کد خبر: 1154759
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۲۳:۲۰
محمدصادق فقفوری

مهم‌ترین وزارتخانه با متزلزل­‌ترین شیوه مدیریتی! واضح است که خروجی چنین وضعیتی تزلزل آموزشی و تربیتی در دانش‌­آموزان است. بعید است هیچ کشوری در دنیا این­‌قدر آموزش‌­و­پرورش را به بازی بگیرد.
بلبشوی آموزشی و تربیتی در اثر این بی­‌ثباتی مدیریتی نمود‌های بسیاری دارد: تغییر چندباره ساختار آموزش، افت تحصیلی، افزایش بازماندگان از تحصیل، کمبود چند ده هزار نفری معلم، انباشته شدن مطالبات معلمان، دور شدن دانش‌آموزان از اهداف تربیتی، به حاشیه رفتن برنامه‌های سند تحول و قس‌علی‌هذا. بدتر از بد، اداره مهم‌ترین وزارتخانه کشور با سرپرست است. فقط در ده سال گذشته، علاوه بر پنج وزیر، چهار سرپرست در آموزش و پرورش مدیریت کرده اند. اداره سرپرستی، مفاسد زیادی دارد. دست سرپرست برای عزل و نصب‌ها تا حد زیادی بسته است، عملکرد سرپرست بیشتر از آنکه بنیادین و اساسی باشد، مقطعی و مبتنی بر آماردهی زودبازده است تا بتواند نظرات مثبت دولت را برای وزیر شدن جلب کند، احیاناً سرپرست­‌ها اهل بده‌بستان هم می‌شوند، چون باید بتوانند نظر مثبت نمایندگان را هم برای رأی اعتماد کسب کنند. اولین نتیجه چنین وضعیتی، به حاشیه رفتن آموزش، پرورش و تربیت نسل آینده ایرانی است.
درست است که قانون اساسی دوره مدیریت اجرایی کشور را ادواری کرده است و هیچ رئیس جمهوری در کشور ما فعلاً نمی‌تواند بیشتر از دو دوره چهار ساله رئیس جمهور باشد. این هم نکته درستی است که با آمد و شد دولت‌ها، سیاست‌های آموزشی و تربیتی هم دچار تغییر می‌شود، اما اولاً مقوله آموزش­‌و­پرورش بیشتر از آنکه اجرایی و سیاسی باشد، بنیادین و حاکمیتی است. ثانیاً هیچ محدودیتی برای تداوم وزارت وزیر
آموزش‌­و­پرورش در دولت‌های مختلف از حیث قانونی وجود ندارد، ثالثاً اثرات منفی تغییر‌های مدام مدیریتی در آموزش‌­و­پرورش بیشتر از ثبات مدیریتی در این وزارتخانه به­‌رغم تغییر دولت‌هاست.
ساختار کنونی آموزش­‌و­پرورش نه تنها حاکمیتی نیست، بلکه دلایل بسیاری هم وجود دارد که ثابت می‌کند هم آموزش و هم پرورش در کشور ما در مواردی برخلاف اهداف حاکمیت عمل می‌کند. واکاوی دلایل این موضوع، هدف این نوشتار نیست، اما عجالتاً ذکر همین نکته کافی است که به دلیل ضعف مدیریت و نداشتن برنامه منسجم و بلندمدت در
آموزش­‌و­پرورش، میزان اثرگذاری سایر ساختار‌های مؤثر در آموزش و پرورش نظیر شبکه‌های ماهواره‌ای و اجتماعی، کلاس‌های خصوصی و بنگاه‌های کنکوری از اثرگذاری مدارس ما بیشتر شده است.
یکی دیگر از ارائه و پیاده‌سازی نسخه‌های هر‌دمبیل آموزشی و تربیتی، همین بی‌ثباتی مدیریتی در آموزش‌­وپرورش است: هر وزیر این وزارتخانه از قبل می‌داند که عمر مدیریتی چندانی ندارد. بنابراین، خود را پاسخگو نمی‌داند و فقط طوری اقدام می‌کند که عمر چندماهه مدیریتی‌اش طی شود، هرچند اثر تصمیم‌های وی حتی تا چند دهه ساختار آموزشی و تربیتی کشور را درگیر کند. نانوشته پیداست که ناهنجاری تربیتی و افت تحصیلی برخی دانش‌آموزان دوره متوسطه کنونی، به دلیل ترک فعل‌ها و سهل‌انگاری‌های مدیریتی چندین سال قبل است، اما مگر می‌شود اکنون وزیر آموزش و پرورش چندین سال قبل را استیضاح یا از وی سؤال کرد؟!
بی‌ثباتی مدیریتی، بلای جان معلمان هم شده است. فارغ از تلنبار شدن مطالبات فرهنگیان و چندشغله شدن معلمان، مباحثی، چون
آموزش‌­های ضمن خدمت و جذب معلمان جوان و با انگیزه هم عملاَ به حاشیه رفته است. تغییرات مدیریتی در سطوح بالای آموزش‌­و­پرورش، تألیف و به‌روزرسانی کتب آموزشی را هم دچار وقفه و یا در مواردی عقبگرد می‌کند. با چنین اوضاعی، همه ساختار‌های لازم برای آموزش درست و تربیت متعالی عملاً از بین رفته است. اینجاست که باید برای آینده ایران نگران شد و غصه وضعیت نسل ایرانی را خورد، چراکه «هرکه آمد عمارتی نو ساخت/ رفت و منزل به دیگری پرداخت/ و آن دگر پخت همچنین هوسی/ وین عمارت بسر نبرد کسی»

نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
captcha
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار