جوان آنلاین: جای خالی ورزشگاههای استاندارد در فوتبال ایران بیش از هر زمان دیگری احساس میشود و این خلأ به این زودیها و به راحتی پر نخواهد شد، مگر اینکه مسئولان ارشد ورزش و فوتبال عزمی راسخ و همتی بلند برای برطرفکردنش داشته باشند.
از زمانی که سه ورزشگاه شناختهشده در سطح کشور زیر بار تعمیرات و نوسازی رفته است، تازه همه فهمیدهاند چطور طی چند دهه فرصت طلایی را از دست دادهایم و حالا بالاجبار و با کار شبانهروزی مجبوریم گذشته را جبران کنیم. بیتوجهی به زیرساختها مشکل بزرگ ورزش ماست و وضعیت اسفبار تیمملی و سرخابیها در پیدا کردن زمین مناسب برای انجام بازیهای بینالمللی، شدت این قضیه را به وضوح به همه دنیا نشان داد. در ادامه نگاهی میاندازیم به شرایط و روندبازسازی ورزشگاههایی که از گردونه میزبانی خارج شده و مسئولان وعدههای مختلف و بعضاً متناقضی در خصوص اتمام تعمیرات آنها داده و میدهند.
امکانات فرسوده
سن بناهای ورزشی در کشور بالاست و این مسئله کار را برای ورزشکاران و تیمهای حرفهای سخت میکند. در حالی که ورزش هر روز حرفهایتر، بهروزتر و علمیتر میشود، تیمهای ملی و باشگاهی ما در رشتههای مختلف از کمبود امکانات و داشتن تجهیزات بهروز رنج میبرند. استفاده از تجهیزات فرسوده در فوتبال به یک عادت تبدیل شده و بیش از پنج دهه است مجموعه ورزشی آزادی و به ویژه ورزشگاه فوتبالش مدام مورد استفاده قرار گرفته است. بارها تأکید شده استادیوم آزادی بزرگترین مجموعه ورزشی در سطح کشور است و باید برای استفادههای بهینه برنامه ویژه داشت. اینکه چرا تاکنون فکری اساسی برای ساخت مجموعهای در این سطح نشده یک طرف و اینکه چرا یک دفعه همه یاد تعمیر استادیوم آزادی افتادهاند هم طرف دیگر! البته برخی از سالنهای دیگر استادیوم آزادی که مورد استفاده سایر رشتهها هستند، بازسازی شدهاند و در این سالها در زمینهای خالیاش نیز ساختوسازهای خوبی صورت گرفته است.
نقش AFC
کنفدراسیون فوتبال آسیا با گذشته تفاوت زیادی کرده است و سران این نهاد دیگر حاضر نیستند فوتبال قاره را فدای فدراسیونهای غیرحرفهای و تیمهایشان کنند. AFC چند سالی است طرح تحول جدی خود را در پیش گرفته و برای رسیدن به سطح فوتبال اروپا مقررات سفت و سختی را اعمال میکند. این مقررات هم شامل تیمهای ملی میشود و هم باشگاهی، دقیقاً به همین خاطر بود که استقلال (دو بار) و پرسپولیس (یک بار) موفق به کسب مجوز حرفهای نشدند و محترمانه از لیگ قهرمانان آسیا کنار گذاشته شدند. این بار شرایط پیچیدهتر هم شده است چراکه برگزاری لیگ نخبگان کلید خورده و تیمهای حاضر در این سطح باید همهجوره حرفهای باشند. در این بین کنفدراسیون تأکید زیادی روی بحث تجهیز ورزشگاهها دارد تا جایی که علاوه بر چمن مطلوب، ورزشگاهها باید دارای صندلیهای مشخص، VIP مجهز، جایگاه خبرنگاران پیشرفته، راهروها و سکوهای استاندارد باشند تا AFC صلاحیتشان را برای برگزاری بازیها تأیید کند. اگرچه موارد ذکرشده برای تیمهای اروپایی و حتی تیمهای کشورهای همسایه کاملاً عادی و معمولی محسوب میشود، اما فقدان آنها در ورزشگاههای ما به یک بحران جدی و عمیق برای کشور تبدیل شده است.
در انتظار استادیوم آزادی
سالهای سال بود که هواداران با وضعیت بغرنج آزادی کنار آمده بودند و با هر بدبختیای که بود بازی تیمهای محبوبشان را تماشا میکردند، هرازگاهی نیز بحث ترمیم یا تعویض چمن از سوی فدراسیون مطرح میشد و با آب و تاب آن را یک تحول و گام رو به جلو معرفی میکردند، ولی از زمانی که آسیاییها تلاش کردند خود را به سطح اول فوتبال دنیا نزدیک کنند، آقایان فهمیدند با این وضعیت باید قید میزبانی از تیمهای همقارهای را بزنند. ورزشگاه آزادی بیش از ۷۰ بخش مختلف دارد و عمر طولانی آن یک بازسازی جدی، عمیق و برنامهریزیشده را میطلبید. به رغم اظهارنظرها و قولهای فراوان هیچگاه پروژه بازسازی جدی به مرحله اجرایی نرسید تا اینکه در آخرین روزهای اسفند ۱۴۰۱ و پس از آنکه خطرات ریز سکوها به تأیید رسید، سکوهای غربی به طور کامل تخریب شدند و از آن زمان تاکنون هواداران منتظر تماشای یک استادیوم آزادی شکیل و زیبا هستند. با توجه به گستردگی پروژه، استهلاک سختافزاری و حجم بالای کار، پرواضح بود که به این زودیها نباید منتظر نونوارشدن آزادی باشیم، هرچند مسابقات لیگبرتر و حتی بازیهای ملی با همان شرایط برگزار شدند!
مردادماه سال گذشته عسگریان، رئیس وقت شرکت توسعه و تجهیز اعلام کرد در صورت تأمین بودجه کافی، سکوهای استادیوم آزادی آذرماه ۱۴۰۲ به صورت کامل آماده میشوند، اما این وعده نیز به واقعیت نزدیک نشد. با اتمام فصل گذشته لیگبرتر، بازسازی آزادی زیرنظر قرارگاه خاتمالانبیا وارد فاز جدی شد و دیگر تا زمان مرمت کامل و افتتاح، عملاً قابل استفاده نخواهد بود. به گفته مسئولان امر، در این مدت کارگران با جدیت و به صورت شبانهروزی مشغول کار هستند و همه به نوعی تلاش میکنند استادیوم آزادی هر چه زودتر به چرخه مسابقات بازگردد، ولی شواهد و قرائن نشان میدهد این ورزشگاه به این زودی به روی مردم و فوتبالیها بازگشایی نخواهد شد. مسئولان رقم مورد نیاز برای بازسازی کامل و رساندن به شرایط استاندارد را بیش از هزارمیلیارد تومان برآورد کردهاند. اگرچه اظهارنظر حسین طلا، رئیس شرکت تجهیز و توسعه مبنی بر افتتاح آزادی در فروردین ۱۴۰۵ خیلی زود از سوی وزیر ورزش تکذیب شد ولی متأسفانه اخبار خوبی از این ورزشگاه به گوش نمیرسد.
یکی از یکی بدتر
وضعیت سایر ورزشگاههایمان هم بهتر از آزادی نیست و اوضاع به قدری بد است که سرمربی تیمملی علاوه بر مباحث فنی و آمادگی شاگردانش، باید نگران وضعیت چمن هم باشد. دبیر کارگروه استانداردسازی در نشست خبریاش نیز به این واقعیت اعتراف کرد. بنا به ادعای داود رفعتی، در ایران فقط دو ورزشگاه مطابق استانداردهای AFC هستند؛ آزادی و نقشجهان، البته هر دو ورزشگاه هم به دلیل اجرای پروژه ترمیم و بازسازی، فعلاً از دسترس خارج شدهاند. میزبانی سپاهان از شباب الاهلی در پلیآف لیگقهرمانان و همچنین چادرملو در لیگبرتر، وضعیت فاجعهبار چمن را به همه نشان داد تا جایی که حتی دیدار تیمملی مقابل قرقیزستان نیز به ورزشگاه فولادشهر منتقل شد، به همین خاطر باشگاه سپاهان چارهای نداشت جز تعویض چمن. پروسه ترمیم چمن در حال پیگیری است و تا اتمام آن هیچ بازیای در نقشجهان برگزار نخواهد شد.
بزرگترین ورزشگاه شرق تهران نیز مدتهاست در دست بازسازی است ولی هیچ زمان دقیقی برای افتتاح آن اعلام نشده است. بازسازی سکوها، مهیاساختن مسیر عبور و مرور تماشاگران خانم، نصب گیتهای استاندارد و کاشت چمن مطلوب از مهمترین اقداماتی است که باید در تختی انجام شود. با توجه به بازسازی آزادی، قرار بود سرخابیها در ورزشگاه تختی از حریفان خود پذیرایی کنند، اما طولانیشدن این پروسه کل فوتبال ما را درگیر کرد. پیداکردن زمین برای بازیهای داخلی شاید خیلی سخت نباشد، اما قطعاً در هر ورزشگاهی نمیتوان از تیمهای آسیایی پذیرایی کرد.
فوتبال ما خیلی کمحاشیه بود! این فصل بحران از دور خارجشدن ورزشگاههای فرسوده نیز به آن اضافه شده است. هنوز هیچکس نمیداند استادیومهای آزادی، تختی و نقشجهان چه زمانی به مدار برگزاری مسابقات بازمیگردند و فعلاً همه وعدهوعید میدهند و بس. با این تفاسیر تا هفتهها یا ماههای دیگر هنوز باید چشمانتظار بمانیم و ببینیم تکلیف بازسازیهای اخیر به کجا خواهد رسید. امیدواریم پس از این همه چشمانتظاری، مجبور نشویم از بازسازیهای ظاهری و نصفهنیمه انتقاد کنیم.