مرد قصاب و پسرانش که متهم هستند یکی از بستگانشان را به قتل رسانده‌اند، در جلسه محاکمه، قتل را به گردن مرد مرده انداختند.
به گزارش جوان، سال گذشته مأموران پلیس تهران از درگیری خونین در بوستان اقاقیا در حکیمیه تهرانپارس باخبر و راهی محل شدند. با حضور مأموران در محل، شواهد اولیه نشان می‌داد درگیری میان چند مرد قصاب اتفاق افتاده است و در آن درگیری دو نفر از آن‌ها به نام‌های عادل و بهزاد با ضربه چاقو کشته و پنج نفر دیگر نیز به بیمارستان منتقل شده‌اند.
با انتقال اجساد به پزشکی قانونی یکی از شاهدان حادثه که در محل حضور داشت، گفت: «عادل قصاب بود. او مدتی قبل با یکی از بستگانش به نام یعقوب و دو پسر او اختلاف مالی ۱۰ میلیون تومانی داشت. این اختلاف باعث شده بود آن‌ها چند بار با هم درگیر شوند و این درگیری‌ها ادامه داشت. روز حادثه، عادل با یعقوب و پسرانش در پارک اقاقیا قرار گذاشته بود. آن‌ها وقتی همدیگر را دیدند کارشان دوباره به درگیری کشید. در آن درگیری عادل با ضربه چاقوی یکی از آن‌ها روی زمین افتاد. برادر عادل هم در درگیری مردی به نام بهزاد را به قتل رساند.»
با ثبت این توضیحات، یعقوب و پسرانش که همگی قصاب بودند و برادر عادل به نام عارف بازداشت شدند. متهمان در پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفتند و بعد از اقرار به جرمشان، یعقوب و دو پسرش به اتهام مشارکت در قتل و عارف به اتهام مباشرت در قتل راهی زندان شدند. پرونده با کامل شدن تحقیقات و صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. پرونده در نوبت رسیدگی قرار داشت که در این فاصله عارف توانست رضایت اولیای دم را جلب کند.
به این ترتیب پرونده مرد قصاب و پسرانش بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه دوم دادگاه قرار گرفت. اولین جلسه با حضور سه متهم و اولیای دم مقتول تشکیل شد. ابتدای جلسه نماینده دادستان متن کیفرخواست را قرائت کرد. سپس اولیای دم برای هر سه متهم درخواست قصاص کردند. در ادامه مرد قصاب به جایگاه رفت و در شرح ماجرا گفت: «سال‌هاست قصاب هستم. عادل از بستگانم بود. او هم قصاب بود و با هم همکار بودیم. من و او با هم اختلافی نداشتیم تا اینکه مدتی قبل با هم اختلاف مالی ۱۰ میلیون تومانی پیدا کردیم. چند بار سر این موضوع با هم صحبت کردیم، اما بی‌نتیجه بود و کار به درگیری کشید. آخرین بار روز قبل از حادثه بود که عادل سراغم آمد و خواست مقابل پارک اقاقیا بروم تا این اختلاف را حل کنیم.»
متهم ادامه داد: «از ترس تنها نرفتم و از پسرانم خواستم همراهم بیایند. وقتی سر قرار رسیدیم، دیدم عادل عصبانی است. سعی کردم او را آرام کنم و بگویم قصد درگیری ندارم، اما او خیلی عصبانی بود و یک‌باره به پسرانم حمله کرد و سه ضربه به پسر بزرگم زد. پسر کوچکم وقتی این صحنه را دید وارد درگیری شد، اما عادل دو ضربه هم به پشت او زد. درگیری بین ما بالا گرفت، به همین خاطر برای دفاع از خودمان مجبور شدیم هر کدام چند ضربه چاقو به مقتول بزنیم، اما باور کنید ضربه‌ها کاری نبود. در آن لحظه ناگهان بهزاد را دیدیم که وارد درگیری شد. او از دوستان ما بود و از عادل کینه قدیمی داشت و وقتی جلو آمد ضربات متعددی به سینه عادل زد. برادر مقتول که شاهد ماجرا بود وارد درگیری شد و برای طرفداری از برادرش به بهزاد حمله کرد و او را کشت.» متهم در آخر گفت: «باور کنید ضربات من و پسرانم کاری نبود. مقتول با ضربات ما کشته نشد، بلکه این بهزاد بود که با ضربات چاقو مرتکب قتل و در آخر خودش هم کشته شد.» بعد از این توضیحات پسران مرد قصاب نیز یک به یک به جایگاه رفتند و با تأیید توضیحات پدرشان گفتند در قتل عادل نقشی نداشته‌اند. آن‌ها گفتند: «عادل همه ما را زخمی کرد و همگی نیمه‌جان به بیمارستان منتقل شدیم، چطور می‌توانستیم در آن شرایط ضربات کاری به مقتول بزنیم.»
بعد از این دفاعیات هیئت قضایی ادامه جلسه را به تاریخ دیگری موکول کرد تا شاهدان حادثه به دادگاه احضار شوند و بعد از شنیدن توضیحات آن‌ها رأی صادر شود.
همچنین قرار است عارف که توانسته بود رضایت اولیای دم را جلب کند در تاریخ مقرر از جنبه عمومی جرم محاکمه شود.
