بسیاری از برنامه‌های ترامپ را توضیح می‌دهد. سیاست‌های سختگیرانه ضد مهاجرت اعم از اخراج و تلاش‌های او برای پایان دادن به شهروندی حق تولد، همچنین جنبش ضد سقط جنین و جنبش جناح راست طرفدار ناتال هر دو نشان‌دهنده تلاش‌های کمرنگ برای افزایش درصد سفیدپوست از جمعیت در همین راستاست. حقیقت نژادپرستانه جنبش جناح راست طرفدار ناتال با بررسی مواضع متناقض آن روشن می‌شود. بسیاری از رهبران آن به شدت ضد مهاجرت هستند و در عین حال می‌گویند از کاهش جمعیت می‌ترسند، در حالی که آنها فقط از کاهش جمعیت سفیدپوستان واهمه دارند. تا زمانی که ترامپ در مورد نژاد و هویت، عوام فریبی می‌کند و اقداماتی را انجام می‌دهد که پایگاه او فکر می‌کند برای مهار رشد جمعیت اقلیت و تقویت قدرت سفیدپوستان طراحی شده است، ماگا با هر کاری که او بخواهد انجام دهد همراهی می‌کند. 

 دامن زدن به تئوری توطئه
در حال حاضر، این پیوند نژادی بین ترامپ و پایگاه او از طریق سیاست‌های سختگیرانه ضد مهاجرتی ترامپ آشکار می‌شود. ترامپ و پایگاه ماگا در مورد مهاجران وسواس دارند. ترامپ مجموعه‌ای از دستورات ضد مهاجرتی از جمله جلوگیری از اجرای قوانین را لغو کرده است. ترامپ و پایگاه ماگا در مورد مهاجران وسواس دارند. رئیس‌جمهور، مجموعه‌ای از دستورات ضد مهاجرتی از جمله مسدود کردن بودجه برای اسکان مجدد پناهندگان و لغو وضعیت حفاظت شده موقت پناهندگان از ونزوئلا، ممنوعیت کمک‌های حقوقی مهاجران، بازداشت و اخراج دانشجویان را صرفاً به این دلیل که آنها در اعتراضات بین‌المللی طرفدار فلسطینی‌ها شرکت کرده‌اند، صادر کرده است. بسیاری از دستورات او از جمله تلاش برای پایان دادن به شهروندی ناشی از حق تولد با چالش‌های قانونی مداوم روبه‌رو هستند. تنها نکته دستورات خام ضد مهاجرتی ترامپ، تلاش برای کاهش ورود افراد غیر سفیدپوست به کشور است. این زمانی مشخص شد که ترامپ وضعیت پناهندگی را به سفیدپوستان آفریقای جنوبی تعمیم داد، چراکه به دروغ ادعا می‌کرد، دولت اکثریت سیاه‌پوستان آفریقای جنوبی آنها را مورد آزار و اذیت قرار می‌دهد. عواقب هیستری جمعیتی ماگا به آنچه در جنوب و قبل از جنگ رخ داد، شباهت دارد. همان زمانی که جنوبی‌ها از ایده تعلق داشتن به ایالات متحده دست کشیدند. این هیستری به احساس ترس وجودی منجر به ظهور سیاست‌های راست افراطی در ماگا همراه با افزایش تئوری‌های توطئه که حول نژاد و هویت می‌چرخد منتهی شده است. بدترین آنها ادعا می‌کند یک دولت چپ‌گرا به طور مخفیانه موجی از مهاجرت را به راه انداخت تا جایگزین جمعیت سفیدپوست امریکا شود. اوضاع کنونی به وضعیت جنوب پیش از جنگ شباهت دارد که با تئوری‌های توطئه در مورد نژاد و هویت آمیخته بود. 

 گسترش تنفر از دولت فدرال
امروزه، باور‌های ماگا چنان گسترش یافته که حتی بیشتر جمهوریخواهان سنتی باور کرده‌اند لیبرال‌ها به دنبال خرابکاری در امریکای سنتی هستند. مثلاً ویلیام بار که پس از فعالیت به عنوان دادستان کل ترامپ در اولین دوره ریاست جمهوری او با ترامپ مخالفت کرد، در سال ۲۰۲۴ تأکید داشت نمی‌تواند از یک نامزد دموکرات ریاست جمهوری حمایت کند، زیرا اعتقاد داشت ادامه دولت بایدن، خودکشی ملی است. 
ظهور ترامپ با دستاویز قراردادن تئوری‌های توطئه نژادپرستانه و با ادعا‌های نادرست او مبنی بر اینکه باراک اوباما در ایالات متحده به دنیا نیامده بود، آغاز شد و در طول مبارزات انتخاباتی ۲۰۲۴ با دروغ او مبنی بر اینکه مهاجران هائیتی در اوهایو حیوانات خانگی مردم را می‌خوردند، برجسته شد. یکی از مهارت‌های بزرگ سیاسی او تمایل بی‌شرمانه‌اش به دروغ گفتن برای جلب نظر سفیدپوستانی است که از آینده‌ای متشکل از طیف‌های متنوع می‌ترسند. ترامپ آنها را به شاگردان خود در ماگا تبدیل می‌کند، در حالی که ماگا، اکثریت کشور را دربرنمی‌گیرد، اما به اندازه کافی بزرگ است که بر پایگاه حزب جمهوریخواه تسلط داشته باشد و توضیح می‌دهد که چرا سیاستمداران جمهوریخواه، تمایلی به موضع‌گیری علیه هیچ یک از اقدامات آشفته ترامپ ندارند. بدترین نکته این است که ماگا، اکنون چنان در تئوری‌های توطئه غوطه‌ور شده که تنفر عمیقی از دولت فدرال را شکل داده و این وضعیت، درست مانند جنوب در دهه ۱۸۵۰ است. پیروان ترامپ نه تنها بر این باورند که دولت فدرال در کاهش جمعیتی آنها نقش داشته است، بلکه به نظر می‌رسد متقاعد شده‌اند که لیبرال دموکراسی به سبک غربی دیگر ساختار سیاسی مناسبی برای آنها نیست. به نظر می‌رسد که آنها مایلند در ازای یک خودکامه ناسیونالیست سفیدپوست یعنی شخصی مانند دونالد ترامپ از دموکراسی دست بکشند. 
*نویسنده، گزارشگر سابق نیویورک تایمز، خبرنگار ارشد امنیت ملی اینترسپت