جوان آنلاین: سالهاست که حرف از کار فرهنگی در ورزش زده میشود. سالهاست که باشگاههای بزرگ و نامدار ورزشی ایران پسوند فرهنگی را هم کنار اسم خود دارند، اما هرچه جلسه و سمینار برگزار میشود و هرچه پسوند فرهنگی باشگاهها درشتتر و پررنگتر نوشته میشود، اخلاق و فرهنگ ضعیفتر میشود. اینقدر ضعیف که این روزها باید جای اکثر عبارتها و کلماتی که از زبان برخی ورزشیها به بیرون میآید، «بوق» گذاشت!
حالا هم داستان همان است، دور هم جمع شدهاند و آیین گرامیداشت چهلمین سالگرد تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی را برگزار کردند، آنهم در وزرات ورزش! چراییاش بماند، ولی حتماً متوجه شدهاند که اوضاع فرهنگی ورزش کشور از خط تأسفبار بودن هم عبور کرده و باید فکری به حال آن کرد.
احمد دنیامالی، وزیر ورزش میگوید: «جلسات کمیسیون فرهنگی را بیشتر خواهیم کرد.» ولی نکته درست همینجاست که اگر قرار بود این جلسات نتیجه بدهد امروز خود شما نگران آینده فرهنگ ورزش کشور نبودید. واقعیت این است که کار فرهنگی در ورزش ایران خلاصه میشود در چند کار شعاری و نمایشی که دیگر تاریخ مصرف آنها تمام شده است، اما گویا آقایان همچنان اصرار دارند که روی همان چند کار نخنما شده مانور بدهند و بعد هم برای خودشان کارنامه درست کنند که ما کار فرهنگی انجام دادهایم. البته در این میان تا دلتان بخواهد از یکدیگر تعریف و تمجید هم میکنند. دنیامالی از خسرویوفا، خسرویوفا از دنیامالی و مدیرکل دفتر امور فرهنگی وزارت ورزش هم از هر دو نفر قبلی، دستآخر هم کار به اینجا ختم شد که خسرویوفا بگوید: «با تشکیل کارگروه باید از ظرفیتهای شورای انقلاب فرهنگی استفاده کنیم»، دقت کردید؛ نتیجه جلسه بررسی مشکلات فرهنگی ورزش این شد، «جلسات بیشتر و تشکیل کار گروه»، حالا شما بگویید آیا میتوان امید داشت که بازیکن، مربی، سرپرست و حتی مدیرعاملی که هرچه از دهانش بیرون میآید و میگوید و به هر که دلش میخواهد تهمت میزند با چند جلسه بیشتر و کار گروهی که قرار است تشکیل شود بافرهنگ و اخلاق مدار میشود؟
جایی نوشته بود: «لازمه به ثمر نشستن فعالیتهای فرهنگی در ورزش، علاوه بر تأکید، تدوین یک برنامه کیفی و عمیق است که به بالا بردن اصول اخلاقی و اجتماعی ورزشکاران و قهرمانان ختم شود، ضرورت پاسخگو کردن مدیران باشگاهها و فدراسیونها درباره مسائل فرهنگی به عنوان یک مطالبه اصلی و اولویتدار است.».
اما ما میگوییم اینها تماماً نقش ایوان است. خانه فرهنگ ورزش از پایبست ویران است و آقایان تنها به فکر زیبایی بنای آن هستند، وقتی حتی جریمههای آنچنانی هم نمیتواند جلوی این سطح از بیاخلاقی و بیفرهنگی را بگیرد، چطور میتوان توقع داشت که چند جلسه بیشتر و چند کارگروه بیخاصیت کار فرهنگی زمینمانده در ورزش را به انجام برساند.