با فرا رسیدن مهر ۱۳۶۰، دومین سال جنگ در حالی آغاز شد که با انجام عملیات ثامن الائمه (ع) لبخند پیروزی بر لب رزمندگان و مردم کشورمان نقش بسته بود. شکست حصر یکساله آبادان در پنجم مهر، نوید شروع دوره نوینی در جنگ را میداد که طی آن توفیق و پیروزی پس از ماهها رکود در جبههها نصیب رزمندگان ایرانی میشد.
دو روی متفاوت
اگر صرفاً دو سال اول جنگ را دو روی یک سکه در نظر بگیریم، هر روی آن با طرف دیگرش کاملاً متفاوت بود. در دو ماه نخست شروع جنگ، پیشرویهای ارتش بعث عراق حدود ۱۴ هزار کیلومتر از خاک کشورمان را به کام اشغال کشاند. بعد دوران حدوداً ۱۰ ماهه رکود در جنگ به وجود آمد. علت اصلی ناکارآمدی حملات ایران برای بیرون راندن دشمن، اختلافاتی بود که به جهت وجود بنیصدر در بین نیروهای ایرانی ایجاد میشد. در این دوره تقریباً چهار عملیات بزرگ علیه دشمن انجام گرفت که هیچ کدام موفقیت آمیز نبود خصوصاً دو عملیات نصر و توکل در آخرین ماههای سال ۵۹ که با تلفات قابل توجه نیروی زرهی کشورمان هیچ دستاوردی را عاید ما نکرد.
اتحاد و تغییر تاکتیک
بعد از فرار بنی صدر در آخرین روزهای خرداد ۶۰ و اتحاد بین سپاه و ارتش، دوران رکود در جبههها تمام شده به نظر میرسید، چراکه استراتژی جنگ کلاسیک بنی صدر به اتمام رسید و نیروهای ایرانی با تغییر تاکتیکهای جنگی، خود را آماده رویارویی حماسی با دشمن کردند. به این ترتیب دو عامل اصلی در جبهه ایران تغییر یافته بود؛ اولی اتحاد بین نیروهای ارتش و سپاه و دومی تغییر تاکتیک که دیگر قرار نبود با دانش رزم منظم به مصاف دشمن برویم. اگر تا آن زمان عملیات ما در روشنایی روز و طبق شیوههای جنگ کلاسیک صورت میگرفت، از این پس قرار شد تا روی قدرت ایمان نیروهای مردمی و رزمندگان سپاه و ارتش حساب بیشتری باز شود. به این ترتیب قدرت نیروهای مردمی یعنی آن چیزی که دشمن در محاسباتش به آن توجه نداشت، برگ برنده ایران در میدانهای نبرد شد.
روی دیگر سکه
با آغاز دومین سال جنگ، روی دیگر سکه رخ نشان داد و عملیات ثامن الائمه (ع) اولین شکست بزرگ دشمن را رقم زد. تا آن زمان ایران در برخی جبههها نظیر سوسنگرد، بستان، سرپلذهاب و قصر شیرین، شاهد پیروزیهای نسبی و مقطعی بود، اما هربار دشمن یا در همان منطقهای که ایران عملیات کرده بود مجدداً مسلط (چنانچه سوسنگرد سه بار دست به دست شد) یا در منطقه دیگری وارد عمل میشد و شکستش را جبران میکرد. اما با شکست حصر یکساله آبادان که بعد از اهواز مهمترین شهر خوزستان به شمار میرفت، ارتش بعث عراق اولین شکست بزرگ خود را پذیرفت و شمار معکوس برای شکستهای دیگر او آغاز شد.
موفقترین سال جنگ
سال دوم جنگ را میتوانیم موفقترین سال جنگ هم بدانیم. عملیات ثامنالائمه (ع) و آزادسازی بستان (عملیات طریق القدس)، انجام عملیات فتحالمبین و آزادسازی شمال خوزستان و نهایتاً انجام عملیات الی بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر، باعث شد تا سال دوم جنگ را موفقترین سال جنگ بدانیم، چراکه پس از آن تقریباً تا انتهای دفاع مقدس هیچ سالی وجود نداشت که در خلال آن رزمندگان کشورمان چهار عملیات بزرگ و موفق انجام داده باشند.