پس از وقوع جنایت تروریستی در کرمان، رهبر معظم انقلاباسلامی در پیام تسلیتشان «دستهای آلوده به خون بیگناهان» و «مغزهای مفسد و شرارتزا که آنان را به این گمراهی کشاندهاند» هردو را عامل قلمداد و تأکید کردند که این دو گروه، «از هماکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود.» همچنین وعده دادند که «این فاجعهآفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت باذنالله». آنچه در ساعات ابتدایی ۲۶ دی ۱۴۰۲ رخ داد، تحقق این وعده معظمله بود که به دست «سربازانِ راه روشن سلیمانی» بروز یافت.
یک هفته قبل در همین ستون در مطلب «پاسخ سختی که در انتظارشان است» توضیح داده شد که در تحلیل عوامل پشتصحنه فاجعه کشتار مردم بیگناه در کرمان، دو سطح از عاملیت وجود دارد که هر دو سطح عملیاتی و راهبردی باید لحاظ گردد. بر همین اساس اشاره شد که پاسخ مناسب برای این عملیات تروریستی باید متناسب با سطح عاملیت عوامل میدانی و پشتصحنه عملیات تعریف شود. در پیشانی میدانی عملیات، «دستهای آلوده به خون بیگناهان» و تروریستهای دستآموز صهیونیستها قرار دارند و در سطحی بالاتر، آمران و هدایتگران راهبردی این عملیات، «مغزهای مفسد و شرارتزا» یا همان سرویسهای اطلاعاتی غربی و عبری – زخمخورده از ضربات پیدرپی در منطقه- هستند و آنها نیز باید پاسخ متناسب با نقش خود را دریافت کنند.
همچنین اشاره شد که تروریستهای تکفیری باذنالله ضربات مستقیمی دریافت خواهند کرد و عناصر عملیاتی و سرشبکههای آن تقاص این جنایت را پس خواهند داد و صحنهگردانان اصلی ماجرا که پدرخواندگان حقیقی داعش هستند نیز در نبرد اطلاعاتی در امان نخواهند ماند. اکنون هر دو سطح پاسخ، عینیت یافته است. هم به پایگاه اصلی و تجمع کانونی گروهکهای تکفیری که در حمایت سرویسهای اطلاعاتی در شمال غرب سوریه لانه کردهاند، ضربه مهلکی وارد شده و همچنین ساختار جاسوسی رژیمصهیونیستی در شمال عراق نیز ضربهفنی شده است.
این تحقق قریبالوقوع وعدههای جمهوری اسلامی ناشی از قدرت متراکمی است که ماحصل مجاهدتهای شبانهروزی مردانی است که سالهای سال خود را وقف اعتلای اسلام و ایران کردهاند.
قدرت و دقت موشکهایی که آسمان شب را شکافته و، چون صاعقه بر سر دشمنان ملت ایران فرود آمدند، مدیون مجاهدت امثال شهید طهرانی مقدم و یاران و دنباله روان راه اوست. مدیون حمایتهای ویژهای است که شخص رهبر معظم انقلاباسلامی از اقتدار دفاعی کشور داشتهاند و بازدارندگی امروز دفاعی و نظامی کشور ماحصل این ایستادگی چهلساله است. چتر وسیع اطلاعاتی کشور در سطح منطقه که اهداف را چنین با جزئیات دقیق در اختیار تصمیم گیران نظامی قرار میدهد نتیجه مجاهدتهای خاموش عناصری است که در کل این منطقه حضور دارند و کوچکترین تحرکی از چشم تیزبین آنها دور نمیماند. این چتر وسیع البته نتیجه مفهوم مهمی به نام مقاومت است که اعتلا و شکوفایی آن با نام «شهید سلیمانی» و یارانش گره خورده است.
از همه مهمتر شجاعتی که در پاسخ بدون لکنت نظام اسلامی به تهدیدات واقع در بیرون مرزهای جغرافیایی کشور چشم جهانیان را خیره کرد، مرهون درس بزرگی بود که امام امت (ره) به همه ما آموخت و آن هنر نترسیدن از غیر خدا بود. در زمانهای که حرکت ناوگان دریایی کدخدا دولتهایی را برپا و سرنگون میکرد، با اطمینان گفت «امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» و پیروانش تنها کسانی بودند که جرئت کردند که پایگاههای ارتش امریکا را آماج حملات خود قرار دهند. تکیه او بر خدا و مردمش قدرتی به او بخشید که نظام جهانی را به چالش کشید و مسیری را برای ایران ترسیم کرد که پس از او نیز به دست جانشین باکفایتش ادامه و بلکه ارتقا یافت و اکنون کل منطقه را برای دشمنان ایران ناامن میکند. اگر ملت ایران در ۲۶ دیماه ۱۳۵۷، نوکر امریکا و اسرائیل را از ایران بیرون کرد، در یک «یومالله» دیگر در ۲۶ دی ۱۴۰۲، کل منطقه را برای نوکران امریکا و اسرائیل ناامن میکند تا آنکه آنها نیز عاقبتی، چون پهلوی دوم پیدا کنند و در اصل این همه نیست مگر با تکیه بر اراده ذات باریتعالی که «وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَکیمِ».