کد خبر: 1292118
تاریخ انتشار: ۲۹ فروردين ۱۴۰۴ - ۱۵:۱۷

جوان آنلاین: کانال تلگرامی نواصولگرا نوشت:

توضیحی درباره شرایط داخلی اقتصاد آمریکا و علل نیاز آمریکا به کاهش تنش در وضعیت کنونی

لحن و نوع واکنش مقامات ارشد آمریکایی در شنبه شب، تغییراتی نسبت به گذشته داشت. سخن گفتن از مذاکرات «بسیار مثبت» در بیانیه کاخ سفید و سپس سخنان نرم ترامپ، برای بسیاری عجیب بود. این لحن پس از نشست سه‌شنبه در کاخ سفید میان مسئولان اصلی دولت ترامپ و شخص وی دوباره تغییر کرد. در این میان ویتکاف چندبار، سخنان خود را تغییر داد. اینها نشانه‌هایی از اختلاف داخلی در دولت آمریکا دارد که در بین آنها دو گروه عمده، یکی جنگ‌طلب و دیگری به دنبال معامله، وجود دارد. گروه ویتکاف-ونس به دنبال معامله و دوری از جنگ است. اما سؤال اینجاست که اینان چرا از جنگ‌طلبی آشکار و بهتر است بگوییم خطرپذیری جنگ دوری می‌کنند؟ البته علل متعددی مانند آمادگی نظامی ایران برای پاسخ، گیر کردن آمریکا در باتلاق یمن، انسجام داخلی در ایران که با جمعیت روز قدس به چشم آمد و... وجود دارد. اما ما در اینجا به دنبال تحلیلی مبتنی بر اقتصاد سیاسی هستیم لذا آنها را کنار می‌گذاریم تا بر موضوع خودمان به خوبی تمرکز کنیم. فهم این موضوع و محدودیت زمانی آن، یکی از شروط لازم برای هر توافق احتمالی میان ایران و آمریکا خواهد بود.

مسئله تغییر حرکت آمریکایی‌ها در این تبیین، به وضعیت اقتصاد آمریکا برمی‌گردد. جمله و ادعای اصلی این متن این است که «آمریکا نمی‌تواند به صورت هم‌زمان، جنگ تعرفه‌ای و جنگ منطقه‌ای را پیش ببرد.» در ادامه ادله و شواهد لازم برای این ادعا را ارائه می‌دهیم.

آمریکای اکنون با مشکلات عدیده داخلی و تناقضاتی در اقتصاد و سیاست داخلی مواجه است که مجبور شده برای پاسخ به آن، یک جنگ تجاری بزرگ راه بیندازد. این اصلاحات از زمان شوک نیکسونی، بی‌سابقه است. حتی بحران مالی ۲۰۰۸ هم آمریکا را به این تغییرات اساسی سوق نداده بود؛ اما ترامپ با وعده چنین تغییراتی رأی آورد. مسئله اصلی این است که آمریکا بخش بزرگی از صنایع داخلی خود را به آسیا و نقاط دیگر جهان منتقل کرد با این ایده که مغز و طراحی کار در آمریکا باقی می‌ماند و دست و تولید صنعتی به دیگر نقاط منتقل می‌شود. نتیجه این بود که تراز تجاری و اقتصادی آمریکا مثبت ماند و شرکت‌های بزرگ فناوری، توانستند آمریکا را ثروتمند نگه دارند؛ اما بخش بزرگی از شغل‌های با ارزش کم، از بین برود. آمریکایی‌های سفیدپوستِ کارگر، به‌مرور بیکار شده یا شغلی برای خود نداشتند. رأی همین‌ها بود که باعث شد ترامپ رأی بیاورد.

جنگ تعرفه‌ای دقیقاً برای این هدف طراحی شده است. ترامپ بی‌پرده سعی دارد تمام شرکت‌های آمریکایی را مجبور کند تا به داخل آمریکا بیایند. همچنین سعی دارد تراز تجاری منفی با دیگر کشور‌ها را صفر کرده و خرید آنها از بازار داخلی آمریکا را افزایش دهد تا اشتغال گسترده و صنعتی ایجاد کند.

