جوان آنلاین: مرد معتادی که برادر ناتنی پولدارش را در درگیری به قتل رسانده‌بود، پس از حادثه تصمیم گرفت به زندگی‌اش پایان دهد، اما با تلاش پزشکان از مرگ نجات یافت.
ساعت ۱۱ قبل از ظهر روز چهارشنبه بیست و هفتم دی، دختر جوانی وحشت‌زده با اداره پلیس تهران تماس گرفت و اعلام کرد صاحبکارش با برادر ناتنی‌اش داخل اتاقی که درش قفل است، درگیر شده‌اند و صدای دلخراشی را از داخل اتاق می‌شنود و کاری از دستش ساخته نیست.
پس از درخواست کمک دختر جوان، تیمی از مأموران کلانتری ۱۰۳ گاندی راهی محل حادثه شدند. مأموران وقتی وارد طبقه اول ساختمان اداری در خیابان حصاری در محله میرداماد شدند، داخل یکی از اتاق‌ها با جسد خونین مرد ۵۶ ساله‌ای به نام کامران و کمی آنطرف‌تر با پیکر خونین و نیمه جان مرد ۳۸ ساله‌ای به نام کیوان روبه‌رو شدند که چاقوی آغشته به خونی کنارش افتاده‌بود.
نجات از پرتگاه مرگ
مأموران در نخستین گام مرد زخمی را برای نجات جانش به بیمارستان منتقل کردند و در ادامه هم حادثه خونین را به بازپرس جنایی خبر دادند.
بدین‌ترتیب لحظاتی بعد قاضی محمد مهدی براعه، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
بررسی‌های تیم جنایی نشان داد مقتول در درگیری با برادر ناتنی‌اش با ۱۶ ضربه چاقو به قتل رسیده‌است و در این حادثه قاتل هم با دو ضربه چاقو به شکمش که به نظر می‌رسد، اقدام به خودزنی کرده‌است، زخمی‌شده و پس از انتقال به بیمارستان با تلاش تیم پزشکی از مرگ نجات پیدا کرده و تحت درمان قرار دارد.
همچنین مشخص شد کیوان معتاد به مواد‌مخدر است و از قبل هم با برادر ناتنی‌اش اختلاف داشته تا اینکه ساعتی قبل به محل کار کامران می‌آید و درگیری خونین را رقم می‌زند.
اظهارات منشی
تیم جنایی در ادامه به سراغ منشی مقتول رفتند و از وی تحقیق کردند. دختر جوان که به شدت شوکه شده‌بود، گفت: «مقتول در کار خرید و فروش املاک فعالیت داشت و من هم مدتی است به عنوان منشی در دفتر کارش مشغول هستم. امروز هم مثل همیشه مشغول کار‌های دفتر بودم و مقتول هم در اتاق کارش مشغول کارهایش بود. ساعت ۱۰:۳۰ زنگ دفتر به صدا در آمد و وقتی در را باز کردم، برادر ناتنی مقتول وارد دفتر شد. به صاحبکارم اطلاع دادم که برادر ناتنی‌اش آمده‌است و او هم اجازه داد کیوان وارد اتاقش شود. آن‌ها با هم اختلاف داشتند و احتمال دادم با هم درگیر شوند و به همین دلیل داخل اتاق رفتم، اما کیوان گفت با برادرش صحبت خصوصی دارد و از من خواست از اتاق بیرون روم و کامران هم به من گفت به محل کار خودم بروم. وقتی از اتاق بیرون آمدم، آن‌ها با هم آرام صحبت می‌کردند، به طوری که صدایشان بیرون نمی‌آمد، اما ۱۰ دقیقه بعد صدای درگیری آن‌ها به گوشم رسید. مشاجره آن‌ها بالا کشیده‌بود و من هم تصمیم گرفتم وارد اتاق شوم، اما در اتاق از پشت قفل بود. هر چه می‌گذشت صدای درگیری آن‌ها بلند‌تر می‌شد تا جایی که صدای دلخراشی به گوشم رسید. خیلی نگران شدم و سریع خودم را به طبقه اول رساندم و از دوست صاحبکارم که محل کارش در طبقه اول است، درخواست کمک کردم. چند نفری به دفتر کار آمدیم و همچنان صدای درگیری آن‌ها به گوش می‌رسید، اما در را باز نمی‌کردند تا اینکه پس از گذشت حدود نیم ساعت از درگیری، صدای آن‌ها خاموش شد و ما هم نگرانی‌مان بیشتر شد و در را شکستیم و وارد اتاق شدیم. کامران و کیوان هر دو خونین روی زمین افتاده‌بودند و خونشان سرامیک‌های اتاق را قرمز کرده‌بود. کیوان هنوز نفس داشت، اما کامران فوت کرده‌بود که از پلیس و اورژانس درخواست کمک کردیم.»
پشیمانی
همزمان با ادامه تحقیقات، تیم جنایی به بیمارستان رفتند و از کیوان تحقیق کردند. متهم در حالی که به سختی صحبت می‌کرد، با اظهار پشیمانی به قتل برادر ناتنی‌اش اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: «مدتی بود با برادر ناتنی‌ام اختلاف مالی پیدا کرده‌بودم. البته من هم مثل برادرم زندگی خوبی داشتم، اما وقتی معتاد به مواد‌مخدر شدم، زندگی‌ام تیره و تار شد و همیشه دنبال پول بودم. برادرم بساز و بفروش بود و در کار خرید و فروش املاک فعالیت می‌کرد و وضع مالی‌اش هم خیلی خوب بود.
امروز تصمیم گرفتم به محل کارش بروم و مقداری از او پول بگیرم. از طرفی هم عصبانی بودم و چاقویی با خودم بردم تا اگر به من پول ندهد، او را تهدید کنم. وقتی وارد اتاقش شدم با من رفتار خوبی نداشت و وقتی هم از او پول خواستم به من پولی نداد. در اتاق را از پشت قفل کردم که کسی وارد نشود. هر چقدر داد و فریاد کردم، فایده‌ای نداشت تا اینکه چاقو را از جیبم بیرون آوردم و او را تهدید کردم، اما پولی به من نداد و با هم درگیر شدیم. در جریان درگیری به او چند ضربه چاقو زدم که دیدم خونین روی زمین افتاد. وقتی چشمم به خون افتاد، پشیمان شدم و تصمیم گرفتم به زندگی خودم پایان دهم و بعد هم با چاقو دو ضربه به شکمم زدم و من هم روی زمین افتادم. دوست داشتم بعد از مرگ کامران بمیرم، اما پزشکان مرا نجات دادند و الان هم عذاب وجدان دارم.»
همزمان با ادامه تحقیقات درباره این حادثه، جسد مقتول برای انجام آزمایش‌های لازم به پزشکی قانونی فرستاده‌شد. همچنین بازپرس جنایی دستور داد قاتل پس از بهبودی برای تحقیق در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گیرد.
