مدتی است فعالیتهای حوزه نمایش به دلایل متعدد از روند اصلی خود فاصله گرفته، به عنوان کارگردانی که در این فضا یک اثر را روی صحنه برده است، به نظرتان چقدر طول میکشد شکوفایی اجرای نمایشها را شاهد باشیم؟
متأسفانه در این دوره بر اثر شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اولین گروهی که آسیب میبیند، قشر هنرمند بوده و آخرین گروهی که از این تلاطم خارج میشوند نیز هنرمندان هستند، شرایط اخیر ایجادشده در جامعه باعث شد مردم کمتر به فکر هنر و هنرمند باشند و این ما هستیم که باید جان دوباره به این فضا ببخشیم.
امیدوارم شرایط به سمتی سوق کند که مردم شور و شوق سابق خود نسبت به تئاتر را داشته باشند. صمیمانه از هنرمندان عزیز تقاضا دارم، با ایجاد فضاسازیهای لازم زمینه را برای زنده نگهداشتن تئاتر فراهم کنند.
اجرای آثار کمدی فاخر، در ایجاد حس خوب در مخاطب چقدر نقش دارد؟
سلیقه شخصی من به عنوان کارگردان، کارها و نمایشنامههایی است که بتوانند حال خوب را به تماشاگر القا کنند.
به نظر من نمایشنامههای کمدی در دوره ما برای تماشاگر بسیار لازم و ضروری است.
ارزش کار و وظیفه ما به عنوان عضو کوچکی از خانواده هنرمندان و هنردوستان در این است که بتوانیم تماشاگر تئاتر را ترغیب به دیدن تئاتر کنیم. کمدیهای کلاسیک هر عصر و هر کشور جزو میراث آن کشور است و باید حفظ شود.
من تا به امروز علاقه شخصیام این بوده که متنهایی را انتخاب و کار کنم که بتوانم علاوه بر حفظ ارزش متن تماشاگر را با سبک کمدیهای متفاوت آشنا کنم.
چه چیزی مرز بین کمدیای که مخاطب را به تفکر وادار میکند با کمدیای که صرف خنده گرفتن از مخاطب است، مشخص میکند؟
بخش عمدهای در این زمینه برمیگردد به متن نمایشنامهای که قرار است کار شود. نمایشنامهای بر پایه کمدیهای مبتذل کار را راحت میکند و دست کارگردان و دراماتورژ را برای تغییر بازتر میگذارد ولی در کارهای کلاسیک و ادبی کار سختتر است. مرز میان کمدیای که صرفاً جهت خنده باشد و کمدیای که تماشاگر را وادار به فکر کردن کند، این است که خط داستانی نمایشنامه اگر به گونهای باشد که در همه لحظات و صحنهها داستان و دیالوگها منسجم باشد و هر صحنه کاملاً مربوط به اتفاق آن لحظه باشد، تماشاگر علاوه بر خنده گرفتن خودکار وادار به تفکر میشود، ولی اگر کار دیالوگهای صرفاً خندهدار و بیربط یا کمربط به خط داستانی باشد، برمیگردیم به بحث صرفاً خنده گرفتن.
سراغ متنی از اسکار وایلد رفتهاید، این متن چه ویژگیهایی دارد؟
درباره چرایی انتخاب این نمایشنامه و ژانر کمدی آن باید عرض کنم که این متن بسیار به سبک زندگی ما نزدیک است و من سعی کردم با توجه به پتانسیل این متن نهایت دقت و ظرافت را در اجرای این نمایشنامه داشته باشم. یکی دیگر از ویژگیهای شاخص این نمایشنامه برای بنده این بود که متنی را انتخاب کنم که تا به امروز اجرای عموم نرفته باشد و بتوانم به عنوان اولین نفر این کار را روی صحنه ببرم. نظر شخصی من بر این است که به خنده آوردن مردم کاری سخت و به ثمر نشاندن آن کاری ارزشمند است، از این رو با کار کردن روی متن کمدی تلاش بر آن داشتم مردم را کمی از دغدغههای روزانه دور کنم و خنده بر لب تماشاگر بیاورم.
در حوزه تولید متن نمایشی کمدی آیا در بین آثار ایرانی اثری قابل رقابت با متون خارجی داریم؟
حقیقتاً سبک نگارش، داستان و شخصیتپردازیها تفاوتهای اساسی نمایشنامههای ایرانی و خارجی است، از این رو مقایسه آنها کار دشواری است. متنهای کمدی خارجی از نظر داستان و کمدیهای استفادهشده ویژگیهای خاص خود را دارند و متنهای ایرانی نزدیک به زندگی روزمره ما و قابل لمستر برای تماشاگر ایرانی هستند.
دراماتورژی به عنوان ایرانیزه کردن متنهای خارجی چقدر در ایجاد پیوند بین تماشاگر ایرانی و نمایشنامه خارجی مؤثر است و حد این ایرانیزه کردن تا کجاست؟ یعنی تا چه حد میتوان در متن اصلی دخل و تصرف کرد؟
به نظر من تبدیل کردن یک متن خارجی به ایرانی به جهت جلب توجه تماشاگر به هر قیمتی کار درستی نیست. نمایشنامه باید به صورتی تغییر پیدا کند که پایه و اساس متن جای خود را حفظ کند، اما در عین حال قابل لمس و درک برای مخاطبان آن در دوره کنونی باشد. اصطلاحات و کلمات تغییری باید در اتمسفر نمایشنامه باشد و صرفاً به جهت خنده مخاطب نوشته نشده باشد.
به اجراها بپردازیم. بخش خصوصی چقدر در فضای تئاتر و اجرای نمایشها سهم دارد؟
بخش خصوصی تئاتر در حال حاضر نقش بسزایی در هنرهای نمایشی دارد، در حال حاضر گروههای متعددی در سالنهای مختلف تئاتر و در سالنهای تمرین در حال اجرای نمایش و تمرین هستند. یقیناً تمام هنرمندان چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی در تلاشند چراغ تئاتر را روشن نگه دارند.
این سهم میتواند باعث جریانسازی شود؟
قطعاً، خواهناخواه بخش کثیری در هنرهای نمایشی کشور در بخش خصوصی در حال فعالیت هستند و همین موضوع طبیعتاً سبب جریانسازیهایی خواهد شد.
آیا بخش خصوصی میتواند به تنهایی رونق را به سالنهای اجرا بازگرداند؟
بخش خصوصی جهت رونق و تشویق مردم برای سوق دادن به سالنهای نمایش تأثیرگذار است ولی به نظرم در این زمینه بخش خصوصی و دولتی باید مکمل یکدیگر باشند تا نتیجه دلخواه حاصل شود.
امکان دارد نمایش «اهمیت ارنست بودن» پس از اتمام دوره اول اجرا باز هم شاهد اجرای دیگری باشد؟
پس از پایان دوره اجرای ما در تماشاخانه ارغوان، امید است طی برنامهریزیهای انجامشده این کار در اوایل سال آینده با ایجاد تغییرات و با شور و شوقی دوچندان دوباره میهمان نگاه تماشاگران عزیز باشد.