پس مشخص شد که یک تغییر اساسی و حیاتی برای آمریکای ترامپ در جریان است. تا اینجای کار، این تغییر به خوبی پیش نرفته است. ترامپ تا به حال سه بار مجبور به تغییر سیاست اجرایی خود درباره تعرفه‌ها شده که امری غیرمعمول برای فضای باثبات در غرب است. چین هم برخلاف دور قبلی جنگ تجاری، بسیار مهاجم‌تر برخورد کرده و قصد عقب‌نشینی ندارد. حالا ترامپ با یک مشکل حیاتی بزرگ‌تر از مسئله تعرفه‌ها هم مواجه شده است؛ مشکل احتمال رکود بزرگ، حتی بزرگ‌تر از ۲۰۰۸.

افزایش شدید ترازنامه فدرال‌رزرو و شوک نفتی به علت جنگ اوکراین و افزایش بی‌سابقه کسری بودجه در دوره بایدن تا هفت درصد جی‌دی‌پی باعث شد تا شرایط اقتصاد آمریکا پیچیدگی عجیبی به خود بگیرد. آمریکا در سال ۲۰۲۲ با احتمال بزرگ رکود مواجه شد و در این میان، قیمت نفت یک شاخص حیاتی برای افزایش احتمال و ریسک خطر رکود بود. بالا رفتن قیمت نفت، تورم را افزایش می‌داد و افزایش تورم به افزایش نرخ بهره منجر می‌شد که درنتیجه تولید را تضعیف کرده و بازار‌های مالی را به شدت تضعیف می‌کرد. بایدن با دو حربه فروش ذخایر استراتژیک نفت آمریکا (به میزانی کم‌سابقه در پنجاه سال گذشته) و تلاش برای راضی کردن عربستان در جهت بالا بردن فروش نفت، توانست از این رکود جان سالم به‌در ببرد.

آنچه از سال ۲۰۲۲ باقی مانده، پسرفت بازار‌های بزرگ در ترکیب سوددهی و فشار به بانک‌های آمریکایی است. این امر باعث شد تا سرمایه‌ها به‌مرور از بانک‌ها خارج شود. افزایش بهره نیز این فشار مالی به بانک‌ها را افزایش داد. نتیجه این بود که بانک‌های کوچک و محلی در آمریکا به سمت ورشکستگی رفتند. از ۲۰۲۳ تا امروز، ۱۶ بانک کوچک آمریکایی ورشکست شده‌اند.

اینجاست که باید به دو شاخص مهم درباره التهابات بازار اشاره کنیم. شاخص موو (MOVE) که نوسانات مورد انتظار بازار اوراق خزانه‌داری آمریکا را اندازه‌گیری می‌کند و شاخص VIX که نوسانات بازار سهام S&P ۵۰۰ را می‌سنجد.

این دو شاخص، میزان ترس بازار‌های مالی و اقتصادی آمریکا را اندازه‌گیری و مشخص می‌کند. نکته جالب درباره هردو شاخص این است که به شکل خطرناکی در میزان بالایی هستند. بسیاری از تحلیلگران، سطح ۱۴۰ برای موو را به عنوان یک آستانه بحرانی در نظر می‌گیرند. عبور از این سطح در گذشته با دوره‌های استرس شدید مالی و مداخله فدرال رزرو همراه بوده است. در زمان نگارش این متن، عدد شاخص ۱۳۷ است. معمول این است که در این شرایط که بازار به شدت ترسیده، فدرال رزرو، نرخ بهره را کاهش می‌دهد تا سرمایه‌ها به سمت تولید برود و از رکود جلوگیری شود.

اما یک مشکل ساختاری وجود دارد. تعرفه‌های ترامپ باعث افزایش تورم می‌شود چراکه تمام کالا‌های وارداتی را گران‌تر از قبل می‌کند. با افزایش تورم یا چشم‌انداز افزایش تورم، فدرال رزرو (بانک مرکزی آمریکا) باید نرخ بهره را افزایش دهد تا از افزایش شدید تورم جلوگیری کند. پس آمریکا امروز با یک مسئله کاملاً متناقض مواجه است. از طرفی برای جلوگیری از ترس بازار از رکود، باید نرخ بهره را کاهش دهد و از طرف دیگر باید برای جلوگیری از تورم، نرخ بهره را افزایش دهد.

دقیقاً اینجاست که مسئله نفت و اهمیت قیمت آن دوچندان می‌شود. هرگونه افزایش قیمت نفت به معنای افزایش تورم و بالا رفتن ریسک‌های تولیدی است و فدرال رزرو را به سمت افزایش نرخ بهره سوق می‌دهد. افزایش قیمت نفت باعث خواهد شد تا ریسک بازار‌های مالی در آمریکا افزایش یابد و احتمال ریزش شدید بازار‌ها و رکود بعد از آن هم بیشتر شود. تحقیقات دقیق نشان می‌دهد افزایش قیمت نفت و سیاست‌های پولی، بیشترین سهم در تورم آمریکا را داشته‌اند.

حالا مشخص می‌شود آمریکای ترامپ، در آستانه یک رکود تورمی بزرگ قرار دارد. شاخص «عدم قطعیت اقتصادی آمریکا» به بالاترین میزان از زمان کرونا و بالاتر از بحران مالی ۲۰۰۸ رسیده است. گلدمن ساکس گفته احتمال رکود به علت سیاست‌های تعرفه‌ای ترامپ به ۴۵ درصد رسیده و جی‌پی‌مورگان این احتمال را تا ۶۰ درصد بالا برده است. جهش در بازار اوراق و فشار به بازار‌های مالی هم در شاخص‌های کنونی قابل مشاهده است.

آن چیزی که می‌تواند این وضعیت را تشدید کند و درواقع آمریکا را از این لبه پرتگاه به داخل پرتگاه پرت کند، افزایش قیمت نفت است. در روزی که بازار‌های آمریکا به علت اعلام تعرفه‌ها ریزش تاریخی داشت، ترامپ یک پیام مفصل را منتشر کرد که با این جمله آغاز می‌شد؛ «قیمت نفت پایین است.»، اما ترامپ با مشکلات بزرگی برای کنترل قیمت نفت مواجه است. شرکت‌های نفتی آمریکا به علت کم بودن قیمت نفت، قصدی برای افزایش تولید ندارند. همین امر باعث می‌شود تا ترامپ سعی کند، عربستان را به افزایش تولید سوق دهد. اعلام افزایش تولید اوپک دقیقاً به همین علت است. علت اولین سفر خارجی ترامپ به عربستان هم برای تضمین همین امر و البته نقد کردن میلیارد‌ها دلار پول وعده داده شده اعراب است.

حالا و در این لحظه حساس برای آمریکا و شخص ترامپ، سخن گفتن از جنگ بزرگ در خاورمیانه قطعاً به ریسک‌های بازار مالی در آمریکا خواهد افزود. همچنین چشم‌انداز قیمت نفت را به بالای ۷۰ دلار خواهد برد که یک فشار عظیم به بازار آمریکا تحمیل خواهد کرد؛ لذا ترامپ به ناگهان، فتیله هرگونه خطر جنگی با ایران را پایین می‌کشد و نتانیاهو را در کاخ سفید می‌نشاند تا به همه نشان دهد که قرار نیست فعلاً جنگی دیگر در خاورمیانه اتفاق بیفتد.

ما به عنوان ایران باید این فرصت بزرگ را فهم کنیم. این یک فرصت محدود از لحاظ زمانی است. ترامپ و تیمش قصد دارند در ۹۰ روز معافیت، قرارداد‌های تجاری با دنیا ببندند. نتیجه‌ای که اگر حاصل شود، ریسک‌های بازار را به شدت کاهش خواهد داد و مسئله ترامپ برای قیمت نفت را حل خواهد کرد. یعنی ابزار ایران برای کنترل تنش و فشار به آمریکا را از بین خواهد برد.

این یک مدت محدود برای ایران است تا از ترامپِ در خطر رکود، امتیاز بگیرد. توجه کنید که این نگاه، برعکس نگاه زمستان سخت اروپاست که می‌گفت دست نگه داریم تا امتیاز بیشتری بگیریم. این نگاه می‌گوید با سرعت باید از آمریکا امتیاز اقتصادی و نه حقوقی بگیریم. رفع همه تحریم‌ها به صورت حقوقی در برجام تجربه شده و همین ترامپ بدون توجه به هیچ قاعده جهانی، آن را کنار گذاشته است. پس حرکت در همان مسیر اشتباه محض خواهد بود. باید ترامپ را از افزایش ریسک نفتی ترساند و از او امتیازاتی مانند آزادسازی پول‌های بلوکه‌شده ایران، فروش مشخص و دارای محدوده معین به کشور معین با تسویه کاملاً مشخص‌شده ذیل تأییدیه اوفک، برخی معافیت‌های تحریمی مشخص و... گرفت.

امتیازاتی که نقد است یا تقریباً غیرقابل شکسته‌شدن است. توضیح این پیشنهاد مبتنی بر اقتصاد سیاسی مفصل اماکاملاً استوار بر واقعیت اقتصاد جهانی است.

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار